ماجراهای صعود به جام جهانی تمام شد و رفت. اکنون همه به فکر قرعهکشی جام جهانی در دسامبر هستند. سایت گل نگاهی انداخته به این که تیمهای بزرگ باید تا جام جهانی چه کارهایی انجام دهند
سایت گل – همه چیز مشخص شد. اکنون اگر اتفاق بسیار عجیبی در بازی اردن و اروگوئه نیفتد، اسم همه 32 تیمی که به جام جهانی رسیدهاند را میدانیم. در نهایت کریستیانو رونالدو در شبی دراماتیک توانست توجه همه را در اروپا جلب کند. البته مسابقات بین قارهای با ماجراهای چندانی روبرو نشد.
بلژیک و کلمبیا، دو ستاره نوظهور بیتردید در میان تیمهای جذاب جام جهانی هستند اما ابرقدرتها هم حرفهایی برای گفتن خواهند داشت. در هر صورت انتظار میرود غولها به مراحل پایانی جام جهانی برسد. ما در این مقاله مشکلات و مسائل مربوط به بازیکنان دعوتشده تیمهای بزرگ را بررسی خواهیم کرد.
اسپانیا - یک دروازه و دو دروازه بان
کاپیتان ایکر کاسیاس این فصل بیشتر روی نیمکت رئال مادرید بوده تا در دروازه. پس دغدغه بر سر این است که او نتواند به 100 درصد آمادگی برای جام جهانی برسد. بیسنته دلبوسکه هم هیچ تضمین جدی درباره سنایکر ارائه نکرده و سایه ویکتور والدس بر سر او دارد سنگین و سنگینتر میشود.
والدس در پایان فصل از نوکمپ میرود اما او همین حالا ارتباطی عالی با نیمی از چهار مدافع جلویش دارد. والدس درخشان ظاهر شده اما جرارد پیکه حواسش پرت است و آشفته است. فرم او و زوجش در خط دفاعی، یعنی سرخیو راموس، مایه نگرانی است.
نیمار در الکلاسیکو مدافعان رئال مادرید را محو کرد. تازه، جوردی آلبا هم بازیکنی است کاملا تهاجمی و به این ترتیب دفاع اسپانیا خیلی مستحکم نخواهد بود.
پرسشهایی در خط میانی هم وجود دارد. چابی در 33 سالگی دارد علائم خستگی را نشان میدهد. بعید است که او بتواند در تمام فصل قلب تپنده بارسلونا باشد و سپس در گرمای برزیل هم هفتهای دو بار بدرخشد.
به این ترتیب بازگشت ژابی آلونسو به آمادگی میتواند بار او را سبک کند. همین طور آمدن کوکه. هر دو بازیکن به دلبوسکه اجازه میدهند سیستم تیم را 1-3-2-4 سازد.
جلوتر، پدرو دارد همچنان اثربخش بازی میکند. او در 15 بازی ملی اخیر 11 گل زده است و البته گل پیروزیبخش مقابل فرانسه را هم زد.
بحث خاصی هم بر سر خط حمله نیست چرا که دیهگو کاستا تیم اسپانیا را انتخاب کرده. او یکی از بهترین مهاجمان اسپانیا است و در سطح ملی هم حاضر نشد برای برزیل بازی کند. توان او بالاتر از فرناندو تورس است.
بن هیوارد
آلمان - مصدومیت های هافبک ها
آلمان همچنان بازیکنان بااستعداد بسیاری در کارخانه بازیکنسازیاش پرورش میدهد، اما آنها نیاز به سه هافبک میانی با کلاس بالا دارند که ممکن است در زمان جام جهانی با مشکل روبرو باشند.
سامی خدیرا کلا شاید به جام جهانی نرسد. باستین شوایناشتایگر دو سال است تلاش میکند به مرز آمادگی کامل برسد. اینها را با مصدومیت مزمن ایلکای گوندوغان از ناحیه کمر قرار دهید تا دریابید یواخیم لو با چه بحرانی روبروست.
فیلیپ لام البته میتواند در این پستها بازی کند چرا که او در بایرن مونیخ در میانه میدان درخشیده است؛ اما آلمان در پستهای مدافع راست و چپ هم بازیکن زیادی ندارد. مصدومیتهای مارسل شملتزر میتواند برای آلمان دردسرهای بیشتری ایجاد کند.
لو در پست مدافع میانی هم با مشکل روبرو است. پر مرتساکر و ژروم بواتنگ همچنان گزینههای اول هستند، هرچند که بسیاری میگویند متس هوملس باید در این پست بازی کند. مشخص هم نیست که هولگر بداشتوبر چه زمانی از مصدومیت رهایی مییابد. آیا اصلا چنین اتفاقی میافتد؟
این که لو میتواند از گزینههای دوم یا حتی سوم خود بهره ببرد، بدون آن که توازن تیم به هم بخورد نشان میدهد که آلمان در بسیاری از پستها به شکل حیرتانگیزی بازیکن عالی دارد. مکس کروز اخیرا با نمایشهایش برای بروسیا مونشنگلادباخ وارد رقابت بر سر پست مهاجم شده است. میروسلاو کلوزه و ماریو گومز، دو مهاجم شاغل در ایتالیا فرم خوبی ندارند و با مصدومیت روبرو هستند و کزروز بیشتر از این دو بخت این را دارد که در ترکیب اصلی قرار بگیرد. حتی اگر او هم نباشد ماریو گوتزه میتواند نقش 9 کاذب را بازی کند.
تیم در سایر مناطق کاملا جا افتاده و آماده تورنمنت است.
انیس کویلو
آرژانتین - آمادگی مسی
مصدومیت اخیر لیونل مسی در بارسلونا دنیا را تکان داد. اما احتمالا این مصدومیت تبعات طولانی نخواهد داشت و ارتباطی به جام جهانی پیدا نمیکند. الخاندرو سابهیا توانسته سرانجام کاری کند که بهترین بازی را از مسی در تیم ملی بگیرد و یکی از بزرگترین معماهای تاکتیکی حل شده است.
کاری نداریم فرناندو گاگو در اروپا چطور بود یا در دوران حضور قرضی در ولز سارسفیلد چه کرد. او مهمترین و موثرترین بازیکن آرژانتین در دیدارهای پایانی مرحله مقدماتی بود. او میتواند توپ را با پاسهایش از میان مدافعان حریف رد کند و این باعث شده مسی بهتر بتواند برای آرژانتین بازی کند. سابهیا دوست دارد او هم در جام جهانی کاملا آماده باشد.
برای بازی کنار مسی دو گزینه عالی وجود دارد: سرخیو آگوئرو و گونسالو ایگواین که در این فصل برای باشگاههایشان عالی بودهاند و میتوانند بهترین خط حمله تیمهای ملی را بسازند.
اما سابهیا بارها گفته در خط دفاعی دغدغه دارد. آنها بهویژه در پست مدافع کناری آسیبپذیر هستند و امثال پابلو سابالتا کمتر در دفاع حضور مییابند. آرژانتین بارها خط دفاعی سهنفره را آزموده و البته کمتر هم به نتیجه رسیده. هنوز مشخص نیست کدام مدافعان بازی خواهند کرد و امثال نیکولاس اوتامندی، فاکوندو رونکالیا و لوکاس اوربان امیدوارند به ترکیب ثابت تیم ملی برسند.
آرژانتین همچنین سالهاست که دروازهبان با کیفیت بالایی ندارد اما سرخیو رومرو نشان داده برای این پست به اندازه کافی خوب است. اما به او در موناکو بازی نمیرسد و سابهیا بیشتر و بیشتر نگران این منطقه از تیمش است.
روپرت فرایر
هلند - بی تجربه و پیش بینی ناپذیر
لوییس ونگال مربیای است که معمولا ترجیح میدهد با بازیکنان جوانتر کار کند. ونگال در بازسازی تیم هلند به همین فلسفه وفادار بوده است. تیم او اکثرا بازیکنانی از لیگ هلند دارد، مانند داریل یانمات، استفان دهورای و لوسیانو نارسینگ که هنوز در رادار تیمهای بزرگ اروپا قرار نگرفتهاند.
