دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6

موضوع: اصول تربيت از ديدگاه اسلام

  1. #1
    همکار تالار علوم تربیتی
    رشته تحصیلی
    علوم تربیتی
    نوشته ها
    251
    ارسال تشکر
    984
    دریافت تشکر: 1,153
    قدرت امتیاز دهی
    6805
    Array

    پیش فرض اصول تربيت از ديدگاه اسلام

    وجود اصول و قواعد كلّي در مناسبات انساني و مرجعيت آن براي تفسير رفتارها آن‏چنان آشكار است كه غالباً نيازي به بيان تشريحي آن وجود ندارد. بديهي است كه هيچ كنش و واكنش انساني نمي‏تواند در خلأ و بدون ضابطه‏ اي مشخص آغاز، و بي‏ هدف پايان پذيرد. رفتارهاي يكسان زيادي مي‏توان يافت كه خاستگاه واحدي ندارند؛ به منظور متفاوتي انجام مي‏شوند و احتمالاً نتايج مختلفي نيز به بار مي‏آورند.

    امر تربيت كه يكي از زمينه‏ هاي مهم در مناسبات انساني است نيز از اين قاعده مستثنا نيست. نحله‏ ها و مكاتب تربيتي هيچ‏گاه خود را فارغ از چارچوب‏هاي بنيادين و اصول نظري معرفي نمي‏كنند. حتي مكتب‏هايي چون رفتارگرايي، كه بر رفتار تأكيد مي‏كنند و اهداف كلي و آرماني را چندان قابل مطالعه و تحقيق نمي‏دانند، نيز هرگز ادعايي در شكستن حصر قواعد و اصول كلي حاكم بر رفتار را ندارند؛ چرا كه پذيرش همين قواعد و اصول كلي سبب امتياز و تشخيص مكاتب تربيتي و جدايي آنها از يكديگر مي‏شود. آنچه همه، بر سر آن اتفاق نظر دارند داشتن هدف و روشهاي متناسب با آن است.

    انتخاب هدفهاي تربيتي ريشه در نوع انسان‏شناسي مختلف دارد و هدفها، تعيين‏ كننده نوع روشهاي تربيتي‏ اند. بنابراين، مي‏توان هماهنگي اصول را با مباني انسان‏شناسي از طريق هدف و غايت‏ شناسي كاملاً توجيه كرد. به بياني واضح تر منشأ انشقاق اصول، اهدافي است كه همواره از زواياي درك موقعيت انسان در جهان بر اساس رويكردهاي گوناگون به او و جهان دريافت شده است. با توجه به آنچه بيان شد، حداقل مفاهيمي كه در دستور كار هر مكتب تربيتي قرار مي‏گيرد عبارت است از: مبنا، هدف، اصل و روش. شناخت مفاهيم مزبور و درك نحوه ارتباط آنها نسبت به يكديگر و كاركرد متمايز هر يك در زمينه‏ ي تربيت، ما را به ساخت چارچوب يا نظام تربيتيِ مشخص رهنمون مي‏سازد؛ چارچوبي كه فرايند تربيت در آن آغاز، و به سرانجامي متناسب با شاخص ‏هاي آن، نايل مي‏شود.



    مفهوم «اصل» در قلمرو تربيت

    ارائه‏ ي تعريفي نسبتا جامع از اصل، مبتني بر شناخت روابط موجود ميان عناصر تشكيل ‏دهنده‏ ي نظام تربيتي است. شايد نفي ويژگي عناصر ديگر تشكيل‏ دهنده‏ ي نظام از اصل، زمينه‏ ي مناسب‏تري را براي شناخت آن فراهم آورد. اصلْ داراي ماهيتي هنجاري، و ناظر به «بايد»هاست؛ از اين جهت با «مبنا» كه خود منشأ اشتقاق اصل است و ماهيتي كاملاً توصيفي دارد و ناظر به «هست»هاست، متفاوت است (هوشيار، ص16؛ باقري، نگاهي دوباره به تربيت اسلامي، ص68؛ شريعتمداري، اصول و فلسفه تعليم و تربيت، ص11).

    از طرف ديگر، اصل با هدف نيز نمي‏تواند يكي باشد، چراكه ابزاري براي نيل به آن (هدف) قلمداد مي‏گردد (هوشيار، ص12 و شكوهي، ص84). البته ذكر اين نكته مهم است كه اصل يك ابزار و معيار كلّي براي گزينش روش‏هاي گوناگون است؛ از اين‏رو نمي‏تواند همان روش باشد، بلكه راه‏نمايي براي انتخاب روش‏هاي تربيت قلمداد مي‏شود. (هوشيار، ص17 و احمدي، ص107 و باقري، ص69 و شريعتمداري، ص11).

    هر گاه در فرايند تربيت بخواهيم به هدف برسيم بايد پيوسته ارتباط ساخت (مبنا) و عمل (روش) را با عامل هدف در قالب اصل تعريف نماييم. در واقع اصل، حاصل مشاركت اين سه عامل اساسي در نظام تربيتي است؛ بنابراين، ارائه‏ ي هر گونه تعريفي از اصل، بدون توجه به مشاركت عوامل سه ‏گانه مذكور، نمي‏تواند يك تعريف كامل و جامع باشد. بدين لحاظ، تعريف مورد نظر ما نگاهي انحصاري به هيچ يك از ساختار يعني مبنا و كاركرد يعني روش، ندارد؛ بلكه داراي رويكرد ارتباط متقابل ميان ساختار (مبنا) و كاركرد (روش) است (هوشيار، ص49؛ ديويي، ص78 و شاتو، ص258).

    بر اساس اين رهيافت، تعريف اصل چنين است: سلسله قواعد و معيارهاي كلي (بايدها) كه متناسب با ظرفيت‏هاي انسان انتخاب و به منظور تعيين روش‏هاي تربيتي براي دستيابي به اهداف، مورد توجه قرار مي‏گيرند.



    ضرورت و فايده‏ ي اصل تربيتي

    تربيت به عنوان فرايندي كه نتيجه‏ ي آن صرفا در مقام عمل روشن مي‏شود، داراي وجه ه‏اي كاملاً عملي و كاربردي است. از اين جهت، هرگونه تلاش نظري در چارچوب مفهومي بايد ناظر به فوايد عملي باشد. در اين ميان نقش مبدّل‏هاي نظري به عملي و انتقال‏ دهنده ‏ها روشن مي‏شود. تبلور مفهوم مبدّل در ماهيت اصل تربيتي، به عنوان آخرين مرحله‏ ي نظر و سرآغاز اوّلين مرحله عمل تربيتي، مهم‏ترين نقشي است كه ضرورت وجود اصول را در نظام تربيتي تبيين مي‏كند (شكوهي، ص142).


