صنعت هالیوود، سالانه با ساختِ نزدیک به هزار فیلم توانسته است هیمنه فرهنگی و رسانه ای وصف ناپذیری را بر جهانیان تحمیل کند؛ این روند اغواگری، در لوای سرگرمی و غفلت تا کنون آثار مخربی را در میان تمامی مخاطبان و بلاخص کودکان و نوجوانان به جا گذاشته است.
در این میان انیمیشن ها، علی رغم محدود بودنشان در نسبت با کل محصولات هالیوود جایگاه ویژه ای دارند؛ به مرور زمان و به مدد تکنولوژیها و پیشرفت های چشمگیر در این عرصه انیمیشن ها توانسته اند نفوذ خود را در میان تمامی مخاطبان هالیوود بسط دهند و با ایجاد جذابیت های بصری و کیفی لحظاتی سرگرم کننده تر از دیگر فیلم های هالیوودی را برای مخاطب رقم بزنند.
در انیمیشن، همانند دیگر فیلم های هالیوود بزرگترین خطر را میتوان در بْعد سرگرمی آن جستجو کرد؛ انیمیشن در ظاهری سرگم کننده تر از دیگر فیلم های هالیوود به خوبی توانسته است با اغواگری شدید و ذائقه سازی هوشمند و هم چنین باور مند سازی مخاطب، خواسته های خود را در غالب سرگرمی و تفریح به مخاطب القا کند.
یکی از ویژگی های انیمیشن ها که موجب نگرانی های زیادی شده است مخاطب آن میباشد، طیف وسیعی از بینندگان انیمیشن های هالیوودی کودکان و نوجوانان هستند.انیمیشن ها به دلیل ذات سرگرم کننده تر خود در نسبت با فیلم های رئال موجب غفلت بیشتر و اغواگری دو چندان خواهند شد، به این دلیل انیمیشن از حساسیت به مراتب بیشتری برخوردار است چرا که در ظاهر آن هیچ گونه پدیده اغوا کننده ای وجود ندارد و مخاطب صرفا برای گذراندن وقت و لذت بردن به تماشای آن انیمیشن مینشیند غافل از آنکه سرگرمی با تلفیقی سرشار از پیام های تصویری در ضمیر ناخودآگاه مخاطب همراه خواهد بود و دقیقا همین مسئله در حوزه فیلم ها و سریال ها و انیمیشن تبدیل به پاشنه آشیلی درحوزه تربیتی شده است.
از واژه انیمیشن در ادبیات فارسی تا کنون تعابیری نظیر،"پویانمایی"، "متحرک سازی"، "جان بخشی"و "زنده نگاری" به کار رفته است؛ جدای از بررسی این تعابیر که هر یک در جای خود قابل تامل میباشد میتوان انیمیشن را تخیلی دانست که با استفاده از کامپیوتر ها به تصویر کشیده میشوند و توسط خالق آن ها که انسان میباشد به آنها جان بخشی میشود.
محصولات انیمیشنی هالیوود نیز، دقیقا در همین چارچوب تعریفی میگنجد، با این تفاوت که آن تخیل پایه هایی در تفکر دارد، به واقع انیمیشن های هالیوودی با ظاهری تخیلی و سرگرم گونه پیام خود را که در بستر تفکر قراردارد به مخاطب خود القا میکند، به این جهت پیام غیر مستقیم آن انیمیشن اگر از تفکر اومانیسم محور نشات گرفته باشد به طور قطع پیام کفرآمیز را به مخاطب خود القا خواهد کرد و بر عکس آن اگر انیمیشنی بر مبنای تفکر تئویسم ساخته شود میتواند به ارشاد مخاطب خود بپردازد.
هالیوود زاییده تفکر لیبرالیسم نیز، در طول چند ده سال گذشته با ساخت انواع و اقسام انیمیشن ها که همگی در راستای سرگرمی و اغواگری بوده، توانسته نسلی از کودکان را به سمت و سوی دلخواه خود هدایت کند.
انیمیشن ها نیز در ظاهری سرگرم کننده و پرمحتوا از جمله ابزارهای اغوا گری میباشد که کمتر به آن توجه شده است؛ در طول سال های گذشته نیز هالیوود و در ذیل آن کمپانی های انیمیشن سازی نظیراستودیو های انیمیشن پیکسار و والت دیزنی، با ساخت انیمیشن های چند ده میلیون دلاری پیام رسانی های خود در غالب سرگرمی را به جهانیان القا کرده اند.
از کمپانی های جوانی که در سال های اخیر با ساخت انیمیشن های خوش ساخت و پرفروش در میان جهانیان نامی شده است استودیوهای دریم ورکس میباشد.
این کمپانی آمریکایی در سال 1994 میلادی توسط سه یهودی معروف به نام های "استیون آلن اسپیلبرگ" ، "دیوید گفن" و "جفری "کاتزنبرگ" بنیانگذاری شد.
در سال ۲۰۰۵ میلادی نیز طی قراردای به مبلغ ۱٫۶ میلیارد دلار کلیه امتیاز استودیوی "دریم ورکس" به "پارامونت" واگذار شد.
در کارنامه این کمپانی، فیلم های شاخصی نظیر "صلح جو" با بازی "جورج کلونی"(George Clooney) و "نیکول کیدمن" (Nicole Kidman )؛ فیلم "گلادیاتور" با کارگردانی "ریدلی اسکات" (Ridley Scott) و فیلم های شاخص دیگری وجود دارد.
این کمپانی در حوزه انیمیشن سازی سابقه طولانی و درخشانی دارد و تا کنون با ساخت نزدیک بیش از 30 انیمیشن خود را به یکی از پیشتازان انیمیشن سازی تبدیل کرده است که به طور نمونه به آثاری نظیر "ماداگاسکار" (Madagascar)، "پاندای کونگفوکار"(Kung Fu Panda) و "شرک(Shrek)" میتوان اشاره کرد.
در سال 2012 نیز، این کمپانی با ساخت انیمیشن "ظهور نگهبانان" موفقیتی جدید در کارنامه خود را ثبت کرد. این انیمیشن با بودجه ای معادل 145 میلیون دلار که معادل کل بودجه بخش سینمای کشورمان میباشد انیمیشنی کم نظیر را در تاریخ سینمای هالیوود رقم زد.
این انیمیشن بر اساس مجموعه کتابهایی از "ویلیام جویس" به نام "نگهبانان دوران کودکی" ساخته شده است.
کارگردانی این انیمیشن نیز بر عهده "پیتر رمزی" بوده، که در گذشته سابقه چندانی در حوزه کارگردانی نداشته است.
این انیمیشن نیز در مراسم سال 2013 میلادی گلدن گلوب نامزد جایزه بهترین انیمیشن را از آن خود کرد.
نگاهی به داستان فیلم:
داستان این انیمیشن مربوط به محافظانی می باشد که وظیفه نگهبانی از کودکان جهان را بر عهده دارند، شخصیت های اصلی این انیمیشن همگی از افسانه های گذشته میباشند که تبدیل به قهرمانانی برای نجات کودکان میشوند،
جک قهرمانی بی میل و با روحی زمستانی میباشد که نقش اصلی در این انیمیشن را ایفا میکند، در این انیمیشن مرد اهریمنی در نقش "پیچ" (Pitch) برای ناامید کردن کودکان و ایجاد هول و هراس در میان آنان نقشه ای شوم دارد که گروه محافظان به کمک جک در برابر او ایستادگی میکنند.
تمامی کاراکتر های این انیمیشن، از شخصیتهای افسانه ای و آشنا برای مردم جهان غرب شکل گرفته است که با بررسی پس زمینه هر یک از آن ها میتوان از القائیات و خطوط استراتژیک فیلم پرده برداشت و به محتوا و عمق آن پی برد.
