یک علت بیشتر نداره: خودت نمی خواهی از زندگی کردن لذت ببری. میدونم الان یک لیست بلند بالا تهیه کردی و میگی اینا نمیذارن خوش باشم. تو این لیست تو همه چیز هست از بی پولی از بد شانسی از بیکاری از مشکلات خانوادگی از همین چیزا دیگه.ببین دو حالت وجود داره :1- یا این مشکلات واقعی هستند.2- یا این مشکلات زاییده ذهن تو هستند. ( برای این که بدونی از کدوم دسته هستند حتما کتاب از حال بد به حال خوبدکتر دیوید برنز رو بخون. ) به هر حال اگر از دسته دوم باشن که باید اینو بشینی کشف کنی و اگه دیدی مشکلت غیر واقعی هست . فکر کنممنطقی این باشه که دیگه رو اون فکر نکنی. اما اگه از دسته اول بود باز دو حالت داره :1- یا تو میتونی اونو حل کنی 2- یا نمیتونی اونو حل کنی. اگه از دسته اول هست خب آدم حسابی چرا نشستی که این مشکل لذت زندگی رو ازت بگیره . پاشو هدف زندگی ما فقط لذت بردن هست پاشو راه حل پیدا کن و مشکلتو حل کن.اگه از دسته دوم هست که واقعا هیچ راه حلی وجود نداره. اینو تاکید میکنم خوب خوب بگرد و بعد که به یقین رسیدی که راه حلی نیست.خب حالا وضعیت تو میدونی مثل کیه؟ مثل یه آدم تشنه تو یه کویر بی آب و علف. به نظرت این آدم تشنه تو این وضعیت هی به خودش بزنه. غصه بخوره و داد و بیداد بکنه و به زمین و زمان فحش بده بهتر هست یا این که آرامش خودشو حفظ کنه . و تمرکز کنه و امید داشته باشه وضع بهتر میشه؟ اینو صادقانه بگو کدومش بهتره؟ و کدومش لذت بخش تر هست اگه دوست داری از زندگیت لذت ببری؟ این جاست که باید بگم کارتون جادوگر شهر زمرد رو یادت میاد؟ تو شهر زمرد مردمش فکر می کردند شهرشون سبز هست . بعدا معلوم شد نه شهرشون سبز نبوده بلکه همشون یه عینک سبز رو چشماشون بوده که خیال می کردن شهرشون سبزه. حالا اگه لذت نمی بری بدون وقتی بچه بودی لذت می بردی همش شاد بودی . رنگ واقعی زندگی ما همون رنگ های کودکیه. رنگ لذت. رنگ شادی . رنگ خنده از ته دل.با مرور زمان یه عینک سیاه و تاریک زدیم به چشمامون . حالا همه چیز رو سیاه می بینیم . در حالی که زندگی رنگش عوض نشده .واقعیت تو کودکی ما هست. چرا واقعیتو فراموش می کنیم؟ واقعیت اینه ما اومدیم ببریم. اومدیم بخندیم و لذت ببریم. همونطور که تو مخیله یک بچه شکست و نخندیدن بی معنی هست. پس تو رو به خدا اون عینک سیاه رو از چشمان قشنگت بردار .زندگی زیباست اگر ببینیم.
یعنی واقعا میشه صبح.ظهر.عصر.شب. خواب. تو بیداری همش لذت ببریم. واقعا امکان داره؟ من میگم میشه. ببین اگه الان لذت نیست فقط و فقط یک علت داره. میدونی چیه؟ این هست که نگرش تو به عالم این جوری هست که بقیه آدم ها رو از خودت بیگانه میدونی. بله زندگی میان بیگانگان واقعا سخته . سخته وقتی ببینی یکی دیگه پولدار هست من نیستم.سخته ببینی یکی دیگه بچه دار شده من بچه دار نمیشم. جهمنم میشه برا آدم اگه ببینه یکی دیگه موفق هست من نیستم. این یک طرف قضیه هست . طرف دیگه این هست که من پول دارم. من از هاروارد دکترا دارم. بهترین نقطه شهر زندگی می کنم. ولی بازم از زندگیم لذت نمی برم .میدونی چرا؟ چون من آدم هستم . تو فایل های پردازش شده توسط خالق هستی تو وجودم این برنامه نوشته شده که تو وقتی لذت می بری که دیگران برای تو کلمه بی معنا باشه . آدم های دیگه خود تو هستند با قیافه و سلیقه های متفاوت. پس با خودت خوب باش. برا خودت خوب بخواه. تا لذت ببری. ببینم مگه میشه آدم برا خودش خوب نخواد. و از موفقیت خودش خوشش نیاد و از زندگی لذت هم ببره؟ آدم وقتی به خودش لذت بده لذت می بره. وقتی آدم های دیگه رو خودش بدونه و به اونها لذت بده اون موقع با پولهاش با موفقیت هاش لذت می بره.
علاقه مندی ها (Bookmarks)