آدمهای قلدر فقط منحصر به مدارس، اینترنت یا کوچه و بازار نیستند، فقط بچهها، نوجوانان و جوانان هم نیستند که از نیروی فیزیکی و تهدید برای سوء استفاده از دیگران استفاده میکنند.
طبق تحقیقی که در سال ۲۰۰۲ انجام گرفت، ۳۵ درصد از نیروی کار امریکا به طور مستقیم قلدری یا «بدرفتاری مداوم توسط یکی از همکاران که شکل آزار کلامی، تهدید، ارعاب، تحقیر یا خرابکاری عمدی در کار» را به خود گرفته، تجربه کردهاند -- و ۱۵ درصد دیگر نیز شاهد قلدری در محلکار بودهاند. حدود ۷۲ درصد از این افراد قلدر، رئیس بودهاند!
قلدری در محلکار درست شبیه به زمین بازی بچههاست با این تفاوت که در اداره، قلدری میتواند بسیار مخربتر و مقابله با آن بسیار دشوارتر باشد.
کسانی که در محلکار به قلدری میپردازند، احتمالاً همانهایی هستند که در مدرسه این کار را با همکلاسیهایشان میکردند. این افراد نیاز به فشار آوردن به دیگران دارند تا بتوانند از آنها در جهت منافع خود استفاده کنند. در کودکی این کار را میکردند و حالا هم که بزرگ شدهاند دلیلی برای متوقف کردن این رفتار نمیبینند.
رئیسهای قلدر انواع مختلفی دارند. افراطیترین آنها کسانی هستند که به طور مداوم کارمندان خود را آزار داده و میترسانند. خیلی از آنها حتی دست به آزار جنسی کارمندان خود نیز میزنند. رفتار آنها آنقدر نفرتانگیز است که مستحق پیامدهای قانونی باشد. گروه دیگر از این رئیسهای قلدر محافظهکارتر هستند. قلدریهای آنها هرازگاهی اما ترسناکتر است
. یک روز خوباند و یک روز غیرقابلتحمل. این رئیسها با تمایل به قلدری در فشار وارد کردن به شما برای محدود کردن خودتان استاد هستند و البته بلد هستند چطور مدرک برای شکایت قانونی دستتان ندهند. مثلاً سعی میکنند روی رفتار زشت و تحقیرآمیز خود با جملههایی مثل «اوه، شوخی کردم» یا «چقدر حساسی. خودت میدونی که کارت خوبه» سرپوش بگذارند.
راههای زیادی برای قلدری رئیسها وجود دارد. میتواند با فریاد زدن بر سر کارمند بخاطر عدم رضایت او باشد. میتواند با تهدید کردن مداوم آنها باشد، اینکه همیشه به آنها بگوید که ممکن است کارشان را از دست بدهند. خجالتزده کردن آنها با انتقاد مداوم جلو همکاران دیگر، با قرار دادن آنها در یک موقعیت بد، دادن دستوری که ممکن است کار یا اعتبار کارمند را در معرض خطر قرار دهد و گاهی این قلدریها میتواند آشکاری کمتری داشته باشد. رئیس ممکن است کارمند را به کل نادیده بگیرد یا دیگر در جلسات از او استفاده نکند.
همه این نوع قلدریها مشکلساز هستند. قلدرها هوای محلکار را آلوده میکنند، رفاقتها را خراب کرده، رضایت کاری را از بین برده و باعث میشوند کارمندان تلاشی برای بالا بردن عملکرد کاری خود نداشته باشند. و جای سوال نیست که کار کردن در چنین محیطی سطح بالایی از استرس و اضطراب در افراد ایجاد میکند که زندگی شخصی آنها را نیز دچار مشکل میکند.
رفتارهای قلدرانه، چه رئیستان باشد چه همکارتان، روحیه اشتیاق و نوآوری را در محلکار از بین میبرد. مدیریت با ترس هیچوقت موثر نیست؛ برای گرفتن بهترین نتیجه همه چیز باید بر پایه احترام باشد. یک رئیس قلدر میتواند بر زندگی خصوصی افراد نیز تاثیر بگذارد زیرا اضطرابی که ایجاد میکند بر سلامت فرد تاثیر میگذارد.