    بنابراين، مي‏توان فوايد ذيل را براي اصل تربيتي ترسيم كرد:

    الف) تأثير در نيل به هدف تربيتي (هوشيار، ص8ـ14؛ زاهدي، ص81؛ كليات نظام آموزش و پرورش جمهوري اسلامي ايران، ص50 و راسخي، ص24)؛
    ب) انعطاف در روش‏ها (شكوهي، ص133)؛
    ج) محوريت اصول در ايجاد ارتباط منطقي بين عناصر نظام تربيتي.



    ويژگي‏هاي حاكم بر اصول تربيتي

    ويژگي‏هاي حاكم بر اصول تربيتي را مي‏توان به شرح زير برشمرد:

    الف) اصل امري ابداعي و اختراعي نيست، بلكه با توجه به مباني خود قابل دستيابي است و يا از رهگذرِ دريافتِ عنصر مشتركِ روش‏هاي مختلف قابل احراز و كشف است؛

    ب) اصل مفهومي كلي است و ملاك و معيار واقع مي‏شود؛ بنابراين نمي‏تواند امري جزئي و داراي يك مصداق معين باشد (شاتو، ص194)؛

    ج) اصل صرفا يك پديده مفهومي است. تفاوت ماهوي اصل با ديگر عناصر نظام تربيتي، يعني مبنا، هدف و روش، در بعد مفهومي آن است؛ به اين معنا كه، اصل از ارتباط ميان ديگر مفاهيم زاييده مي‏شود، در حالي كه مفاهيم مبنا، هدف و روش داراي منشأ انتزاع عيني هستند؛

    د) اصل ماهيتي هنجاري (ارزشي) دارد. نظر به اين‏كه اصل، قاعده و معيارِ عمل و ناظر بر آن‏ است، نمي‏تواند رويكردي توصيفي‏ نسبت به واقعيات تحت عنوان خود داشته باشد، بلكه، برخلاف مبنا كه جنبه‏ ي توصيفي از واقعيات دارد، درصدد ارائه‏ ي واقعيتي مطابقِ مدلول خود و هنجاري متناسب با خاستگاه خود است. به طور كلّي، اصول تربيت متضمن ارزش‏گذاري متناسب با مبناي پذيرفته شده در تربيت و اهداف مورد نظر آن است؛

    ه) اصل بر روش حاكميت است و ضابطه مفهومي و رابطه‏ اي براي استفاده از روش‏هاست؛ بدين معنا كه اصلْ راه‏نمايي نظري براي گزينش روش‏هاي خاص متناسب با اهداف و طرد ديگر روش‏هاست.

    ادامه دارد

    ویرایش توسط *خانم معلم * : 8th November 2013 در ساعت 10:55 AM
    http://kelaseavaleyas.blogfa.com/

    مرا این جا هم می توانید پیدا کنید
    http://forum.rahe-eshgh.ir/

  2. 9 کاربر از پست مفید *خانم معلم * سپاس کرده اند .


  3. #2
    همکار تالار علوم تربیتی
    رشته تحصیلی
    علوم تربیتی
    نوشته ها
    251
    ارسال تشکر
    984
    دریافت تشکر: 1,153
    قدرت امتیاز دهی
    6805
    Array

    پیش فرض پاسخ : اصول تربيت از ديدگاه اسلام

    ارتباط اصول با دیگر عناصر نظام تربیتی


    نظام مشتمل بر ارکان و عناصری است که به گونه ای منظم با یکدیگر در ارتباط متقابلند. درک بهتر از موقعیت هر یک از عناصر تشکیل دهنده ی آن، منوط به کشف ارتباط آن عنصر با دیگر عناصر تشکیل دهنده ی نظام مزبور است.


    به طور خلاصه، اصل دارای رابطه ای یک جانبه با «مبنا» در قالب اشتقاق از آن است و مبانی نیز مفاهیم توصیفی از هست ها و واقعیات اند. اصل ها همان قوانین حاکم بر اعمال تربیتی اند که با توجه به ظرفیت ها و استعدادهای متربی، یعنی مبانی انسان شناسی شکل گرفته اند. اگرچه، این ارتباط به معنای اشتقاق یکپارچه در رابطه علّی و معلولی نیست، بلکه به معنای توجه به زیرساخت های وجودی در تدوین قوانین تربیتی است.


    ارتباط اصل با هدف ارتباطی دوسویه است؛ یعنی همان طور که اصل دخالت کاملی در نحوه ی وصول به هدف دارد و بدون تمسّک به آن دست یابی به هدف میّسر نیست، هر هدفی نیز می تواند برای تحقق خود اصولی را تجویز نماید. مسلما با توجه به ماهیّت اهداف درمی یابیم که هر هدفی متناسب با موضوع تربیت، یعنی انسان در نظر گرفته می شود؛ از این رو، اصولی که با توجه به اهداف استخراج می شوند، بدون عنایت به مبانی انسان شناسی مورد ارزیابی قرار نمی گیرند. بدین لحاظ می توان چنین نتیجه گرفت که اصول، با توجه به پیش فرض های انسان شناسی و در نظر گرفتن توانایی ها و ویژگیهای انسان، او را برای دستیابی به اهداف کمک می کنند.


    ارتباط اصل با روش در قالب حاکمیت اصل بر آنها توجیه می شود. این ارتباط صرفا از لحاظ کارآیی و سودمندیِ روش، جهت نیل به هدف موردنظر است؛ از این رو این که گفته می شود روش ها از اصول اخذ می گردند، به معنای این نیست که روش ها معلول اصول اند، بلکه اصول صرفا تبیین کننده ی نحوه ی استفاده از آنها هستند.


    منابع اکتشاف اصول تربیت اسلامی

    با توجه به حاکمیت روح کلی دین بر ابعاد مختلف و عناصر گوناگون نظام تربیت دینی، هر یک از عوامل مزبور نیز باید به نحوی رنگ دینی داشته باشد. اصل نیز که قانون حرکت و اعمال روشهای تربیت دینی است از این قاعده مستثنا نیست. بنابر این برای اکتشاف اصول تربیت دینی باید به چگونگی ارتباط آنها با خاستگاه شان یعنی دین توجه لازم نمود. مقایسه ای اجمالی بین نحوه ی اکتشاف و مبانی دریافت اصول در تربیت که ریشه در مناسبات عرفی انسان ها با یکدیگر در رفتارهای اجتماعی دارد ما را به این امر رهنمون می سازد که هر گونه انتساب مستقیم یا غیرمستقیم در حوزه ی تربیت دینی، باید همراه با پشتوانه ی کافی از تصریحات موجود در متن دین و یا ملاک های واضح برای درک از آن تصریحات و ظواهر باشد.


