حضرت مهدي (عج)، امام حسين (ع) را اينگونه توصيف فرموده است:
«کنت للرسول ولداً و للقرآن سندا و للامّة عضُدا و في الطاعة مجتهدا حافظا للعهد و الميثاق ناکبا عن سبُل الفسّاق تتاوّة تأوّه المجهود طويل الرکوع و السجود زاهداً في الدنيا زهد الرّاحل عنها ناظراً بعين المستوحشين منها؛ 1
تو اي حسين! براي »رسول خدا« فرزند و براي »قرآن« سند و براي »امت«، بازويي بودي. در طاعت خدا تلاشگر و نسبت به عهد و پيمان، حافظ و مراقب بودي. از راه فاسقان سر بر ميتافتي. آه ميکشيدي؛ آه آدمي که به رنج و زحمت افتاده است. رکوع و سجود تو طولاني بود. زاهد و پارساي دنيا بودي؛ زهد و اعراض کسي که از دنيا رخت بر کشيده است و با ديده وحشت زده بدان نگاه ميکردي».
در اين عبارت، بسيار جالب و جامع، جد بزرگوار خود امام حسين (ع) را با ده عنوان وصف کرده است:
امام حسين (ع) فرزند رسول خدا است؛
او سند و پشتوانه قرآن است؛ هر آنچه در قرآن، در قالب الفاظ است، در وجود مطهر امام حسين (ع) رؤيت و مشاهده ميشود؛
توان اسلام، امامت است و امام حسين (ع) بازوي پرتوان امّت و دين اسلام در همه اعصار است؛
در راه اطاعت پروردگار، سخت کوش و تلاشگر بود. عبادت آن حضرت (نماز و دعاء خصوصاً دعاي عرفه) مايه اعجاب است.
آن بزرگوار، نگهدار عهد و ميثاق است و با خدا و خلق او در عهد و پيمان، استوار و ثابت و باوفا است؛
آن حضرت از راه و روش فاسقان روي گردان بود و از راه مسامحه و مداهنه وارد نميشد؛
آه امام حسين (ع) دردمندانه بود؛ مانند کسي که بار سنگيني از غصه دردل دارد و درد سينهاش جراحتي التيام ناپذير است؛
آن حضرت رکوعها و سجده هاي طولاني داشت. که نمونه هاي آن در تاريخ ثبت و درج شده است؛
سيد الشهدا (ع)، نسبت به دنيا زاهد و بي علاقه بود. و زهد با عمل اين خاندان معنا ميگيرد؛
نظر او به دنيا، نظر وحشت زدگان بود و آنجاييکه نظر ديگران به دنيا نظر عاشقانه بود، نظر آن حضرت به دنيا، مانند انسان وحشت زده بود. 2
حضرت مهدي تکميل کننده سفر امام حسين
يکي از رابطه هاي دقيق بين اين دو امام همام (ع) و قيامشان، مرکز حکومت آن دو است. امام حسين (ع) از مکه به جانب کوفه، رهسپار بود و شايد با رسيدن به کوفه، مانند پدر بزرگوار خود آنجا را مقر حکومت خويش قرار ميداد؛ ولي سپاهيان يزيد، راه را بر آن حضرت بستند و او در دوم محرم، در کربلا منزل نمود.
زماني که خورشيد تابناک مکه، ظهور کند، کوفه را به عنوان مقر حکومت خود بر خواهد گزيد. امام محمد باقر (ع) ميفرمايد: «مهدي قيام ميکند و به سوي کوفه ميرود و منزلش را آنجا قرار ميدهد».3
هم چنين ميفرمايد:«هنگامي که قائم ما قيام کند وبه کوفه برود، هيچ مؤمني نخواهد بود، مگر آن که در آن شهر، در کنار مهدي سکونت ميگزيند، يا به آن شهر ميرود». 4
ابوبکر حضرمي ميگويد: به امام محمد باقر يا امام صادق (ع) گفتم: کدام سرزمين پس از حرم خدا و حرم پيامبرش با فضيلتتر است؟ فرمود: «اي ابابکر! سرزمين کوفه که جايگاه پاکي است و در آن مسجد سهله قرار دارد و مسجدي که همه پيامبران در آن نماز خواندهاند. آن جا عدالت الهي پديدار ميگردد و قائم به عدل و قيام کنندگان پس از او از همان جا خواهند بود. آنجا، جايگاه پيامبران و جانشينان صالح آنان است».5
امام صادق (ع) از مسجد سهله ياد کرد و فرمود: «آن خانه صاحب ما (مهدي موعود) است؛ زماني که با خاندانش در آنجا سکونت گزيند». 6
از مجموع اين روايات فهميده ميشود که شهر کوفه، پايگاه اصلي فعاليتها و مرکز فرمانروايي امام زمان (عج) خواهد بود، پايگاهي که زماني مقر حکومت اميرمؤمنان (ع) بود و امام حسين (ع) به آن سو ميرفت.