در یک تحقیق تاثیر قلدری رئیس در محلکار بر وضعیت سلامت افراد بررسی شده است. از شرکتکنندهها خواسته شد یک لیست ۳۳ موردی را پر کنند که مشخص کرد مهمترین مشکلات سلامتی ایجاد شده در بین افرادیکه در محلکار مورد قلدری قرار میگیرند عبارتند از: اضطراب (۷۶٪)، از دست دادن تمرکز (۷۱٪)، بر هم خوردن خواب (۷۱٪)، علائم گوشبزنگی (۶۰٪) و سردردهای ناشی از استرس (۵۵٪).
قلدری در محلکار توسط رئیس میتواند تاثیرات و عوارض منفی بسیاری بر کارمندان بگذارد. این قلدریها میتواند بر روحیه کارمندان نیز اثر بگذارد--تاجاییکه ممکن است کارمند دیگر دوست نداشته باشد سر کار برود. قلدری میتواند موجب بروز افسردگی و تردید نفس شود و اعتمادبهنفس کارمند را پایین بیاورد. متاسفانه، این خصوصیات میتواند به زندگی خصوصی فرد نیز سرایت کند. اگر در محلکار افسرده باشیم، این احتمال وجود دارد که در خانه هم افسرده شویم. رئیسهای قلدر معمولاً یا تاثیرات منفی رفتارشان بر کارمندان را نمیدانند یا اهمیتی برایشان ندارد.
اگر شما هم جزء قربانیان قلدری رئیس در محلکارتان هستید، برای برخورد و مقابله با این رفتارها میتوانید از راهکارهای زیر استفاده کنید:
زود مداخله کنید. به هشدارهای اولیه تغییر رفتار یک رئیس با رفتار ملایم به رفتار خشن، توجه داشته باشید. اگر میدانید که رییستان که معمولاً رفتاری معقول دارد، در مواقع استرس به قلدری روی میآورد، سعی کنید عوامل استرس او را کاهش دهید. روز بدی داشته است؟ جلسات غیرضروریتان را به تعویق بیندازید تا روحیهاش بهتر شود. یک مشتری اعصابش را به هم ریخته است؟ وقتی شک داشتید، اگر یک علامت هشداردهنده مشاهده کردید، از سر راه او خارج شوید. همانطور که نباید صورتتان را کنار دهن یک ببر درنده قرار دهید، از سر راه رئیس عصبانی هم کنار بروید.
محدودیت بگذارید. قربانی نشوید و ساعتهای غیرمنطقی کار نکنید و رفتار غیرمحترمانه او را نپذیرید. با اینکارها نه به نفع خودتان کار خواهید کرد نه شرکتتان. اینکه بتوانید «نه» بگویید بسیار عالی است و درمقابل رئیس قلدر برایتان اعتبار میآورد.
با همکارانتان صحبت کنید. رئیستان قلدریها را فقط در مقابل شما انجام میدهد یا با همه همکارانتان همین رفتار را دارد؟ اگر شما تنها قربانی او هستید، ممکن است به این دلیل باشد که کارتان را خوب انجام نمیدهید یا شاید هم به یک دلیل شخصی. شاید به این دلیل باشد که رئیستان از شما خوشش نمیآید. از همکارانتان مشورت بگیرید تا بفهمید چطور باید در چنین موقعیتی رفتار کنید.
عکسالعمل مثبت نشان دهید. وقتی رئیس قلدرتان با شما بااحترام رفتار میکند، برای مهربانیاش از او تشکر کنید. به او بگویید چطور با چنین رفتاری انگیزهتان برای کار را بالا میبرد. خودتان الگوی یک همکار خوب باشید و با او در کمال احترام رفتار کنید. هیچوقت جواب بدی را با بدی ندهید، درمقابل قلدری با قلدری رفتار نکنید.
الگویی خوب باشید. خودتان باید نمونه رفتاری را بروز دهید که دوست دارید رئیستان با شما داشته باشد. کار دیگران را تحسین کنید، اعتبار بدهید و وقتی رئیستان نمیتواند عصبانیت خود را کنترل کند، شما آرام باشید.
با بخش منابع انسانی صحبت کنید. وقتی همه روشها با شکست مواجه شد، میتوانید با بخش منابع انسانی صخبت کنید و مشکل را درمیان بگذارید. به خاطر داشته باشید که این نکته که آنها به حرفهایتان گوش بدهند به این معنی نیست که رئیس را عوض میکنند یا طرف شما را میگیرند. این بخش رفتار رئیستان را بررسی کرده و درصورت نیاز وارد عمل میشوند.
اگر رئیستان آزارتان میدهد، از کسی حمایت بگیرید. اگر رئیستان واقعاً غیرقابلکنترل است و آزارتان میدهد از همکاران، سایر مدیران و یا حتی نیروهای بیرون اداره کمک بگیرید. در این فرایند شما نیاز به پشتیبانی دارید. اگر نمیتوانی مستقیم با رئیس قلدرتان برخورد کنید،
به یک مدیر سطح بالاتر مراجعه کنید و مشکلاتتان را عنوان کنید. صادق باشید و نمونههایی از رفتارهای آزاردهنده او را عنوان کنید. با کمک و حمایت بیرونی احتمال رهایی از این وضعیت بیشتر خواهد بود. اگر همه این راهها با شکست مواجه شد، احتمالاً باید به دنبال کار دیگری باشید.
مقابله و برخورد مستقیم با رئیس معمولاً موثر نیست و توصیه نمیشود. در تحقیقی که در سال ۲۰۱۲ درمورد استراتژیهایی که افراد برای مقابله با این قلدریها در محلکار استفاده کردهاند و اینکه این روشها موثر بوده یا نه انجام شد، شرکتکنندهها روشهای زیر را عنوان کردند:
۱. حدود ۳۸٪ از این کارمندان معمولاً هیچ کاری نمیکردند. به عبارت دیگر با این امید صبر میکردند که رفتار رئیس به خودی خود بهتر شود.
تاثیر روش: ۳.۲۵٪
۲. حدود ۷۰٪ از کارمندان برخورد مستقیم به رییس قلدر نشان دادند.
تاثیر روش: ۳.۵۷٪
۳. حدود ۷۱٪ از کارمندان از بالادست فرد قلدر درخواست مداخله و کمک کردند.
تاثیر روش: ۳.۲۶٪
۴. حدود ۷۴٪ از صاحبان شرکت یا مدیران ردهبالا درخواست حمایت کردند.
تاثیر روش: ۳.۶۹٪
۵. حدود ۶۰٪ از افراد از انجمن یا اتحادیه مربوطه درخواست مداخله کردند.
تاثیر روش: ۸.۸۴٪
۶. حدود ۴۳٪ از کارمندان یک شکایتنامه رسمی به بخش نیروهای انسانی ارائه دادند.
تاثیر روش: ۴.۷٪
۷. حدود ۱۹٪ از کارمندان یک شکایتنامه رسمی به مراجع قضایی ارائه دادند.
تاثیر روش: ۱۱.۹٪
۸. حدود ۳۴٪ از کارمندان از یک وکیل خواستند که از جانب آنها به دادگاه شکایت کند.
تاثیر روش: ۱۱.۲٪
۹. حدود ۹٪ یک شکایت مطرح کردند.
تاثیر روش: ۱۶.۴٪
کارفرما همیشه مسئول همه وضعیتها و موقعیتهای کاری کارمندان خود است و اگر بخواهد میتواند خیلی راحت به قلدریهای خود پایان دهد. اما هیچ قانونی تنبیهی برای این بدرفتاریها در محلکار در نظر نگرفته است.
نکته آخر اینکه اگر شما هم در محلکار خود قربانی قلدری هستید، و کارفرمایتان کاری برای آن نمیکند، خودتان باید هر کاری از دستتان برمیآید برای خاتمه آن رفتارها انجام دهید. اگر شکست خوردید، حداقل میتوانید مطمئن باشید که تلاش لازم را برای بهتر کردن اوضاع کردهاید. در آن نقطه، انتخاب با شماست که بمانید یا بروید. باید تصمیمی بگیرید که بیشتر به نفعتان باشد.
منبع:وبسایت مردمان
علاقه مندی ها (Bookmarks)