دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: بنویس تا اتفاق بیافتد

  1. #1
    همکار تالار بیماریها
    نوشته ها
    1,534
    ارسال تشکر
    8,328
    دریافت تشکر: 9,716
    قدرت امتیاز دهی
    64606
    Array
    sr hesabi's: جدید38

    پیش فرض بنویس تا اتفاق بیافتد

    بنویس تا اتفاق بیفتد

    بهاره رهنما

    هر وقت آرزومند و کسل و ناامید بودیم مادربزرگ می‌گفت: خب تقصیر خودتان است مگر لال هستید؟ مگر سواد ندارید؟ خب با خدا حرف بزنید برایش نامه بنویسید، ما هم گاهی با زبان کودکانه و خط نامرتبمان روی تکه کاغذی می‌نوشتیم خدایا دوچرخه می‌خوام میشه برام بخری؟ یا خدایا میشه امسال مشقامون خیلی کم باشه؟ بعد مادرم شب سال نو که می‌خواست پول لای قرآن بگذارد هی به ما غر می‌زد که این کارها خوب نیست، مگر خدا با شما شوخی دارد که شما جرات می‌کنید اینطوری بی‌محابا و سر چیزهای کوچک با او حرف بزنید! رابطه خدا با مادرم خیلی رسمی و بی‌رودربایستی و با مادربزرگم خیلی دوستانه و صمیمی بود و من در طول سال‌هایی که بزرگ می‌شدم بیشتر جذب نوع رابطه مادربزرگ با خدا شدم شاید چون خودم هم اصولا اهل ملاحظه و تکلف و‌ رودربایستی نیستم و نبودم، اما عادت نامه‌نوشتن در مرور روزها و روزمرگی‌ها و توفان بزرگسالی‌ها از سرم پرید تا اینکه چند وقت پیش با اعتقادم به اینکه کتاب‌ها به‌دنبال ما می‌گردند کتابی به دستم رسید با عنوان بنویس تا اتفاق بیفتد از یک روانکاو به گمانم آمریکایی به نام کلاوسر و در روند خواندن کتاب بود که همه حرف‌های مادربزرگ جلوی چشم‌هایم زنده شد، جادوی نوشتن، نوشتن و نوشتن، نوشتن از ترس‌ها، از دغدغه‌ها، از برنامه‌هایی که در ذهن خیلی پیچیده است و در روی کاغذ عجیب بیشتر گره‌هایش باز می‌شود، از رویا‌هایی که بیشترشان را مدت‌هاست فراموش کرده‌ایم، وقتی با کاغذ و قلم پشت ترافیک جلوی تلویزیون و در ساعت‌هایی که خواب کاملا چشم‌هایم را سنگین کرده بود شروع کردم به نوشتن کم‌کم دیدم با چه وجوه فراموش‌شده‌ای از خودم دوباره آشنا شدم، حالا یک هفته‌ای است که نوشتن دارد حسابی غافلگیرم می‌کند دلم نیامد از شما دریغش کنم. همه ما گرفتار شتابی هستیم برای زندگی اما در راه از دست‌دادنش خرج پیشنهاد من یک مداد و دفتر است. فن نوشتن دانستن هم نمی‌خواهد اما اگر عادت شود تغییرات عالی در راه خواهد داشت. قول می‌دهم.

    لینک خبر : http://sharghdaily.ir/?News_Id=24093
    http://baharehrahnema.persianblog.ir/
    شاید ....

  2. 4 کاربر از پست مفید sr hesabi سپاس کرده اند .


  3. #2
    استعدادهای برتر
    رشته تحصیلی
    تخصص=ایده پردازی +ارزیابی محصول
    نوشته ها
    2,940
    ارسال تشکر
    18,873
    دریافت تشکر: 9,270
    قدرت امتیاز دهی
    11670
    Array
    حسین متقی's: پر حرف

    پیش فرض پاسخ : بنویس تا اتفاق بیافتد

    من بعد از 2سال تلاش برای اینکه به این موضوع عادت کنم
    تازه از 2هفته پیش تونستم واقعا شروع کنم و تو یه سررسید که همیشه با خودم همه جا میبرم
    همه ی وقایع مهم رو مینویسم
    (البته قبلا هم کم و بیش مینوشتم اما خیلی کم و خیلی جسته گریخته و جای مشخصی هم نداشت(همیشه هرکاغذی گیر میوردم مینوشتم))
    یا کارهای مهمی که باید انجام میدادم مینوشتم

    اما الان کارهایی که باید دراینده انجام بشه رو تو سررسید تو روز مربوطه مینویسم
    و کارهایی که انجام میدم رو هم....
    بعد مقایسه
    و این باعث میشه یه الزام درونی ایجاد بشه
    که باعث شده سرعت کارهام زیاد بشه
    الان من به اندازه ی 20 درصد بیشتر از 2هفته پیشم کار انجام میدم در روز(کارهای مهم)
    و این برای خودم هم جای تعجب داره!!!
    (اینکارو به توصیه ی پدرم انجام دادم)
    (و با دیدن همچین دفتر سررسیدی در دست رابرت دنیرو در یکی از فیلمهاش که خیلی سرش شلوغ بود!(اسم فیلم یادم نمیاد))
    امیدوارم بتونم به اندازه ی 2برابر الان در طول روز بازده رو بالا ببرم

    http://news.iranema.ir/ سامانه هوشمند جمع آوری و انتشار اخبار روز ایران

  4. 4 کاربر از پست مفید حسین متقی سپاس کرده اند .


  5. #3
    همکار تالار مکانیک
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات و انتقال حرارت
    نوشته ها
    1,512
    ارسال تشکر
    9,142
    دریافت تشکر: 6,504
    قدرت امتیاز دهی
    12965
    Array

    پیش فرض پاسخ : بنویس تا اتفاق بیافتد

    اصلا حوصله همچین کاری رو ندارم. سود چندانی هم درش نمی بینم. گرچه خوندن خاطرات گذشته، میتونه لذت بخش باشه.

  6. 3 کاربر از پست مفید ab.bb سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تو برنامه نویس رو این شکلی میبینی و برنامه نویس هم اون شکلی میبینتت
    توسط ماری مریم در انجمن سرگرمي(طنز، بازي فكري، ...)
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 6th June 2012, 10:51 AM
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 2nd August 2011, 06:58 PM
  3. نامـه ی ویس به رامین
    توسط تووت فرنگی در انجمن قطعات ادبی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 21st February 2011, 07:28 PM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 15th February 2009, 02:45 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •