دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: ادراك سلول اولیه، واقعی و حیرت آور

  1. #1
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    Biotechenology ღ
    نوشته ها
    1,001
    ارسال تشکر
    3,728
    دریافت تشکر: 5,493
    قدرت امتیاز دهی
    21635
    Array
    sevda_sj's: جدید49

    Arrow ادراك سلول اولیه، واقعی و حیرت آور

    صحبت كردن از ادراك سلول اولیه مستلزم آن است كه "كلیو باكستر" (Cleve Backster، ایشان در تابستان سال 1392 مرحوم شدند) را كه "پدر نیروی ادراك سلول اولیه" نامیده شد بشناسیم.
    كلیو باكستر كسی است كه هیچ گونه مدرك تحصیلی نداشت و با وجود اینكه در دانشگاه تگزاس و همین طور در كالج "میدلبوری در ورمونت" و تگزاس، به تحصیل در رشته­های مهندسی، كشاورزی و روانشناسی پرداخت، به دلیل یك ترم نرفتن به دانشگاه از اخذ مدركهای علمی محروم شد.

    شاید اگر كلیو باكستر از داشتن مدرك فارغ­التحصیلی خود در هر رشته علمی، محروم نمی­شد، آن وقت تمام دانشمندان جهان و همین طور ما هرگز پی نمی­بردیم كه چنانچه یكی از انگشتان ما زخمی شود، كرفس­ها و كلم قمری­های درون یخچال ما آن را حس كرده و به ثبت خواهند رسانید!

    در سال 1996، كلیو باكستر در آزمایشگاه خود در شهر نیویورك به طور اتفاقی نگاهش به گیاه بزرگ سبز رنگش در گوشه آزمایشگاه افتاد. او فکر کرد كه گیاهش اندكی بی حال است و تصمیم گرفت به آن آب دهد. بعد ناگهان به فكرش رسید كه چقدر وقت لازم است تا آب از ریشه­ها به سمت برگ­های گیاه برسد. بنابراین یك جفت الكترود با نمودارهای مختلف به یكی از برگ­ها وصل كرد. آیا امكان دارد رطوبت وارده به گیاه به كندی و به تدریج باعث تغییر دادن سطح مقاومت گیاه بشود و آن قدر ملموس باشد تا روی نقشه نمودار ظاهر شود یا نه؟

    اینجا معجزه اتفاق افتاد. وی مشاهده کرد كه روی نمودار واكنشی آنی ظاهر شد. به نظر باكستر رسید كه واكنش گیاه مزبور كه در این هنگام وضعیتی بهتر داشت به واكنش انسانی كه تحت تاثیر محركی عاطفی و احساسی قرار گرفته باشد شبیه بود، او با هیجان از خودش پرسید آیا گیاه مزبور می­تواند همانگونه هم واكنشی انسانی در برابر تهدید به سلامت و امنیتش روی نمودار ظاهر کند؟! و تصمیم گرفت یكی از برگ­های گیاه را بسوزاند و این موضوع را امتحان كند.
    داستان به نقل از خود باكستر: "درست در لحظه­ای كه تصویر آتش در ذهنم نقش بست، مداد دستگاه با شدتی وحشیانه به حركت در آمد و از روی صفحه نمودار بیرون افتاد، این اتفاق به شدت من را منقلب كرد."
    یعنی گیاه بدون اینكه برگش سوزانده شود به محض اینكه باكستر در ذهنش تصویر سوزاندن آن را مجسم كرد، واكنش ترس نشان داده بود. یعنی گیاه به وسیله نوعی ارتباط سلول اولیه، مورد تهدید قرار گرفتن سلامت و امنیش را حدس زده بود.

    از آن روز به بعد، باكستر صدها آزمایش گوناگون در این ارتباط انجام داد و با كوشش زیاد سعی كرد شواهد بیشتری از نیروی ادراك سلول اولیه، نه تنها در حیات نباتی بلكه در میوه­ها، سبزیجات، تخم­مرغ تازه، ماست، سلول­های خونی انسان و بافت­های پوستی و حتی اسپرم هم به دست آورد. او ثابت كرد كه گیاهان به هر نوع نشانه­ای از ناراحتی و ناامیدی كه بر اثر مورد تهدید قرار گرفتن زندگی سلول­های هر عضوی از جامعه زنده، ارسال شده باشد واكنش نشان می­دهند. گیاهان حتی از سلول­های مرده موجود در خون خشك شده­ای كه از انگشتان مجروح شده فردی چكیده می­شود، هم علایمی دریافت می­كردند و واكنش نشان می­دادند.
    كلیو كشف كرد كه گیاهان قادر هستند علایمی از ارتباطات ذهنی انسان را از فواصل بسیار دور دریافت كنند. او به گیاهان الكترود وصل می­كرد و وقتی از فاصله بیست كیلومتری به آب دادن به آنها فكر می­كرد، گیاهان علایم شادی و لذت بروز می­دادند.

