شهید رحمان فروزنده در سال 1341 در شهر زنجان ديده به جهان گشود و در آغوش گرم خانواده رشد کرد. مدارج عالي تحصيلي را يکي پس از ديگري سپري نمود. 16 ساله بود که انقلاب اسلامي به پيروزي رسيد و او نيز چون جوانان ديگر به صف ياران و عاشقان خميني کبير (ره) شتافت. پس از پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1359 براي دفاع از آرمانهاي انقلاب اسلامي به سپاه پيوست و پس از چندي در سال 1360 وارد ارتش شد و در طول 8 سال جنگ تحميلي بارها و بارها در عملياتهاي مختلف حضور داشت. او مدت 138 ماه در جبهههاي حق عليه باطل در عملياتهاي والفجر 8، محرم، کربلاي 6، نصر 6، مرصاد و عمليات پدافندي فکه حضور داشت و بارها مجروح شد و به مقام شامخ جانبازي نايل آمد.
فروزنده، با شايستگي مراتب فرماندهي گروهان و گردان را در دوران دفاع مقدس در لشگرهاي 16 زرهي قزوين و 77 پياده خراسان، فرمانده تيپ 45 تکاور و جانشين لشگر 77 پيروز ثامنالائمه خراسان را طي کرد.سرانجام این فرمانده دلاور ظهر یکشنبه 21 آذرماه 1389 مصادف با 6 محرمالحرام 1422 هجري قمري هنگام بازگشت از رزمایش بزرگ نیروی زمینی ارتش در جنوب کشور به تبریز، بر اثر واژگونی خودرو به شهادت رسید
به نقل از آقاي حسين وليوند:
رحمان عزیزم
قسمت نبود در هنگامه نبرد دلیرانه با بعثیان به خیل شهدا بپیوندی.
قسمت نبود با بدن زخمی و پاره پارهات شهید شوی.
قسمت نبود با آثار شدید شیمیایی در بدن و ریهات شهید شوی.
ولی قسمت هم نبود در بستر بمیری.
شفیع ما در روز محشر باش.
شهادتت مبارک.
جناب آقاي تكبيري شعر زیر را در رثای ایشان سرودهاند:
رحمان فروزنده کز این دار فنا رفت
با رفتن او صبر و قرار از دل ما رفت
او بود ز مرغان غزلخوان بهشتی
زین دوزخ تاریک همی نغمه سرا رفت
او شاد اگر بود ز دنیای گریزان!
بگشوده پر و بال به فردوس چرا رفت؟
در چهره نورانی او در و گهر بود
افسوس که آن گوهر ارزنده بها رفت
گفتگوی او با همه بیریب و ریا بود
افسوس که آن همدم بیریب و ریا رفت
با رفتن او ورد همه ما به جز این نیست
صد حیف که او بیخبر از محفل ما رفت
علاقه مندی ها (Bookmarks)