ياري امام حسين، ياري امام مهدي
يکي ديگر از جلوه هاي روشن ارتباط بين اين دو اختر تابناک آسمان ولايت و امامت ياري نمودن امام حسين (ع) است که در حقيقت اين ياري، نصرت امام عصر (عج) ميباشد. امام حسين (ع) در اين زمينه در شب عاشورا به اصحاب خود فرمود:
«... و قد قال جدّي رسول الله (ص): ولدي حسين يُقتل بطفّ کربلا، غريباً وحيداً عطشاناً فريداً.
فمن نصره فقد نصرني و نصر ولده الحجة (ع)...؛ همانا جدّم رسول خدا[(ص)] فرمودند: فرزند من حسين[(ع)]در زمين کربلا، غريب و تنها، عطشان و بيکس، کشته ميشود، کسي که او را ياري کند مرا ياري نموده و فرزندش مهدي [(ع)]را ياري نموده است...«. 7
فرشتگانِ ياور امام حسين، ياوران مهدي
يکي از ويژگيهاي قيام يوسف زهراء، برخورداري از نصرت الهي به وسيله فرشتگان است. شيخ صدوق (ره) در روايت ريّان بن شبيب، از حضرت امام رضا (ع) نقل ميکند:
«و لقد نزل الي الارض من الملائکة اربعة آلاف لنصره فوجدوه قد قتل فهم عند قبره شعث غُبر الي ان يقوم القائم فيکونون من انصاره و شِعارُهم يا لثاراتِ الحسين؛8
به تحقيق چهار هزار فرشته براي نصرت و ياري حسين [(ع)] به زمين فرود آمدند. آنان هنگامي که نازل شدند، ديدند حسين [(ع)] کشته شده است، از اين رو، ژوليده و غبارآلود در نزد قبر آن حضرت، اقامت کردند و همچنان هستند تا اين که قائم، قيام کند و آنان از ياوران و سپاه آن حضرت خواهند بود و شعارشان يا لثارات الحسين است».
به راستي، چه ارتباطي ميان اين دو کوکب درخشان آسمان ولايت - که ملک و ملکوت، عرش و فرش همه از يگانگي آن دو سخن ميگويند - وجود دارد. هر کجا حسين (ع) است، مهدي (عج) نيز هست و هر کجا مهدي (عج) است، حسين (ع) نيز ميباشد. ذکر و نام آن يکي، با ياد و نام ديگري قرين و عجين است. از امام زمان (عج)؛ سيد الشهدا (ع) را ميطلبند و از سيد الشهداء امام زمان را.
- 1. بحارالانوار، ج 101، ص 239، ح 38
- 2. خلاصه قسمت دهم مقاله آية الله کريمي جهرمي، در مجله جان جهان
- 3. قصص الانبياء، راوندي،ص 80؛ بحارالانوار، ج 52، ص 225؛ چشم انداز، ص 170
- 4. بحارالانوار، ج 52، ص 385؛ غيبة طوسي، ص 275 بااندکي تفاوت؛ چشمانداز، ص170
- 5. کامل الزيارات، ص 30؛ مستدرک الوسائل، ج 3، ص416؛ چشم انداز، ص 170
- 6. کافي، ج 3، ص 415؛ ارشاد، ص 362؛ التهذيب، ج 3، ص 253؛ غيبة طوسي، ص 283؛ وسائل الشيعه، ج 3، ص 532؛ بحارالانوار، ج 52، ص 331
- 7. معاليالسبطين، ج1، ص208؛ رياضالقدس، ج 1، ص263؛ سحابرحمت، ص 342
- 8. امالي صدوق، مجلس 27؛ بحار الانوار، ج *44 ص 285؛ مجله جان جهان، ص 35
علاقه مندی ها (Bookmarks)