نگاهی به کاراکتر های انیمیشن:
اگر چه ظاهر این انیمیشن کاملا سرگرم کننده است اما با کمی تعمق در آن به خوبی میتوان تلفیق اسطوره های افسانه ای با تم دینی و اعتقادی را در آن مشاهده کرد.
جک فراست (Jack Frost):
درافسانه های قدیمی و قومی از او به عنوان تجسم آب و هوای سرد و یخ زدگی زمستانی یاد میشود، اما در حوزه ادبیات نیز، آغاز جک فراست را از قرن 19هم میدانند، و وی را از نژاد آنگلاساکسونها معرفی میکنند، هر چند در اساطیر روسیه و آلمان از وی در شکل های مختلف یاد شده است.
در آمریکا نیز در قرن 19 و مقارن با جنگ های داخلی از جک فراست به عنوان قهرمان و سرلشگر ارتش آمریکا نام برده می شد که از این شخصیت افسانه ای تصاویری در آن دوران وجود دارد.
در این انیمیشن جک فراست با شمایلی نظیر آنچه از شخصیت افسانه ای او ذکر شده به تصویر درآمده است وی دارای موهای سفید و چهره ای سرد میباشد که روح زمستانی او به خوبی به مخاطب القا میشود.
هیچ کس نمیتواند جک را بیند، چرا که کسی او را نمیشناسد و به او ایمان ندارد، او بیش از سیصد سال است که به این شکل سپری میکند و خود از گذشته اش نا آگاه است.
جک فراست پسری بازی گوش است که تنها به فکر سرگرمی خود بوده و هیچ پایبندی به قوانین و مقرارت ندارد و با عصای جادویی خود روح زمستانی را بر نقاط دلخواه آشکار میکند و تمامی لحظات خود را به تفریح سپری میکند.
در سکانس اول فیلم به تصویر درآمدن او با چوب پیامبر گونه اش که شباهت زیادی با چوب چوپانان و پیامبران دارد به مخاطب معرفی میشود، چوبی معجزه آسا که در میان پیامبران منصوب به حضرت موسی علیه السلام میباشد.
جک فراست افسانه ای، در انیمشن ظهور نگهبانان به عنوان یک منجی قرار دارد و با چوب خود که از آن اعمال خارق العاده ای سر میزند توانایی مقابله با دشمنانش را دارد.
به واقع جک فراست در این فیلم منجی نهایی است که از سوی خداوند، که در این انیمیشن مرد ماه نشین معرفی میشود به مبارزه با پیچ، مرد تاریکی انتخاب میشود.
در سکانسی از انیمیشن به هنگامی که دیگر نگهبانان از حضور پیج نگران میباشند ماه خود را نمایان کرده و با تابش بر روی کریستالی که در قلعه بابا نوئل وجود دارد، جک فراست را برای مبارزه با پیج انتخاب میکند که این موضوع مورد تعجب دیگر نگهبانان واقع می شود.
هنگامی که جک از این موضوع با خبر میشود ناراحت شده و چرایی انتخاب شدن خود توسط او را نمیتواند درک کند.
جک فراست در طول انیمیشن، گذشته تاریک و گنگ دارد او نمیداند از کجا آمده و تنها اسم خود را میداند و بر این باور است که نام او را ماه انتخاب کرده، در سکانس هایی از فیلم او با نگاه کردن به ماه دلیل وجود خود و ندیدنش توسط مردم را سوال میکند.
جک فراست یک منجی است که سازندگان فیلم از آن به عنوان نگهبان یاد میکنند، نگهبانی که به هنگام ایجاد خطر برای جهانیان ظهور میکند.
گویندگی جک فراست نیز بر عهده "کریس پاین" بوده است.
علاقه مندی ها (Bookmarks)