    در نظام تربیت دینی، همان طور که از تصریحات و ظواهر موجود در متون اصیل دینی (مانند آیات و روایات در اسلام) اقدام به اخذ اهداف و آگاهی از رویکرد دین به انسان و دریافت روش های گوناگون می کنیم، منبعِ کشف و اخذ اصول نیز باید همان تصریحات موجود در متون دینی باشد.

    http://kelaseavaleyas.blogfa.com/

    مرا این جا هم می توانید پیدا کنید
    http://forum.rahe-eshgh.ir/

  4. 7 کاربر از پست مفید *خانم معلم * سپاس کرده اند .


  5. #3
    همکار تالار علوم تربیتی
    رشته تحصیلی
    علوم تربیتی
    نوشته ها
    251
    ارسال تشکر
    984
    دریافت تشکر: 1,153
    قدرت امتیاز دهی
    6805
    Array

    پیش فرض پاسخ : اصول تربيت از ديدگاه اسلام

    اصول تربیت

    مهم ترین اصولی که در این زمینه می توان از متون دینی استخراج کرد عبارتند از:



    1. اصل خدامحوری

    یکی از عام ترین اصول در تربیت اسلامی اصل خدامحوری است. این اصل جوهره ی اساسی رفتار یک فرد دین دار را تشکیل می دهد و مهم ترین اصل ایجاد تمایز تربیت دینی از دیگر رویکردهای تربیتی به شمار می آید. به طور مشخص مفهوم خدامحوری عبارت است از:
    «انجام و یا قصد انجام کلیه اعمال و رفتار انسان براساس ملاک و معیارهایی که خداوند برای آنها تعیین کرده است، به منظور کسب رضایت الهی».
    جریان این امر در عمل تربیتی ناظر بر نحوه ی عملکرد مربی براساس آن ملاکهاست. قُلْ اِنَّ هُدَیَ اللّهِ هُوَ الْهُدَی وَ اُمِرْنَا لنُسلِمَ لِرَبّ العَالَمِینَ؛ بگو: در حقیقت تنها هدایتِ خداست که هدایت واقعی است که دستور یافته ایم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم (انعام، آیه ی 71).
    بنابراین، گزینش برنامه های تربیتی باید به نحوی صورت پذیرد که انگیزه ی رضایت خداوندی در متربی روز به روز فزونی یابد، تا جایی که وی بدون کسب رضایت الهی به هیچ عملی اقدام نکند. انتقال روحیه ی تعهد در متربی برای تطبیق اعمال با معیار و ملاک الهی بارزترین ثمره ای است که از این اصل حاصل می شود. مبانی اشتقاق اصل خدامحوری را می توان در دو بعد جهان بینی و انسان شناختی خلاصه کرد. براساس جهان بینی توحیدی، جهان از یک مشیت حکیمانه پدید آمده است و نظام هستی بر اساس خیر بودن وجود و رسانیدن موجودات به کمالات شایسته ی آنها استوار است (مطهری، ص83).
    شاید مهم ترین نقطه ی افتراق مکتب تربیتی دینی با دیگر مکاتب تربیتی، در نگاه به جهان و انسان باشد. برخی از مکاتب تربیتی با ارائه ی تفسیری متفاوت از انسان و جهان، تربیت را بر محوری غیر از خدا، از قبیل پرورش عقل و خرد، نیل به رفاه و آسایش، دست یابی به فضیلت، اخلاق و غیره قرار داده اند؛ حتی دیدگاه حکمای بزرگی چون افلاطون و ارسطو نیز انسان را در سطحی کاملاً متفاوت از سطح خدامحوری قرار می دهد. آنها بیش تر مسائل تربیتی جامعه را از دیدگاهی خردگرایانه نگریسته اند (مدلین، ص45). کنفوسیوس صریحا اعلام نمود که «انجام خدمت همه جانبه به خاطر رفاه افراد بشر باید به عنوان نشانه ی یک فضیلت فوق العاده یا کامل یا احتمالاً یک فضیلت الهی قلمداد گردد» (هیوم، ص168).
    هر چند دامنه ی تفکر الهی متضمن رفاه اجتماعی، تکامل و تعالی خرد و اندیشه و حتی آسایش فردی است، امّا زاویه نگاه انسان به خودش و جهان ناشی از دیدگاه الهی است.



    2. اصل تعبّدمداری

    مفهوم واژه ی تعبد حاکی از نوعی ارتباط انسان با خدا که مستلزم تواضع، خشوع و فروتنی در برابر او و پرهیز از طغیان، تکبر و گردن کشی از دستورها و احکام وی است (معجم مقائیس اللغة، ص206).
    اصل تعبدمداری در دامنه ی تربیت از دو زاویه ی عمل تربیتی مربی نسبت به متربی و برنامه های تربیتی، مدّنظر قرار می گیرد. تعبّد در عمل تربیتی عبارت است از: «به کارگیری دستورهای الهی (امر و نهی) در تربیت متربی، اعم از این که دستورهای مزبور در گستره اهداف تربیت باشد یا در روش ها و یا هر بخش دیگر» (از نظر قرآن فرد مؤمن تنها دلیل انجام عمل را اطمینان به سرچشمه گرفتن آن از جانب خداوند می داند و به صرف آگاهی از این نکته که عمل مزبور از دید الهی مطلوب یا غیرمطلوب است اقدام به انجام آن یا اجتناب از آن می کند. در قرآن آیاتی یافت می شود که گردن نهادن به عمل را صرفا منوط به امر الهی کرده است. از آن جمله است: (انعام، آیات 4، 74 و 163)، (توبه، آیه ی 131)، (بیّنه، آیه ی 5) و آیاتی مانند: «وَأَنَّ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِنْ رَبِّهِمْ؛ کسانی که ایمان آوردند از همان حق که از جانب پروردگارشان است، پیروی کردند» (محمد(ص)، آیه ی 3) «إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا یُوحَی إِلَیَّ؛ و جز از آنچه بر من وحی می شود پیروی نمی کنم» (انعام، آیه ی 50)).
    منظور از این اصل در برنامه ی تربیتی، ایجاد و پرورش روحیه ی تعبد در متربی است، به نحوی که در او حالتی حاکی از اطاعت متواضعانه در برابر اوامر الهی ایجاد کند. ثبات در اهداف کلی و پیروی از قوانین ماندگار الهی، انگیزش درونی ناشی از حضور خداوند نزد فرد و کسب عزت نفس از طریق اتکا به خداوند و استغناء درونی از دیگران، رهایی از احساس تنهایی و ... بعضی از دستاوردهای تربیتی خدامحوری و تعبد مداری اند.



    3. متربی محوری

    یکی از شاخصه های مهم در سنجش کارایی هر نظام تربیتی میزان واقع نگری و تأکید آن بر متربّی است. تربیت در صورتی که بر مدار نیازها و ویژگیهای انسان باشد، مستلزم هیچ گونه فشار و نادیده گرفتن واقعیت های موجود در او نیست. تربیتی که از او آغاز می گردد و در او سیر می کند و به او ختم می شود. تربیت دینی در عین حال که انسان را به سوی خدا سوق می دهد، تأمین کننده ی نیازهای اوست؛ شایان ذکر است که دیدگاه تربیتی دین درباره ی تعالی جویی انسان به سوی خدا، با توجه به توانایی ها و محدودیت های حاکم بر وی تبیین می شود و هرگز خارج از استعداد و آمادگی او تکلیفی بر او تحمیل نمی شود.
    با پذیرشِ اصل متربی محوری در تعلیم وتربیت، باید مواردی از قبیل رفق و مدارا، توجه به تفاوت های فردی، اعمال رویه های عقلانی، آزادی انسان و تدریجی بودن تربیت، مورد توجه قرار گیرد.



    4. زندگی محوری

    از آنجایی که دین ناظر بر کلیه ی جوانب زندگی انسان است و با نگرشی فراتر از رفع نیازهای موضعی و مادّی، جهت دهنده ی بسیاری از درخواست های انسان در روند زندگی فردی و اجتماعی از حیث گزینش و نحوه ی عمل و مسیر آن است، تربیت بر محور چنین نگرشی مستلزم عدم انفکاک از متن زندگی است. در چارچوب تربیت دینی، ترغیب به کناره گیری از اجتماع و تقویت روحیه ی مرتاضانه در فرد، امری کاملاً غیرمتعارف است (مطهری، ج2، ص241). بدین لحاظ جایگاه اجرای تربیت دینی و به عبارتی آزمایشگاه آن، متن زندگی و روند متداول آن است. قالب های تربیتی، مانند صداقت، ایثار، امانت داری، عدالت ورزی، قناعت، انفاق و... از مواردی انتخاب می شود که در مناسبات عادی زندگی جمعی مطرح و مورد توجه است؛ بدین معنا که از رهگذر نیازهای غریزی، مناسبات اجتماعی، تمایلات و گرایش های طبیعی و خلاصه هر آنچه در میدان جذب و دفع رفتارهای عادی زندگی اجتماعی قرار می گیرد، اقدام به دین ورزی و تربیت دینی می شود. آیاتی از قبیل: اعراف، 68؛ محمد، 31؛ انبیاء، 35؛ کهف، 7؛ آل عمران، 168 بر این مطلب دلالت دارند.
    تأکید بر رشد اجتماعی یکی از مهم ترین دستاوردهای این اصل است.



    5. فردمحوری

    در اندیشه ی اسلامی همواره انسان به عنوان فرد و نه گروه در مدار تربیت و اصلاح قرار می گیرد. مفاهیم و اصطلاحاتی از قبیل تهذیب، تزکیه، تذکر، تأدیب و ... در فرهنگ اسلامی، از نوعی رویکرد اصلاحی و تربیتی به فرد انسانی حکایت می کند؛ بنابراین، پدیده ی تربیت در اندیشه ی اسلامی راه ورود خود را به جامعه از طریق مواجهه ی تربیتی با تک تک افراد آن هموار می سازد. اصل فردمحوری بدین معناست که:
    1. انسان مسئول اعمال خویش است. قرآن در این خصوص می فرماید: کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَةٌ؛ هر کسی در گرو دستاورد خویش است (مدثر، آیه ی 38)؛
    2. هر فرد باید در مدار کنترل و نظارت خداوند و نه دیگر عوامل (جامعه و...) باشد. به تعبیر قرآن: وَ مَا یَلْفَظْ مِنْ قَوْلٍ اِلاّ لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ؛ و هیچ سخنی را نمی گوید مگر این که مراقبی آماده نزد او آن را ضبط می کند (ق، آیه ی 18)؛
    3. انسان به تنهایی مورد ارزیابی قرار می گیرد. قرآن در این خصوص می فرماید: وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرادی کَمَا خَلَقْنکُمْ اَوَّلَ مَرَّةٍ؛ و همان گونه که شما را نخستین بار آفریدیم، اکنون نیز تنها به سوی ما آمده اید (مریم، آیه ی 94).
    مهمترین پیامدها در فرایند تربیت اسلامی از منظر فردیت عبارت اند از:



    فردیت و مسئولیت:

    فردیت رابطه ای ناگسستنی با مسئولیت دارد و مسئولیت صرفا در بستر فردیت معنا و مفهوم می یابد. در اندیشه ی اسلامی، انسان به عنوان فرد، مسئول تمام اعمال خویش است: کُلُّ امْرِیٍ بِمَا کَسَبَ رَهینٌ؛ هر کسی در گرو دستاورد خویش است (طور، آیه ی 21)؛ یا در تعبیری دیگر بیان شده است که هر انسانی برایند سعی و کوشش خویش است: اَنْ لَیْسَ لِلاِنْسانِ اِلاّ مَا سَعی؛ و این که برای انسان جز حاصل تلاش او نیست (نجم، آیه ی 39) و خود او نیز اولین کسی است که از سود و زیان اعمال خود، برخوردار می شود: فَمَنْ اِهْتَدی فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ظَلَّ فَاِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا؛ پس هرکس هدایت شود، به سود خود اوست، و هرکس بیراهه رود، تنها به زیان خودش گمراه می شود» (زمر، آیه ی 41).



    6. عمل گرایی

    بر هیچ کسی پوشیده نیست که دین همواره بیش از آن که وابسته به حوزه ی آگاهی های انسان باشد ناظر بر موضع عملی وی است. اگر بر آگاهی نیز تأکید می شود، صرفا به منظور انعکاس آن در حیطه ی اعمال و رفتار انسان است؛ بنابراین آگاهی و معرفت دینی در صورتی با شخصیت فرد عجین می شود و در او تأثیر می گذارد که با عمل وی مقرون گردد؛ از این رو، یک مربی موفق کسی است که همواره با توجه به ظرفیت و استعداد متربی او را وادار به عمل کند.
    پرهیز از ذهن گرایی یکی از دستاوردهای تربیتی اصل عمل گرایی است.
    به منظور روشن شدن کیفیت تأثیرگذاری عمل برروند تربیت دینی وجوانب آن، می توان بحث را درقالب های ذیل پی گیری کرد:



    عمل و معرفت

    به طور کلی آگاهی های انسان تنها از طریق تجارب شناختی و انکشاف مقولات خارجی حاصل نمی شود، بلکه از رهگذر آگاهی و عمل است که تغییرات واقعی در رفتار آدمی پدید می آید. ضمن آنکه تأثیر عمل بر فرد از دو جهت مثبت و منفی قابل ارزیابی است. یا اَیُّهَا الَّذِینَ امَنُوا اِنْ تَتَّقُوا اللّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقانا؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، اگر از خدا پروا دارید، برای شما وسیله ای جهت تمایز و تشخیص و جدا کردن حق از باطل قرار می دهد (انفال / 29). علاوه بر این آیه 69 عنکبوت و 99 حج نیز بر این مطلب دلالت دارند.
    از طرف دیگر هر نوع عمل منافی با دین می تواند موجب کاستی در جانب فهم حقایق و کاهش باور و تعهد برای عمل به آن باشد. حضرت علی(ع) در این خصوص می فرماید:
    اَکْثَرُ مَصَارِعِ الْعُقُولِ تَحْتَ بُرُوقِ الْمَطامِع (نهج البلاغه، حکمت 231)؛
    بیش ترین جایگاهی که خرد و عقل انسان در آن قربانی می شود، هنگامی است که برق طمع می درخشد.



    عمل و نیّت

    نقش تربیتی عمل دینی از طریق نیت و انگیزه قابل ارزیابی است؛ بنابراین با توجه به این که تأثیر عمل در تربیت منوط به کیفیت آن است و عمل آخرین حلقه ی تحقق انگیزه و نیت است، نمی توان بین آن دو انفکاک قائل شد. نه نیت بدون عمل نیت واقعی است و نه عمل بدون نیت قادر به تغییر انسان است.



    عمل و آزمایش

    عملْ ابزاری برای امتحان و آزمایش خود و دیگران است. هر چند نیت همواره حاکم بر عمل است، اما آنچه در خارج ظهور می کند همان عمل است؛ از این رو، می توان از طریق عمل و تداوم آن به وضعیت انگیزشی فرد نیز پی برد؛ لذا عمل میزانی برای آزمایش در روند تربیت، و معیار سنجش پایداری فرد می باشد.
    وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَئیٍ مِنَ الْخَوْفِ والْجُوعَ و نَقْصٍ مِنَ الاَْمْوَالِ وَ الاَْنْفُسِ و الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ؛ و قطعا شما را به چیزی از ترس و گرسنگی و کاهش در اموال و جان ها و محصولات می آزماییم و مژده ده شکیبایان را (بقره، آیه ی 155). همچنین آیاتی از قبیل: مائده، آیه ی 165؛ آل عمران، آیات 186 و 154؛ محمد، آیه ی 31؛ عنکبوت، آیه ی 2؛ انبیاء، آیه ی 35؛ تغابن، آیه ی 15 و انفال، آیه ی 28 نیز بر این مطلب دلالت دارند.



    7. اخلاق مداری

    یکی از ارکان و اهداف مهم دین، اخلاق است. مقصود از تمام معارف دینی و انجام مناسک و شعایر، ایجاد تحول اخلاقی در انسان است، به نحوی که اگر عناصر معرفتی و عبادی در دین نتوانند در حوزه ی اخلاقی تأثیر بگذارند به کمال خود دست نیافته اند. هنگامی که به اسلام نظر می افکنیم درمی یابیم که پافشاری و تأکید بر غایت ها و فرجام های اخلاقی و عملی در قالب تقوا، عبرت آموزی، شکرگزاری، ایمان و یقین، دریافت هدایت، عبادت الهی، نیل به رشد و رستگاری و... بیانگر ارزش بی همتای عنصر اخلاق در میان دیگر عناصر است؛ بنابراین می توان متعلق تربیت دینی را همان تربیت اخلاقی دانست. پیامبر(ص) فرمود: اِنّی بُعِثْتُ ِلاُتَمِمَ مَکارِمَ الاَخْلاق؛ همانا من برای کامل کردن کرامت های اخلاقی مبعوث شده ام (بحارالانوار؛ ج16، ص210). مفاهیمی از قبیل برّ و نیکی، خیر، معروف، احسان، عدل، اجتناب از فحشا، منکر و ظلم و... حاکی از رویکرد اخلاق به تربیت دینی است. (برخی از آیات در این باره عبارت اند از: اعراف، 33 و 199؛ بقره، 78 و 195 و 263؛ آل عمران، 104 و 193 و 198؛ قصص، 77؛ هود، 71؛ مؤمنون، 96؛ اسراء، 53؛ بقره، 169 و 268؛ عنکبوت، 45 و انعام، 151).
    قرآن کسب معرفت را صرفا ابزاری برای نیل به تحول اخلاق می داند؛ چه معرفت در سطح جهان شناسی باشد و چه آگاهی از امور غیب و چه معرفت از وقایع تاریخی (هود، آیه ی 120؛ قمر، آیه ی 4؛ یوسف، آیه ی 3 و نازعات، آیه ی 43).
    از طرف دیگر نگاه قرآن به احکام و شریعت، نیز نگاهی حاکی از اخلاق مداری است: وَ اَقِمَ الصَّلوةَ اِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ و الْمُنْکَرِ؛ و نماز را برپا دار، که نماز از کار زشت و ناپسند بازمی دارد (عنکبوت، آیه ی 45). آیات زیر نیز بر این مطلب دلالت دارند: بقره، آیات 177 و 183 و توبه، آیات 1 و 3.


    ادامه دارد
    http://kelaseavaleyas.blogfa.com/

    مرا این جا هم می توانید پیدا کنید
    http://forum.rahe-eshgh.ir/

  6. 7 کاربر از پست مفید *خانم معلم * سپاس کرده اند .


