دوران بلوغ
دوران بلوغ ، دوران شیرین تغییر و تحولات جسمانی ، روان شناختی و عاطفی همراه با احساس های گنگ و مبهم و گاهی ناتوان از درک چگونگی این تغییرات است. بسیاری از افراد دوران بلوغ نوجوانان را که می تواند در کسب تجربه های تلخ و شیرین، شناخت خود و محیط اجتماع و خانواده باشد با درک غلط خود و رفتارهای غیرمنطقی تبدیل به بحرانی ترین دوره زندگی آنها می کنند.
به گفته ژان ژاک روسو دوره بلوغ ، تولد مجدد فرد است . دوره ای که تحول در تمامی ابعاد وجودی (جسمی، روانی، نگرش ها، باورها، خلاقیت و...) رخ می دهد. اما از آنجایی که تغییرات این دوره برای نوجوان مبهم و مرموز است،انتقال برداشت ها و ارائه اطلاعات غلط و ناقص، ضربات جبران ناپذیری بر شخصیت فرد زده و موجب انحراف و بروز و تثبیت رفتارهای ناهنجار و تغییرات نامطلوب در ساختار شخصیتی و... نوجوان می گردد.
از جمله مهمترین تغییراتی که در این دوره، به وقوع می پیوندد تغییرات بیولوژیکی فیزیولوژیکی ناشی از ترشح غده و هورمون های آنهاست: رشد اندام، بخصوص تغییر در اندام تناسلی، تأثیر هورمون های استروژن و آندروژن و به وجود آمدن صفات ثانویه جنسی در دختران و پسران.
همچنین در بُعد روانی نیز تغییرات مهمی رخ می دهد، جنبه عاطفی شخصیت آنها به سرعت گسترش می یابد و با کوچکترین مسئله ای از کوره در می روند و درست همین جاست که احساس می کنند بزرگترها آنها را درک نمی کنند و تضاد بین نسلی به وجود می آید.
لجبازی دوران کودکی شدت یافته و قهرها و آشتی ها، در خود فرو رفتن و آشفتگی خاطر از نشانه های این دوره است. آنها بیش از پیش به خودشان توجه نشان می دهند و غالباً بیشترین وقت خود را حتی در مدرسه صرف آراستن و زیباتر نمودن خود می کنند.
از گرایش به دوستی با هم جنس، به دگر جنس خواهی تغییر جهت می دهند و به تدریج به جنس مخالف جذب می شوند.
علائق شان تغییر یافته و میل به مخالفت و بحث بخصوص با والدین و بزرگسالان شدت می یابد، نوجوانان مرحله وابستگی دوران کودکی را پشت سرگذارده و وارد مرحله تازه ای که تمایلات استقلال طلبانه و دگراندیشی بخشی از آن است، می شوند.
والدین و مربیان موظف هستند نوجوان را از وقوع این تغییرات پیش از زمان رسیدن به این دوره مطلع کنند بخصوص دختر خانم ها را از نظر عادت ماهیانه و پسران را برای آثار ناشی از بلوغ مانند آنچه گفته شد مهیا سازند.
جوانانی که اطلاع قبلی از تحولات بلوغ نداشته باشند و تنها شایعات و کنایه های مبهم را در مورد آن شنیده باشند نه تنها آشفته و پریشان می شوند بلکه غالباً وحشت کرده و رفتارهای مخرب از خود نشان می دهند.
از طرفی سکوت والدین نیز تحولات فوق را ترسناک جلوه می دهد و باعث کناره گیری و احساس غیر عادی بودن و یا تمایل و گرایش نوجوان به منابع سهل تر مثل همسالان می کند و در نهایت به اطمینان و اعتماد متقابل نوجوان با بزرگسالان و والدین صدمه می زند.
همچنین ارائه اطلاعات ناقص و غالباً منفی از سوی نوجوانان همسال موجب بلوغ زودرس، کژکاری های جنسی و بسیاری مسائل دیگر می گردد. امر و نهی ها، تحکم و ایجاد محدودیت، ثمره ای جز تمایل و کنجکاوی بیشتر نوجوان، حساس شدن، زود رنجی و لجبازی در آنها ندارد.
تبیان
علاقه مندی ها (Bookmarks)