تير ما سيزده شو دركندلوس
امير خواني و فال حافظ و شاهنامه خواني
يكي از مراسمي كه در اين جشن قابل اهميت است امير خواني و فال حافظ و اجراي موسيقي مي باشد .امير خواني را معمولا پيران دهكده و يا كساني كه از صداي خوبي برخوردار باشند اشعاري را از امير پازواري به صورت تك خوان و يا همخواني ني و آواز در گوشه هايي از رديف دشتي در دستگاه شور موسيقي ايراني اجرا مي كنند .
نمونه اشعاري از اميرپازواري كه در اين مراسم مي خوانند:
بلبل گنه جان مه تن اتا مثقاله مه مثقال تن هزار فكرو خياله
(بلبل مي گويد اي جانم وزن تن من يك مثقال است ، همين يك مثقال را هزار فكر و خيال انست)
هر كي عاشقي نكرده وِ مرداله صد سال دوويه وِ فلك حماله
(هركسي عاشقي نكرده است اوجزو مرده است ، گر چه صد سال زنده با شد فلك را حمال است)
فال حافظ از ديگر امور اين جشن مي باشد كه از قديم الايام با سوادان دهكده در جمع هايخانوادگي ويا فاميلي اشعارحافظ را درلواي (فال حافظ) و نيز اشعاري از فردوسي را (شاهنامه خواني) مي خوانند .
موسيقي محلي
همنوازي سرنا و دهل از بعد از ظهر روز جشن شروع و تا پاسي از شب گذشته ادامه دارد.نواختن لله وا (ني محلي) بخش مهمي از اين جشن را به خود اختصاص مي دهد.هنوز هم صداي ني عمو افراسياب و دايي سلطان در گوش من يادآور مهرورزي هاي مردمان خوب دهكده است و شايد براي خيلي از كساني كه امروز در كوچه و پس كوچه هاي (زندگي) درگير روز مرگي هستند با شنيدن صداي ني و سرنا و دهل احساس نزديكي به ماهيت و اصالت وجودي خود مي نمايند .
امروزه در كندلوس گروه ها وافراد زيادي نيز وجود دارند كه گذشته از مراسم هاي فوق به اجراي موسيقي سنتي از آن جمله تك نوازي هاي تار ،سه تار ،عود، تنبك، ني ، ويلن ،كمانچه ، سنتور ... و ديگر ساز هاي ايراني و يا به صورت گروهي و همنوازي گوشه ها و آواز ها و رنگ هايي را در دستگاه هاي موسيقي ايراني در اين جشن مي پردازند.
در كندلوس براي اينكه تعداد خوراكي ها به سيزده برسد از مواد غذايي همچون كدو ،كلم ، چغندر(چنگل) و لوبياي و سيب زميني به صورت پخته كه آن را هكشي مي نامند استفاده مي كنند و هائيشت نيز يكي ديگر از اولويت آن شب مي باشد هائيشت تركيبي از گندم ،شاهدانه( تخم كنف)،به صورت برشته و كشمش و گردو نيز به آن اضافه مي شود كه در آن شب مورد استفاده قرارمي گيرد . و همچنين باور دارند كه: در موقع شكستن گردو ها براي درست كردن هائيشت هر يك از گردو ها قبل از شكستن به نيت شخصي كه مورد توجه آن جمع مي باشد نامگذاري مي شود اگر چنانچه گردو مورد نظرپوك و بدون مغز باشد اين باور را داشتند كه شخص مورد نظر تا قبل از جشن تيرما سيزده شو سال ديگر خواهد مرد .
در ايام كهن به دليل كم بودن برنج از دانه هاي ارزن (گورس) به جاي آن استفاده مي كردند و براي اينكه جشن تيرماسيزده شو را به بهترين نحو اجرا كنند آن شب از برنج استفاده مي كردند .
چون اينجشن در فصل پاييز با رسيدن ميوههاي جنگلي همچون زالزالك(وليك) و ازگيل(كنس) و اَلندري و زرشك و ديگر محصولات جنگلي همزمان مي باشد ميوه هاي فوق نيز تناول مي گردد .
همچنين در روستاهاي مجاور نيز در غروب اين روزجوانان هم با در دست داشتن تركه اي بلندكه كيسه اي به انتهاي آن بسته شده است همراه كودكان به در خانه ها رفته وبا سر صدا و كوبيدن چوب به در خانه ها ولال بازي از صاحب خانه تقاضاي هديه مي كنند وبه آنها پول ,ميوه و شيريني داده مي شود و دركوچه هابه همراه لال شروع به حركاتي موزون وخواندن اشعارمي نمايد.
و در نتيجه مي دانيم كه همه پديده ها ,نهادها , آيين ها , جشن ها وهمه زمينه هاي ديگر فرهنگي،با گذشت سده ها و هزار ها,دگرگون مي شود ,تحول مي يابد با زمان ومكان هماهنگ مي شود.اميد است اينگونه جشن ها هر چه با شكوه تر بر گزار گردد.
علاقه مندی ها (Bookmarks)