  7. #4
    همکار تالار علوم تربیتی
    رشته تحصیلی
    علوم تربیتی
    نوشته ها
    251
    ارسال تشکر
    984
    دریافت تشکر: 1,153
    قدرت امتیاز دهی
    6805
    Array

    پیش فرض پاسخ : اصول تربيت از ديدگاه اسلام

    8. سعی محوری

    سعی و کوشش از دو جهت در امر تربیت مورد توجه است:
    1. تقویت اراده به نحو مطلق؛
    2. تقویت اراده به نحو خاص و انجام عملی مشخص.

    اهمیت تأثیر سعی و تلاش بر انسان در این است که وی مرهون میزان تلاش و کوششی است که به کار می گیرد؛ آنچه در تربیت دینی اهمیت دارد میزان سعی و کوششی است که فرد در حیطه قدرت خود برای رسیدن به هدف انجام می دهد. همچنین تربیت دینی افراد با توجه به شرایط و امکاناتی که شخص در اختیار دارد، طرح ریزی می شود. وَ اَنْ لَیْسَ لِلاِنْسانِ اِلاّ مَا سَعی وَ اَنَّ سَعْیَهَ سَوْفَ یُری؛ و اینکه برای انسان بهره ای جز سعی و کوشش نیست و تلاش او به زودی دیده می شود (نجم / 39و40). سایر آیات در این زمینه عبارتند از: نازعات، آیه ی 35 و انسان، آیه ی 22.



    محورهای عمده موردنظر در اصل سعی محوری عبارتند از:


    جهد و کوشش:

    اَمْ حَسِبْتُمْ اَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمّا یَعْلَمِ اللّهُ الذَّینَ جَاهَدُوا مِنْکُم وَ یَعْلَمَ الصّابِرینَ؛ آیا چنین پنداشتید که تنها با ادعای ایمان وارد بهشت خواهید شد، در حالی که خداوند هنوز مجاهدان از شما و صابران را مشخص نساخته است (آل عمران، 142).


    و صبر و استقامت:

    وَ اصْبِروا اِنَّ اللّهَ مَعَ الصّابِریِن؛ و صبر و استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است (انفال، 46) و آیات 24 سوره رعد و 30 سوره فصلّت نیز بر این مطلب دلالت دارند.



    و کسب و اکتساب:

    کُلُّ امْرَیٍ بِمَا کَسَبَ رَهِینٌ؛ هرکس در گرو اعمال خویش است (طور، آیه ی 21 و بقره، آیه ی 225).
    دستاوردهای تربیتی این اصل مواردی چون: تأثیر تلاش در تغییر سرنوشت و نقش سعی و عادت در تربیت است.




    9. اعتدال گرایی

    اصل اعتدال گرایی بیانگر رعایت اعتدال و توازن در تربیت انسان و پرهیز از هر گونه افراط و تفریط است. این اصل متضمن دو امر است:
    1. مفهوم اعتدال به نوعی دربرگیرنده ی جامعیت است. به این معنا که آنچه در تربیت اسلامی مدنظر قرار می گیرد شامل تمام نیازها و خواسته های وجودی انسان است و این جامعیت مستلزم رعایت اعتدال در میان نیازهای مزبور و پرهیز از افراط و تفریط در مواجهه با آنهاست؛
    2. رعایت اعتدال در نوع سرمایه گذاری و صرف انرژی برای پاسخ گویی به یک نیاز، ما را از افراط و زیاده روی در پرداختن به آن بازمی دارد. در دیدگاه دینی، تداوم هر امری به اعتدال در انجام آن بستگی دارد. امام باقر(ع) در این خصوص می فرماید:
    اَحَبُّ الاَعْمالِ اِلَی اللّهِ عَزَّوَجلَّ مَا داوَمَ عَلَیْهِ العَبْدُ وَ اِنْ قَلَّ؛ بهترین و محبوب ترین اعمال در نزد خداوند عزوجل عملی است که از سوی بنده تداوم یابد هر چند قلیل و اندک باشد.




    10. محبت محوری

    اساس تربیت دینی بر محور برانگیختن حبّ و علاقه ی انسان و ایجاد وابستگی و تعلّق خاطر در او شکل می گیرد. ایجاد و پرورش حس تعلّق، اشتیاق و عشق به خدا و درنتیجه به خَلق او و نفرت و انزجار از شیطان و مظاهر او وظیفه ی اصلی تربیت دینی محسوب می شود. آنچه در اصل محبت محوری مطرح می شود، میدان داری گرایش های قلبی و اولویت عشق ورزی و راز و رمزهای آن بر استدلال های بی طراوت عقلانی و افراط های بی روح عملی است. (گیسلر، ص25 و 30؛ جیمز، ص2524).
    در بسیاری از آیات قرآن تبیین ارتباط انسان با خداوند یا بالعکس بر اساس دوستی و محبت، شکلی کاملاً متفاوت از روابط حاکم در دیگر گستره های ارتباطی به خود گرفته است. مفهومی که حکایت از عشق متقابل خلق و خدا می کند، همان مفهوم محبت و عشق ورزی است که بیانگر کیفیت ارتباط دوجانبه انسان و خداست:
    قُلْ اِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ؛ بگو: اگر خدا را دوست دارید، از من پیروی کنید تا خدا دوستتان بدارد (آل عمران، آیه ی 30).
    خداوند هنگام خطاب به رستگاران از واژه ی محبت و دوست داشتن استفاده می کند و از طرف دیگر نسبت به کسانی که در وادی سرکشی و عصیان گام نهاده اند از واژه ی برائت یا عدم محبت استفاده می کند.



    11. نظارت مداری

    یکی از روش های کارامد در امر تربیت، نظارت بر امور متربی است. نظارت دینی، نظارتی آگاهانه و هوشیارانه است که متربی می داند همواره رفتار و حرکات او تحت نظارت دقیق الهی است و در آینده باید پاسخگوی اعمال و رفتار خود باشد. چنین نظارتی می تواند تأثیر ویژه ای بر شخصیت و رفتار وی داشته باشد؛ بنابراین، اصل نظارت مداری در تربیت اسلامی به ما می گوید: جهان در منظر خداوند تبارک و تعالی است و او بر همه امور آگاه است.
    بنابراین، کیفیت تأثیر نظارت بر رفتار و احوال انسان، مرهون میزان آگاهی و اعتقاد او نسبت به امر نظارت و چگونگی آن است. این امر مستلزم نوعی مراقبه و محاسبه و خودکنترلی است. علی(ع) می فرماید:
    از مخالفت با فرمان های خدایی که در پیشگاه او حاضرید و زمام امور شما به دست اوست و حرکات و سکنات شما در دست قدرت اوست بترسید. اگر شما اعمالی را پنهانی انجام دهید او می داند و اگر آشکارا به جا آورید... نگهبانان بزرگواری را گماشته تا هیچ حقی ضایع نگردد و بیهوده ثبت نکنند. (نهج البلاغه، خطبه ی 183).