    تصویر ذهنی نه كلام:
    تصاویر و احساسی كه از دیگر موجودات ارسال می­شود و گیاهان آن را دریافت می­كنند، كلمات بر زبان رانده شده را شامل نمی­شود. این موضوع طبیعی است چون گیاهان دوره آموزشی فراگیری زبان انسان را سپری نكرده­اند و كلماتی مثل آتش، آب و یا جملاتی مثل دوستت دارم گیاه من، یا الان به تو آب می­دهم یا شاخه­هایت را جدا می كنم را متوجه نمی­شوند و به آن واكنش نشان نمی­دهند اما هنگامی كه چنین نیتی را به جای راندن بر زبان، در ذهن مجسم كنید (مثلا" در ذهن مجسم كنید كه به محض رسیدن به خانه آب­پاش را بر می­دارید و به گل­ها آب می­دهید) آن وقت مفهوم شادی، لذت، تهدید، غم و ... را حتی از راه دور درك می­كنند و واكنش نشان می­دهند.
    چرا باكستر این پدیده را ادراك سلول اولیه نامید؟
    به این دلیل كه این نیروی ادراك بدون توجه به عملكرد بیولوژیكی در نظر گرفته شده فردی آنها، تمام سلول­هایی را كه او نحوه كارشان را مورد آزمایش قرار داد، شامل می­شود. وی این آزمایشها را روی جانوری تك سلولی به نام پارامسی انجام داد و دید حتی یک جانور تک سلولی هم می­تواند از فواصل دور تصاویر ذهنی آدمها را درك كند و واكنش نشان دهد. او اطراف جانور را پر از مخزنهای قفل­دار و قفس­های پرده­ای كرد ولی هیچ مانع فیزیكی نتوانست مانع شود كه سلول­های مورد آزمایش او به تصویرهای ذهنی آدمها واكنش نشان ندهند.
    باكستر نتیجه گرفت: "با آن كه امكان دارد بسیار تعجب­آور به نظر برسد، چنین می­نماید كه یك علامت نیروی حیاتی وجود داد كه تمامی مخلوقات را به هم وصل می­كند."
    بعضی ازكشفیات باكستر خیلی سرگرم كننده وشگفت­انگیز هستند:

    تحرک سبزیجات
    باكستر و همكارانش الكترودهایی را به سه نوع مختلف سبزی تازه متصل كردند. سپس یكی از دوستان باكستر در ذهنش مجسم كرد كه تصمیم دارد یكی از سه سبزی را در آب جوش بیندازد. سبزی انتخاب شده همین كه در مغز انتخاب كننده برگزیده شد قبل از اینكه حتی توسط دست لمس شود از خود واكنشی را نشان داد (این واكنشها توسط دستگاه ثبت و دیده می­شود و نه با چشم). كه آن را بی­هوشی نامیدند، زیرا روی صفحه رسم نمودار، ناگهان جهشی به سمت بالا دیده شد و سپس بلافاصله خط مستقیمی رسم شد كه نشان دهنده حالت بی­هوشی است. در واقع این واكنش گیاه است برای اینكه درد نكشد، حالت بی­هوشی پیدا می­کند تا تجربه دردناكی را كه در انتظارش است را تحمل كند.
    دو سبزی دیگر همچنان به جست و خیز خود روی صفحه نمودار ادامه دادند تا آنكه سبزی از هوش رفته، آب پز شد. در آن زمان دو سبزی دیگر با نوعی ناراحتی دلسوزانه واكنش نشان دادند.

    واكنش تخم­ مرغها
    با آزمایش روی تخم­مرغها هم نتیجه مشابهی بدست آمد. وقتی در ذهن تصمیم گرفتند كه یك تخم­مرغ را از داخل یخچال بردارند و بشكنند، تخم­مرغ همان عكس­العمل اغما را نشان داد و از هوش رفت، وقتی تخم­مرغ شكسته­ای را در كنار تخم­مرغهای سالم قرار دادند، تخم­مرغهای سالم واكنشی عصبی از خود نشان دادند.

    خانم گیاه­ شناس

    یك بار خانم گیاه­شناسی پیش آقای كلیو آمد تا به چشم خود واكنش نشان دادن گیاهان را ببیند. كلیو او را پیش گیاهانش برد و به گیاهانش الكترود وصل كرد. اما در نهایت تعجب دید كه همه گیاهان از ترس حالت بی­هوشی پیدا كرده­اند و هیچ واكنشی نشان نمی­دهند، كلیو اندیشید باید با ورود خانم دچار این حالت شده باشند. او از خانم گیاه­شناس پرسید كه در هنگام ورود به آزمایشگاه چه افكاری در ذهن داشته است؟ خانم گیاه­شناس پاسخ داد كه "من بیشتر مواقع گیاهان را جمع می كنم و در آزمایشگاه در اجاقی می سوزانم تا وزن خشك شده­شان را به دست بیاورم" معما حل شده بود. گیاهان وحشتزده كلیو، از طریق نیروی ادراك گیاهی خود فهمیده بودند كه جادوگر بدجنس گیاهان، با افكار ترسناكش وارد آزمایشگاه شده و همه از ترس بی­هوش شده بودند. به محض بیرون رفتن خانم همه گیاهان به حالت عادی در آمدند. كلیو باكستر نتیجه گرفت گیاهان براستی قادر هستند هر گونه حس و حالی را در هاله تابان انسانها به هنگام نزدیك شدنشان به خود جذب كنند. او با ادامه تحقیقاتش فهمید كه این نه فقط در مورد گیاهان بلکه درباره هر سلول اولیه­ای صدق می­كند.

    شناسایی قاتل

    تعدادی افسر پلیس دانشجو از چند ایالت مختلف شاهد این آزمایش بودند. از میان شش افسر پلیس یكی انتخاب شد تا نقش قاتل را بازی كند. این افسر، یكی از دو گیاهی را كه به مدت چندین هفته در كنار هم بودند انتخاب كرد و از درون گلدان بیرون كشید و برگهای گیاه كنده شده را ریز ریز كرد آنهم در برابر گیاه دیگر! چند ساعت بعد، آن شش افسر پلیس یكی یكی وارد اتاق شدند و در برابر گیاه شاهد عینی كه الكترودهایی به آن وصل شده بود، قرار گرفتند. آن گیاه حالت طبیعی ویژه خود را داشت كه روی صفحه نمودار دستگاه نقش می­بست و هیچ گونه واكنش غیرعادی نشان نمی­داد. اما وقتی افسری كه دوست گیاه یاد شده را كنده و به قتل رسانده بود، وارد اتاق شد گیاه بلافاصله و به شدت واكنش نشان داد.

    این قضیه این فكر را پدید آورد كه در آینده­ای نزدیك ممكن است یك قاتل یا دزد كه وارد خانه­ای شده، به استناد شهادت یك گیاه مجرم شناخته بشود چون گیاه یا سلول اولیه همین واكنش را نسبت به انسانی كه در برابرش به قتل رسیده باشد نشان می­دهد و این فقط شامل قتل نیست. گیاهی كه شاهد كتك­كاری، خشونت یا دعوا یا مشابه آن باشد می­تواند شهادت بدهد.

    اهمیت این اكتشاف باعث شد تا این موضوع به نام "ادراك سلول اولیه" نامیده شود و "كلیو باكستر" از نظر دانشمندان علوم "پدر سلول اولیه" نامیده شود.
    نتایج شگفت­انگیزی كه كلیو و همكارانش به دست آوردند در كتاب "زندگی مرموز گیاهان" نوشته پیتر تامكینز و كریستوفر و نیز كتاب ارتباطات بیولوژیكی و قابلیتهای آن نوشته كلیو باكستر و استیفن وایت به چاپ رسیده است.

    درست­ترین نوع ارتباط با دیگر موجودات این است كه از طریق درونمان با درون آنها برخورد كنیم نه فقط با كلام. زبان اهمیتی ندارد. گیاهان و سایر موجودات كلام را نمی­فهمند اما همگی تصاویر ذهنی آدمها با زبانهای متفاوت را دریافت می­كنند اینجا است كه می­فهمیم چرا با انجام دادن تمرین بخشایش برای دیگران یا نوشتن نامه برای فرشته آدمها باعث ایجاد حوادث بهتری می­شویم.
    با این مثالها اهمیت ساختن تصاویر ذهنی و تجسم خلاق را می­فهمیم. وقتی ما تصویر ذهنی می­سازیم همه كائنات آن را دریافت می­كنند. پس مراقب تصویرهای ذهنی كه می­سازیم باشیم.

    از این وحدتی كه در تمام سلول­های زنده وجود دارد به یگانگی و وحدانیت خداوندی كه چنین نظمی را برقرار كرده است می رسیم ( وحدت در عین كثرت).
    و به راستی باید گفت که خدایا بزرگی فقط سزاوار تو است.






  2. 2 کاربر از پست مفید sevda_sj سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 18th December 2012, 08:43 PM
  2. چگونه لبخند واقعی را از لبخند تصنعی تشخیص بدهیم؟!
    توسط *مینا* در انجمن روانشناسی اجتماعی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 6th August 2010, 10:10 PM
  3. مقاله: وضع اجتماعی و حقوقی زن از مهاجرت آریاها به ایران تا دوران هخامنشی
    توسط باستان شناس در انجمن ماد ، هخامنشیان (پارسیان) ، سلوکیان
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 2nd June 2010, 08:25 AM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 30th May 2010, 08:39 PM
  5. تجربه اجتماعی نویسنده، لازمه خلق یک درام اجتماعی است
    توسط LaDy Ds DeMoNa در انجمن نقد و بررسی تئاتر
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 18th April 2010, 11:09 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •