فرهنگ > رسانه - مهدی یاورمنش
یکی از وظایف و اهداف هر رسانه ای، واکنش نشان دادن مناسب، بجا و به موقع در برابر مشکلاتی است که مردم با آن دست به گریبان هستند.
در این میان مسائل اقتصادی به دلیل ماهیت و تأثیری که در زندگی روزمره دارند، خیلی زودتر از عرصه های اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی خودشان را به رخ میکشند و واکنش رسانهها به ویژه در بخشهای خبری را بر میانگیزند.با این وجود صدا و سیما شاید تنها رسانه جهان باشد که اصل بالا در مورد آن صدق نمیکند؛ چرا که تازه بعد از هشت سال یاد گرانی و فشار وارده بر مردم افتاده و خبرسازانش را برای گفت و گو و تهیه گزارش به کوچه و بازار فرستاده است.
شبکه های رنگارنگ تلویزیون و رادیو در سالهای 84 تا 90 به طور کلی واژه گرانی را از قاموس اخبار خود حذف کرده و چشمهایشان را به روی واقعیتهای اقتصادی بسته بودند. آنها در این وادی همان راهی را در پیش گرفته بودند که دولت پیشین هم میپیمود و آن نفی و انکار بحران اقتصادی، تورم و گرانی بود.
تازه از اواسط سال 90 که گرانی افسار گسیخته چون روشنایی روز دیگر انکار ناشدنی بود، صدا و سیما مجبور شد تا واکنش نشان دهد. اما شکستن این سکوت رسانه ای نه تنها بهتر از خاموشی سالهای گذشته نبود، بلکه با آدرسهای غلطی که در برنامه های خبری رادیو و تلویزیونی داده میشد، بیشتر به رد گم کردن میمانست.
با چنین رویکردی، گزارشها، خبرها و تحلیلهای ارائه شده در شبکه های صدا و سیما بیشتر به دنبال آن بودند تا تقصیرها را به گردن این و آن بیندازند و نقش سوء مدیریت دولت در این زمینه را کم رنگ سازند.
برای مثال وقتی قیمت خودروهای تولید داخل سیر صعودی را آغاز کرد، دوربینهای اخبار شبانگاهی شبکه یک سیما به سراغ مکانی رفتند که به روایت آنها محل پارک دهها خودروی L90 صفر بود که دلالان از خدا بی خبر از کارخانه خریداری و از عرضهاش به بازار خودداری کرده بودند.
یا هنگامی که میوهها مرزهای گرانی را شکستند، گزارش گر جستجوگر اخبار 20:30 سردخانه ای را در دماوند یافت که سیبهای لپ گلی در آن احتکار شده بود و صاحبش حرف و توجیهی برای این عمل مجرمانهاش نداشت.
و در ماجرای سه برابر شدن ارزهای خارجی در برابر ریال، پیاده روهای خیابان فردوسی و چهارراه استامبول، قرق دوربین به دوشها و میکروفن به دستهایی شد تا با دنبال کردن دلالان، بینندگان تلویزیون و شنوندگان رادیو را قانع کنند که هر چه هست، زیر سر این بر هم زنندگان نظام پولی و ارزی کشور است.
در دو سال پایانی ریاست جمهوری دکتر احمدی نژاد، اگر چه کشورهای غربی هم هر از چند گاه به دلیل وضع تحریمها به عنوان مسببان بروز تورم معرفی میشدند، اما انگشت اصلی اتهام، سرمایه دارانی را نشانه میرفت که به نیابت جریان سیاسی خاصی در حال تسویه حساب با دولت مهر ورز بودند.
مجرمان اقتصادی درجه دو و سه هم دلالان، محتکران، عمده فروشان و خرده فروشان طمع کار و بی انصاف داخلی بودند که وقتی جلوی دوربینها و میکروفنها مورد پرسش قرار میگرفتند، با صورتهای شطرنجی شده هیچ دفاع منطقی از خود نداشتند.
با روی کار آمدن دولت یازدهم و تغییر سیاست گذاران و مدیران اقتصادی کشور، برنامه های خبری صدا و سیما هم چرخشی 180 درجه ای کردند و به طور کامل رویکردی متفاوت را برگزیدند.از سه ماه پیش به یک باره واژه گرانی به صدر الفبای اقتصادی صعود کرد و عبارتهایی چون تورم افسار گسیخته، قیمتهای کمر شکن، تنگی معیشت مردم و ... به نقل و نبات برنامه های خبری رادیو و تلویزیونی تبدیل شدند.
در تحلیلها و تفسیرهای جدید، به یک باره دلالها، محتکران و سرمایه داران اخلال گر غیبشان زد و همه هدف این شد تا نشان داده شود آب از سرچشمه گل آلود است.این روزها دوربینهای خبری تلویزیون به یخچال سوپر مارکت ها، انبار کارخانهها و هر محل دیگر سرک میکشند تا نشان دهند در عرض تنها چند روز قیمت فلان جنس چقدر افزایش یافته است.
از بطریهای شیر، سطلهای ماست و میوه های رنگارنگ گرفته تا خودرو، لوازم خانگی و پوشاک همه همه پشت سر هم ردیف میشوند تا همه بدانند گرانی چه به روز مردم آورده است. این بار دیگر نه تولید کنندگان، نه عمده فروشان و نه خرده فروشان چهره هاشان شطرنجی نمیشود، چرا که آنان هم مثل مصرف کنندگان قربانیان دیو گرانی هستند.
در این گزارشها و خبرها حتی کوچکترین اشاره ای به روند نزولی اقتصاد کشور در چند سال گذشته که تا مدتها سایهاش را مثل بختک بر همه امور تولیدی و بازرگانی خواهد انداخت نمیشود.
رشد اقتصادی منفی در سالهای 90 و 91 که از دوران جنگ بی سابقه بوده، نصف شدن صادرات نفت، کاهش ارزش ریال به یک سوم، تورم فزاینده، کاهش تولید و ... چیزهایی هستند که گویا به تاریخ پیوستهاند و نباید حرفی از آنها به میان بیاید. اگر هم حرفی در این موارد به میان بیاید، تنها در میزگردهای تخصصی است که تماشاگران اندکی دارند و بیشتر به زبان سنگین و علمی برگزار میشوند.
این که بخشهای خبری صدا و سیما پس از هشت سال بیدار شده و یاد گرانی افتادهاند، یک اتفاق نیکوست، به شرطی که آن را به عنوان پدیده ای اقتصادی و از منظر علمی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند و فراموش نکنند که در گذشته چه رویکردی داشتهاند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)