    12. خوف و رجا

    هرگز نمی توان حرکت های تربیتی را که منجر به اصلاح و تغییر رفتار در انسان می شوند بدون وجود انگیزه ای آشکار ترسیم کرد. تشویق و تنبیه، پاداش و جزا و بالاخره بهشت و جهنم در تعابیر دینی نمادی روشن و عاملی اساسی برای ایجاد انگیزش در انسان از رهگذر نوعی بیم و امید و ترس و عشق است. انسان با ترکیبی متعادل از بیم و امید حرکتی را آغاز می کند یا از آن دست می کشد. هیچ گامی در جهت اصلاح و تغییر وضعیت موجود، بدون گذر از میان این دو مقوله، در سطوح مختلف امکان پذیر نیست (قطب، ص182). خوف و رجا در تربیت دینی مکمل یکدیگرند و انسان را از یأس و غرور پیراسته و به تواضع و امید آراسته می سازند. روش ترغیب و ترهیب (سوق دادن و ترساندن) بر اساس همین نگرش به انسان است:
    وَ بَشِّرِ الَّذینَ امَنوُا وَ عَمِلُوا الصّالِحَاتِ اَنَّ لَهُمْ جَناتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الاَنْهَارُ؛ و به کسانی که ایمان آورده اند و کارهای شایسته انجام داده اند، مژده ده که ایشان را باغ هایی خواهد بود که از زیر درختان آن جویبار روان است (بقره، آیه ی 25).
    اِنّا اَنْذَرْناکُمْ عَذابا قَرِیبا یَومَ یَنْظُرُ المَرْءُ مَاقَدَّمَتْ یَداهُ وَ یَقُولُ الْکافِرُ یا لَیْتَنِی کُنْتُ تُرابا؛ ما شما را از عذابی نزدیک هشدار دادیم: روزی که آدمی آنچه را که با دست خویش پیش فرستاده است بنگرد؛ و کافر می گوید،کاش من خاک بودم (نبأ، آیه ی 40).



    13. مرگ اندیشی (فناپذیری دنیوی)

    در اسلام، روحیه آرزوگرایی های بی حد و حصر و دست نایافتنی و محصور شدن در چارچوب طرح ها و نقشه های بی پایان و فراموشی خود در این میان سرچشمه ی بسیاری از خطاها وگناه های انسان است.
    پیامبر(ص) فرمود: «حُبُّ الدُّنْیا رَأْسُ کُلّ خَطِیئَةِ؛ علاقه به دنیا منشأ هر اشتباه و خطایی است» (بحارالانوار، ج70، ص239).
    هشدارها و تأکیدات فراوان اسلام بر فناپذیری انسان در دنیا و پایان یافتن دوران زندگی، و انتقال از موقعیتی به موقعیت دیگر جزء مهمی از مجموعه ی پند و اندرزهای دینی است. این امر، در تفکر مربوط به تربیت اسلامی از جایگاه مهمی برخوردار است به نحوی که بر تعیین نوع حرکت تربیتی و جهت دهی به آن تأثیر انکارناپذیری دارد (شعراء، آیه ی 129؛ جمعه، آیه ی 8؛ غررالحکم، ج3، ص112 و ج5، ص295 و ج6، ص160 و نهج البلاغه، خطبه ی 188).



    14. آرمان گرایی

    «جهان ماهیت از اویی و به سوی اویی دارد. بر جهان یک نظام عالی هدایت، حاکمیت دارد»(مطهری، ص233). تربیت دینی بر اساس آرمانی مشخص و هدف غایی مذکور انجام می پذیرد و در چارچوب آن اقدامات مربوط به انتخاب هدفها و اتخاذ رویه های تربیتی صورت می پذیرد. بدین ترتیب، فردی که خود را در چنین محدوده ای قرار می دهد کاملاً متفاوت از فردی است که نسبت به چارچوب فوق التزامی ندارد. شاید بتوان مهم ترین دستاورد تربیتی این اصل، یعنی اندیشه ی جهانِ با هدف را، القای روح معناداری به انسان و ایجاد اعتماد و امید در او دانست (استیس؛ ص168).




    15. آخرت اندیشی

    جهت گیری زندگی بر مبنای آخرت گرایی تحولی اساسی در رفتار و سلوک انسان ایجاد می کند.تربیت دینی مسئولیت ویژه ای در باروری عقل دینی از رهگذر القای ذهنیت آخرت اندیش دارد، از این رو مفاهیم دینی مشحون از یادآوری سرای جاوید و ایجاد تنبه در انسان نسبت به آن است.
    وَ اتَّقُوا یَوْمَا لاتَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئا وَ لایُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ وَ لایُؤخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ؛ و بترسید از روزی که هیچ کس عذاب خدا را از کسی دفع نمی کند، و نه از او شفاعتی پذیرفته، ونه به جای وی بدلی گرفته می شود، ونه یاری خواهد شد (بقره، آیه ی48).



    منابع

    قرآن کریم
    نهج البلاغه، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1373.
    ابن فارسی،احمد. 1410 ق، معجم مقائیس اللغة، [بی جا] الدار الاسلامیة.
    ابن منظور. 1408ق، لسان العرب، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
    استیس، والتر. 1377، دین و نگرش نوین، ترجمه احمدرضا جلیلی، تهران، انتشارات حکمت.
    اعتمادی، میرزا آقا. 1376، اصول و فنون آموزش و پرورش، تهران، آوای نور.
    باقری، خسرو. 1368، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، تهران، سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش
    جیمز، ویلیام. 1367، دین و روان، ترجمه مهدی قائینی، قم، دارالفکر.
    درایتی، مصطفی، معجم الفاظ غررالحکم ودررالکلم، 1372، قم، مرکز الابحاث و الدراسات الاسلامیة.
    زاهدی، مرتضی. 1375، فلسفه تربیت و فعالیتهای تربیتی، تهران، آوای نور.
    شاتو، ژان. 1369، مربیان بزرگ، ترجمه غلامحسین شکوهی، تهران، دانشگاه تهران.
    شریعتمداری، علی. 1367، اصول و فلسفه تعلیم و تربیت، تهران، امیرکبیر.
    شکوهی، غلامحسین. 1367، تعلیم و تربیت و مراحل آن، مشهد، آستان قدس رضوی.
    شکوهی، غلامحسین. 1368، مبانی واصول آموزش و پرورش.
    الصطفوی، حسن. مقدمة حول کتاب المصباح الشریعة، 1379، تهران، مرکز نشر کتاب.
    قطب، محمد. 1362، روش تربیتی اسلام، ترجمه جعفری، تهران. انجام کتاب.
    کلینی، محمد بن یعقوب. 1413ق، کافی، بیروت، دارالاضواء.
    گیلسر، نورمن. 1375، فلسفه دین، ترجمه حمیدرضا آیت اللهی، تهران، حکمت.
    مایکل پترسون و دیگران. 1376، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، تهران، طرح نو.
    مجلسی، محمدباقر. 1413ق، بحارالانوار، بیروت، دارلاضواء.
    مدلین، ویلیام. 1353، تاریخ آراء تربیتی غرب، ترجمه فریدون بازرگان دیلمقانی، تهران، دانشگاه تهران.
    مطهری، مرتضی. 1371، مجموعه آثار، ج2، قم، صدرا.
    هوشیار، محمدباقر. 1327، اصول آموزش و پرورش، تهران، دانشگاه تهران.
    هیوم، رابرت. 1369، ادیان زنده جهان، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
    http://kelaseavaleyas.blogfa.com/

    مرا این جا هم می توانید پیدا کنید
    http://forum.rahe-eshgh.ir/

  8. 7 کاربر از پست مفید *خانم معلم * سپاس کرده اند .


  9. #5
    همکار بخش مذهبی
    نوشته ها
    4,395
    ارسال تشکر
    7,424
    دریافت تشکر: 12,850
    قدرت امتیاز دهی
    7193
    Array

    پیش فرض پاسخ : اصول تربيت از ديدگاه اسلام

    11. نظارت مداری

    یکی از روش های کارامد در امر تربیت، نظارت بر امور متربی است. نظارت دینی، نظارتی آگاهانه و هوشیارانه است که متربی می داند همواره رفتار و حرکات او تحت نظارت دقیق الهی است و در آینده باید پاسخگوی اعمال و رفتار خود باشد. چنین نظارتی می تواند تأثیر ویژه ای بر شخصیت و رفتار وی داشته باشد؛ بنابراین، اصل نظارت مداری در تربیت اسلامی به ما می گوید: جهان در منظر خداوند تبارک و تعالی است و او بر همه امور آگاه است.
    بنابراین، کیفیت تأثیر نظارت بر رفتار و احوال انسان، مرهون میزان آگاهی و اعتقاد او نسبت به امر نظارت و چگونگی آن است. این امر مستلزم نوعی مراقبه و محاسبه و خودکنترلی است. علی(ع) می فرماید:
    از مخالفت با فرمان های خدایی که در پیشگاه او حاضرید و زمام امور شما به دست اوست و حرکات و سکنات شما در دست قدرت اوست بترسید. اگر شما اعمالی را پنهانی انجام دهید او می داند و اگر آشکارا به جا آورید... نگهبانان بزرگواری را گماشته تا هیچ حقی ضایع نگردد و بیهوده ثبت نکنند. (نهج البلاغه، خطبه ی 183).
    سلام بر شما
    ممنونم از دعوت
    چطوری میشه این آگاهی رو به کودک بدیم که حد تعادلش رعایت بشه و آسیبی وارد نکنه
    اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر


  10. 5 کاربر از پست مفید طلیعه طلا سپاس کرده اند .


  11. #6
    همکار تالار علوم تربیتی
    رشته تحصیلی
    علوم تربیتی
    نوشته ها
    251
    ارسال تشکر
    984
    دریافت تشکر: 1,153
    قدرت امتیاز دهی
    6805
    Array

    پیش فرض پاسخ : اصول تربيت از ديدگاه اسلام

    نقل قول نوشته اصلی توسط طلیعه طلا نمایش پست ها
    سلام بر شما
    ممنونم از دعوت
    چطوری میشه این آگاهی رو به کودک بدیم که حد تعادلش رعایت بشه و آسیبی وارد نکنه
    سلام
    خواهش میکنم
    خوشحال میشم از حضورتون
    این فعالیت بستگی به این داره که کودک تو چه رنج سنی قرار داره
    اگه زیر سن مدرسه باشه باید آموزشها شکل غیر رسمی وغیر مستقیم به خودش بگیره
    یعنی از زبان شخصیت های داستانی که تعریف میشه یا ایفای نمایش
    وقتی هم وارد مدرسه شد آروم آروم با بیان رسمی در لحظات کوتاه ( که به مرور افزایش پیدا میکنه ) باید به انجام برسه تا درونی بشه

    منتها نکته مهم این جاست که در شکل طرح و بیان و میزان توضیحات در دوره های سنی ،
    1. نباید تضادی مشاهده بشه
    2. و این که مطالب هر دوره کامل کننده بخش قبلی باشه
    3. بدور از هر گونه موضع گیری و سوگیری باشه
    4. به شکل جداب طرح بشه تا انگیزه درونی برای عملی کردن فعال بمونه
    5. از اعمال شرایطی که موجبات الزام و اجباز و خشونت در عمل و غیره رو فراهم می کنه پرهیز بشه
    6. محتوا ،متناسب با ویژگی های سنی هر دوره باشه نه سخیف تر نه پیشگام تر
    7. توجه به تفاوت های فردی هم که نیاز به توضیح نداره

    اگر کاربران عزیز مطلبی تو این راستا به ذهنش رسید خوشحال میشم هم من و هم سایر دوستان رو در جریان یافته هاشون قرار بدن



    http://kelaseavaleyas.blogfa.com/

    مرا این جا هم می توانید پیدا کنید
    http://forum.rahe-eshgh.ir/

  12. 3 کاربر از پست مفید *خانم معلم * سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 3 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 3 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بحث: اصول مديريت ساخت درايران
    توسط mamirim1347 در انجمن مدیریت ساخت
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 9th April 2013, 10:02 AM
  2. اصول مديريت و كاربرد آن در بانك ها
    توسط h.jabbari در انجمن حسابداری
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 17th May 2011, 07:46 PM
  3. اصول مديريت كيفيت
    توسط B a R a N در انجمن مدیریت بازرگانی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 17th November 2010, 12:58 AM
  4. معرفی: دو محصول جدید، قدرتمند و به صرفه از گيگابايت
    توسط Admin در انجمن اخبار و معرفی جدیدترین سخت افزارها
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 9th December 2009, 07:30 AM
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 10th November 2009, 01:34 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •