از شهيد جانباز دريادارفريبرز فاضل:
مشاهده كرديم كه ناوشكن سهن د در حال خارج شدن از اسكله و اعزام به منطق ة
عملياتي است . ناو سهند ناوي بود كه در حال تعميرات بود و تعميرات آن
كامل نشده بود، ولي به دليل حساسيت م أموريت، به منطق ة عملياتي
اعزام شده بود . به ياد دارم وقتي سهند از كنار ما رد م ي شد به وسيلة
بي سيم با كاظم نظافت ارتباط برقرار كردم . خطاب به او گفتم : كاظم چه
خبر؟ در جوابم گفت : خبر خاصي نيست ، ما داريم مي رويم . شما
نمي آييد؟
به او گفتم : شما برويد، ما هم داريم م ي آييم ! اين آخرين كلام من با
وي بود كه رد و بدل شد، لحن صحبت و احساس او حاكي از نزديك
بودن زمان شهادت ش بود. او افسر عمليات ناو سهند بود . انساني وارسته و
دوست داشتني كه هميشه من دوست داشتم با او در ارتباط باشم و با او
كار كنم . سرانجام آنها از ما فاصله گرفتند و ما هم هرچه سريع تر ناو را
تغيير جهت داده و آماد ة حركت شديم . در آن زمان هدف و جهت
مأموريت براي تمام كاركنان ناو مشخص شده بود، همه مي دانستيم كه به
سمت يك جنگ نابرابر م ي رويم و احتمال شكست و به شهادت رسيدن
نيروها بسيار زياد است.
علاقه مندی ها (Bookmarks)