بی دل
شکفتی چون گل و پژمرده ای از من
خزانم دیدی و آزردی از من
به آوردی، وگرنه با چنین ناز
اگر دل داشتم می بردی از من
دریغ
سر زلف تو کو؟ مشک ترم کو؟
لب نوشت، شراب و شکرم کو؟
کجا شد ناز اندامت؟ کجا شد؟
دریغا، شاخه ی نیلوفرم کو؟
چنگ حزین
به خوابی دیدمش غمگین نشسته
گرفته در بغل چنگی گسسته
من این چنگ حزین را می شناسم
دریغا عشق من، عشق شکسته
علاقه مندی ها (Bookmarks)