مهمترین ریشه پیشرفت و یا سقوط یک شرکت درک اعضای اون شرکت ( از مدیران تا کارگران ) از عبارت "مشتری" و نسبت خودشون با مشتری است.
مطمئناً عبارت مشابه:
- همیشه حق با مشتری است
- فروش آغاز یک همکاری است نه پایان آن
و . . .
را به کرات شنیده اید و در مکان های مختلف با آن برخورد داشتین. آیا این کافی است ؟
در قدیم به مشتری ارباب رجوع می گفتن که چه زیبا عبارتی بود. یعنی مشتری ارباب ماست. حتما می دونید که در گذشته کمی دور ارباب ها به افرادی بسیار ثروتمند خطاب می شد که مالک چندین روستا و اراضی زیادی بودند و کل افراد آن منطقه برای آن کار می کردند. ارباب در طبقه بندی اجتماعی آن زمان حتی از افرادی مثل شهردار و . . . نیز جایگاه بالاتری داشت.
خب به نظر شما
++ الان ما با مشتری همانند یک ارباب برخورد می کنیم ؟ ! !
++ آیا ما به رئیس خودمون در شرکت بیشتر احترام می گذاریم یا برای مشتری ؟
اگر صادقانه به این مسئله فکر کنید، متوجه می شید که مشکل عدم پیشرفت بسیاری از شرکت های ایرانی کجاست؟
این مدیران آن شرکت نیستد که حقوق شما به عنوان کارمند را پرداخت می کند، بلکه مشتریان هستند که حقوق شما و حتی رئیس شما را پرداخت می کنند. پس مشتری ارباب شما و رئیس شماست.
خب برسیم به تجربیات مدیران بزرگ دنیا، بخونید و لذت ببرید و استفاده کنید:
- اگر بتوانید یک مشتری ناراضی را به یک مشتری وفادار تبدیل کنید، شما آینده درخشانی خواهید داشت.
- اگر صبح به رئیس ات سلام می کنی، برای مشتری از جا برخیز . اگر برای رئیس ات از جا بر می خیزی برای مشتری تعظیم کن.
- به پیشواز مشتری برو و همیشه او را تا انتهای مسیر بدرقه کن! به محض ورود مشتری و قبل از شروع تجارت، از مشتری پذیرایی کن. مهیا بودن ابزار پذیرایی و مرتب بودن مکان پذیرش مشتری نشان از درک تو از کسب و کار است. بدان که هر لبخند محبت آمیز تو به مشتری و هر خوش خدمتی که می کنی نشان از حرفه ای بودن تو در تجارت است.
- بدان که همه زحمات تو برای تولید، تبلیغ و عرضه کالاهایت، تنها زمانی به نتیجه می رسد که این زنجیره با مشتری تکمیل شود. تو با همه توانمدی ات بدون مشتری راهی به موفقیت نخواهی برد. پس مشتری را در راس برنامه های کاری خودت قرار بده.
http://hamedscat2005.blogfa.com
علاقه مندی ها (Bookmarks)