روشن است که آنها ستارگان اندکی در تیم دارند اما همین حضور آرین روبن و روبین ونپرسی هم برایشان کافی است. هر دو نفر در اوج دوران بازی هستند. اما هلند همچنان با مشکلی همیشگی روبرو است: داشتن مهاجمان فوقالعاده و مدافعانی که چندان شایسته نیستند.
در بازیهایی که آنها توپ را در اختیار ندارند سخت میتوانند به سمت دروازه حریف حمله ببرند. آنها لیدر دفاعی بزرگی ندارند که بتوانند به او اتکا کنند. دروازهبان این تیم هم بارها تغییر کرده و از میشل ورم، تیم کرول و مارتن استکلنبرگ از لیگ برتر، تا یاسپر سیلیسن از آژاکس در این پست بازی کردهاند.
بازگشت نایجل دییونگ از مصدومیت جدیاش تجربه بسیاری به خط میانی خواهد افزود. ونگال گفته که هدف او در جام جهانی تنها صعود به مرحله حذفی با تیم جوان و مشتاقش است.
اگر مشکلات و غرور برخی بازیکنان کنار گذاشته شود این تیم میتواند فراتر از انتظارات نتیجه بگیرد.
استفان کوئرتس
ایتالیا - سیستم نامشخص
چزاره پراندلی ایتالیا را بسیار زود به جام جهانی رساند اما او روی آرایش تیم هنوز به نتیجه نرسیده است. آتزوری در سال 2013 18 بازی انجام داده با 8 سیستم متفاوت! محبوبترین سیستم او 1-3-2-4 بوده است که البته تنها 4 بار آن را به کار بسته. در نتیجه خط دفاعی افسانهای ایتالیا رو به زوال گذاشته است.
ایتالیا از آغاز جام کنفدراسیونها تاکنون در 12 بازی 21 گل خورده است. فرم جیانلوییجی بوفون به حدی خوب نبوده که بتوان روی او حساب کرد تا اشتباهات سه یا چهار مدافع تیمش را جبران کند.
ایتالیاییها همچنین به دنبال یک ترهکوارتیستای باکیفیت هستند؛ کسی که پشت مهاجمان بازی کند.
جوزپه روسی پس از 18 ماه مصدومیت به بهترین فرم خود رسیده و میتواند حتی به فکر تصاحب کفش طلا هم باشد. اما دغدغهها درباره رفتار و اعتمادپذیری زوج او، یعنی ماریو بالوتلی ادامه دارد. در توانایی او البته تردیدی نیست و این دو نفر میتوانند زوجی انفجاری در برزیل باشند.
تیم پراندلی همبستگی بسیاری دارد و این در فوتبال ملی بسیار مهم است. این را در کنار کلاس دانیله دروسی و آندرهآ پیرلو در خط میانی بگذارید تا دریابید ایتالیا هنوز هم تیم قدرتمندی است.
کارلو گارگانزه
انگلیس - نقاط ضعف همیشگی
انگلیس توانست تیمهای به اصطلاح کوچکتر را بدون مشکل کنار بزند. اما رکورد آنها مقابل تیمهای مدعی صعود، متوسط بود. برخی از نمایشهای آنها مقابل تیمهای قویتر اصلا خوب نبود و به نظر میرسید مشکلات همیشگی برگشتهاند.
هرچند آنها هافبکهای بسیار خوبی دارند اما نمیتوانند در زمینه مالکیت توپ خوب کار کنند. هافبکها اغلب دوست دارند پاس بلند بدهند تا این که بازی ترکیبی انجام دهند.البته استیون جرارد، فرانک لمپارد، جک ویلشر و مایکل کریک کیفیت بالایی دارند هرچند که این کیفیت را به صورت مداوم نشان ندهند. سیستم 2-4-4 انگلیس پیشبینیپذیر است و معمای زوج لمپارد-جرارد پس از 13 سال هنوز حل نشده است.
جالب است که انگلیس دو بار به فاصله پنج روز با باخت در دو دیدار دوستانه مقابل شیلی و آلمان هو شد. طرفداران از سبک بازی خاص انگلیس خسته شدهاند و ناراحت شدند که تیمشان در خانه دو باخت پیاپی داشت. اما روی هاجسون تصمیمش را گرفته. انگلیس قرار است در جام جهانی همینگونه بازی کند.
برای تیمی که در حملات درخشش زیادی ندارد، کمترین انتظار این است که در دفاع مستحکم باشد. انگلیس حتی روی این هم نمیتواند حساب کند. آنها اخیرا بهشدت روی ضدحملات و سانترها آسیبپذیر نشان دادهاند و هنوز تکلیف چهار مدافع اصلی مشخص نیست. گری کیهیل و کریس اسمالینگ مرتبا جا ماندهاند و کایل واکر هنوز استاندارد لازم را نشان نداده است. انگلیس البته یک دهه است که در یک منطقه قوی است: پست مدافع چپ. اما حتی اشلی کول هم دیگر رو به افول گذاشته و ممکن است جایش را به لیتون بینز بدهد.
مساله دروازهبانی هم پیچیده است. جو هارت در سختترین دوران بازیاش است و باید از این مرحله عبور کند.
البته اوضاع خیلی هم بد نیست. انگلیس ثابت کرده که اگر بتواند توپ را به اندروس تاونسند برساند اتفاقات خوبی میافتد. این را به پتانسیل زوج وین رونی و دانیل استاریج بیفزایید تا تیمی را بیابید که میتواند در صورتی که خوب تامین شود برای حریفان دردسرساز باشد.
شکستهای اخیر باعث شد توقع طرفداران پایین بیاید. همه میگویند تیمشان در یکچهارم نهایی حذف میشود. اما این نیاز به این دارد که انگلیس در یکهشتم نهایی پیروز باشد که نباید روی آن حساب کرد!
سم لی
برزیل - فشار تماشاگران
ساده بگوییم. لوییز فلیپه اسکولاری هیچ دردسری برای انتخاب بازیکن ندارد. او تکلیف تیمش را کم و بیش مشخص کرده و 20 نفر از بازیکنانی که قرار است دعوت شوند مشخص شدهاند. تنها چند جای خالی باقی مانده که به بازیکنان حاشیهای میرسد.
تمرکز اصلی اسکولاری این است که رابطه اعضای تیم با هم را عالی کند و تیمی شبیه به «خانواده اسکولاری» بسازد که در جام جهانی 2002 قهرمان شد. آنهایی که جایشان در تیم مشخص است هم به دلیل رفتارشان خارج از میدان و هم به دلیل عملکرد در میدان انتخاب شدهاند. بهسادگی میتوان اتحاد و برادری را در تیم دید. برخی بازیکنان میگویند هرگز در تیمی چنین صمیمی حضور نداشتهاند.
اما هنوز برخی چیزها باید روشن شود. لوییز گوستاوو در دفاع کیفیت بالایی دارد و پائولینیو با حرکات طولیاش در میدان کمک کرد که برزیل در 17 مسابقه اخیرش تنها یک بار ببازد. اما آنها اغلب نمیتوانند از عقب پاس برّندهای ارسال کنند.
این دو بازیکن خط میانی بسیار باکیفیت هستند اما آن خلاقیت لازم را ندارند تا در زمانی که حریف پرس میکند تیمشان را نجات دهند. اسکولاری با آوردن هرنانس تلاش کرده این مشکل را برطرف کند اما این کار باعث میشود حریفان بتوانند راحتتر حمله کنند.
اسکولاری این هفته گفت که «برزیل هیچ فشاری حس نمیکند و قهرمان دنیا خواهد شد». اما فشار روی تیم بالاست چون این برای اولین بار پس از ماراکانازو (فاجعه ماراکانا) است که جام جهانی در این کشور برگزار میشود و آنها قطعا حسی را تجربه خواهند کرد که تا حالا نداشتهاند. دویست میلیون نفر انتظار هیچ چیزی جز پیروزی را ندارند.
روپرت فرایر
پرتغال - همه کاره بودن رونالدو
پائولو بنتو پیش از بازی برگشت مقابل سوئد گفت که پرتغال فقط ستاره شماره 7 این تیم نیست. اما همین دو بازی مقابل سوئد نشان داد که دقیقا برعکس است! سلسائو در مسابقات بزرگ به جز کریستیانو رونالدو، امید دیگری ندارد.
پرسش کلیدی این است که رونالدو کجا بازی کند برای تیم بهتر است. کاپیتان تیم بیتردید دوست دارد در سمت چپ بازی کند، جایی که برای رئال مادرید در آن به میدان میرود، اما پرتغال گزینههای تهاجمی رئال در چند سال اخیر را ندارد. هلدر پوستیگا و هوگو آلمیدا بر سر حضور در پست مهاجم با هم رقابت میکنند و در کنارهها رقابت خاصی وجود ندارد. زمانی خواهد رسید که رونالدو نیاز به کمک خواهد داشت تا به دروازه حریفان بزرگ حمله کند و پرتغال مهاجم باکیفیتی ندارد تا بتواند به کمک رونالدو برود.
اگر بنتو بر این باور است که در کنارهها بازیکن بیشتری نسبت به پست مهاجم و پست هافبک تهاجمی دارد شاید بتواند رونالدو را به پست مرکزیتری ببرد. امید اصلی پرتغال به رونالدو است اما او هم کیفیت لازم را برای درخشش همیشگی دارد. او از سال 2009 مردی کلیدی در بردهای رئال مادرید بوده و کم و بیش در تمام مدت حضورش در تیم ملی هم درخشیده است.
خط هافبک متشکل از رائول میرلش، میگل ولوسو و ژوائو موتینیو مستحکم است. این سه نفر توانایی لازم برای گرفتن توپ و حفظ آن را دارند تا بتوانند به پرتغال گزینههایی برای حمله بدهند و توپ را به اندازه کافی به رونالدو برسانند.
آنها در مرحله مقدماتی خیلی گل نخوردند – 9 گل در 10 بازی – اما این که سه گل مقابل اسراییل، دو گل در خانه ایرلند شمالی و حتی یک گل مقابل لوکزامبورگ خوردند نشان میدهد شکستن خط دفاعی پرتغال کار بسیار دشواری نیست. پهپه و برونو آلوش متقاعدکننده نبودهاند و فشار حریفان روی دفاع میتواند ماجراجویی پرتغال در برزیل را بهسرعت پایان بخشد.
کریس ووکس
فرانسه - بوی خوش روحیه تیمی
فرانسه از نظر روحیه تیمی، همبستگی و برادری در بازی مقابل اوکراین فوقالعاده بود. اما آنها باید این شور و هیجان را همیشه داشته باشند. اغلب این روحیه تیمی در فرانسه دیده نشده و دیدیه دشان باید بازی سهشنبه را ملاک کار قرار دهد. فرانسه به نظر نمیرسید بتواند صعود کند اما آنها عالی واکنش نشان دادند و روحیه تیمی 98 را در پاریس به رخ کشیدند.
برخی از نتایج آنها در مرحله مقدماتی ناامیدکننده بود. برای مثال، فرانک ریبری باعث ناامیدی طرفداران شده بود. او در بایرن مونیخ در کلاس جهانی بازی میکرد و در تیم فرانسه بازیکنی متوسط بود. او البته در سال 2013 بهتدریج لیدری واقعی برای تیم دشان شد.
اما دشان با مشکل دعوت بازیکنان روبرو است. زوج خط دفاعی اریک آبیدال و لوران کوشیلنی در بازی رفت مقابل اوکراین ناکام بود. چهار روز بعد زوج ناآزموده مامادو ساخو و رافائل واران تیم را به جام جهانی برد، هرچند که آنها البته تحت فشار زیادی هم نبودند. دشان باید بهسرعت گزینههای اصلیاش را بیابد.
پاتریس اورا از زمانی که به بیشنته لیزارازو توهین کرده از محبوبیت اندکش باز هم کاسته شده است. او در حال حاضر ضعیفترین بازیکن خط دفاعی است و البته بازیکن دیگری نیست که جایگاهش را به خطر بیندازد.
پرسش بزرگ اما این است: آیا کریم بنزما میتواند رهبر خط حمله باشد؟ مهاجم رئال مادرید مدتهاست بزرگترین امید فرانسه در حملات است و او اغلب در تیم کشورش خوب بازی نکرده است. اولیویه ژیرو امیدبخشتر بوده اما او هم نمایش برجستهای نداشته است.
رابین برنر
علاقه مندی ها (Bookmarks)