دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: شهید امیر سرلشگر یعقوب احمد بیگی

  1. #1
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    مهندسی عمران
    نوشته ها
    0
    ارسال تشکر
    11,136
    دریافت تشکر: 25,270
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    M@hdi42's: لبخند

    smilee1 شهید امیر سرلشگر یعقوب احمد بیگی

    شهید امیر سرلشگر یعقوب احمد بیگی






    شهیدیعقوب احمدبیگی در پنجم تیرماه 1329 در روستای قلعه جعفر شهرستان تویسرکان متولد شد و در سوم آبان 1364 در حوادث ناشی از درگیری مستقیم با دشمن در جبهه غرب در سومار به فیض رفیع شهادت نائل آمد. ایشان برادر سرتیپ خلبان آزاده "یوسف احمدبیگی" میباشند.
    همرزمان و آشنایان شهید احمدبیگی همواره از او بعنوان افسری متدین,متعهد,مخلص,باسواد,با انضباط و دارای بینش وسیع سیاسی با روحیه آزاد منشی یاد میکنند. ایشان به مطالعه کتابهای شهیدمطهری و اقبال لاهوری علاقه خاصی داشته است.
    شهید احمدبیگی سالهای پیش از انقلاب با شهید نامجو,شهیدکلاهدوز,شهیداقار ب پرست,تیمسار نجفی,سرهنگ ثنایی و تعدادی دیگر از افسران انقلابی در ارتباط بوده و بصورت مخفیانه علیه رژیم طاغوت مبارزه میکرده است. شهید احمدبیگی که در سال 1357 نقش مهمی در جلوگیری از ورود گروهکها به پادگان همدان داشته است چند ماه پس از پیروزی انقلاب از طرف ارتش به دفتر امام (ره) منتقل شده و مدت هشت ماه در آنجا خدمت کرد. پس از این مدت از طرف شهید نامجو فرمانده دانشکده افسری برای همکاری فراخوانده میشود تا در دانشکده به آموزش دانشجویان این دانشکده بپردازد. بدین ترتیب به رغم مخالفت دفتر امام(ره) او به دانشکده منتقل و در مقام فرمانده گردان مشغول خدمت میشود.
    با شروع جنگ تحمیلی از جانب نیروهای عراقی احمدبیگی متقاضی انتقال به یکی از مناطق عملیاتی میشود که با مخالفت شهیدنامجو که وجود ایشان را در دانشکده واجب تر میدانست روبرو میشود. پس از شهادت شهید نامجو وی به لشگر 88 زاهدان منتقل و سپس به منطقه عملیاتی در پیرانشهر اعزام میشود و تا سال 1362 در چندین عملیات شرکت میکند.
    در سال 1363 به مأموریت خارج از کشور اعزام شده و مدتی بعد از بازگشت از آن مأموریت بار دیگر در منطقه عملیاتی حضور می یابد. احمدبیگی سرانجام در آبانماه 1364 در تبادل آتش توپخانه سنگین بر اثر برخورد گلوله توپ به سنگر به اتفاق چند تن دیگر از همرزمانش به شهادت میرسد و بدین سان به آرزوی خود که رسیدن به بالاترین مدارج معنوی و تکامل بود میرسد.

    روحش شاد و راهش پر رهرو باد





    خاطره ای از سرگرد اسماعیل لشگری:
    هنگامیکه در سال 1362 به لشگر88 زاهدان منتقل شدم در میان کارکنانی که دارای حسن شهرت بودند و از آنها به نیکی نام برده میشد بیش از همه نام "شهید یعقوب احمدبیگی" به میان می آمد بدین سان قبل از آنکه ایشان را از نزدیک ببینم با نام و خصوصیات او آشنا شدم.
    تواضع, رفتار برادرانه با کارکنان, مشورت و استفاده از نظریات همکاران, مهربانی و خوش خلقی با سربازان, قاطعیت در دستورات و اجرای وظایف, استقبال از خطرها و سختیها در عملیاتها و اجرای وظایف و داوطلب شدن برای شرکت در مأموریتهای رزمی از جمله خصوصیات بارز شهید احمد بیگی بود. با این اوصاف بدیهی بود که وی در میان همه کارکنان دارای محبوبیت و علاقه فراوانی باشد.
    لشگر 88 مدتی در مناطق عملیاتی حضور نداشت. بعلت حساسیت منطقه سیستان و بلوچستان و کنترل مرزهای شرقی کشور وجود این لشگر در آن نواحی ضرورت بیشتری داشت با این وجود در لشگر گروهی رزمی موسوم به "سلمان" تشکیل شده بود که همواره مأموریتهای رزمی را در منرطق عملیاتی انجام میداد.
    فرمانده این گروه رزمی سرگرد یعقوب احمد بیگی بود. یکی از عللی که کارکنان برای حضور در این گروه رزمی علاقه فراوانی نشان میدادند وجود فرماندهی محبوب, عادل و شجاع بود. مسئولیت بعدی شهید احمدبیگی در لشگر88 معاونت عملیات تیپ بود. وی در این مسئولیت نیز تلاش فراوانی از خود نشان میداد و همه روزه طبق برنامه ای که خود تنظیم کرده بود در خط مقدم جبهه حضور می یافت و از یگانها بازدید میکرد.
    شهید احمد بیگی علاوه بر دقت در مسائل نظامی و تاکتیکی نسبت به انجام فرائض دینی و شرکت در مجالس مختلف مذهبی علاقه فراوانی داشت.
    فرمانده تیپ سرهنگ صدری میگفت:
    "" شهید احمدبیگی بعد از نیمه شب برای اینکه مزاحمتی ایجاد نکند قرائت قرآن و نماز شب را آهسته به جای می آورد و اعمال نوافل و حرکات خود را به آرامی انجام میداد بارها هنگامیکه من قبل از اذان صبح بیدار میشدم شاهد زمزمه ها و خواندن نماز و یا قرائت قرآن شهید احمدبیگی بودم

  2. کاربرانی که از پست مفید M@hdi42 سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. عشق یعنی....
    توسط محمد نظری گندشمین در انجمن روانشناسی موفقیت
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 15th August 2013, 02:13 AM
  2. آموزشی: چک‌ آپ کامل بارداری یعنی این
    توسط Almas Parsi در انجمن بهداشت
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 22nd March 2013, 02:06 AM
  3. شیعه: عضویت رایگان در اوّلین باشگاه مستقل خبرنگاران جوان شیعه
    توسط s.e.z در انجمن دانستنيها( علمي، آموزشي)
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 12th March 2013, 03:07 AM
  4. ضده حال یعنی ...
    توسط S.A.H.A.N.D در انجمن سرگرمي(طنز، بازي فكري، ...)
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 22nd May 2011, 06:17 PM
  5. مقاله: فلسفه تاریخ یعنی چه؟
    توسط AHB در انجمن تاریخ
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 7th September 2010, 08:39 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •