نوآوری صنعتی در ایران

[hossein24]

قبول دارم چون ما مدل و متدهای روز استفاده نمی کنیم اگر با تمام این موارد که شما فرمودین از روش های طراحی خوبی استفاده می کردیم و می ساختیم این همه هزینه نمیشه.

این که طراح نیستم چون نخواستیم ولی وقتی چیزی را تغییر می دهیم به عبارتی طراح میشیم حالا باید نکات طرحی را در نظر بگیریم تا موفق باشیم.

تمام مراحلی که انجام شده مرحله طراحی تازه به پایان رسیده حالا باید برین و تجهیزات و قالب های مراحل تولید را بسازن یا به شرکت هایی که توانایی تولید دارن بدن.

نه اینو قبول دارم مهندس که تولید جدید نیاز به تغییر کلی داره و باید کلا یه خط تولید جدید با قالب های جدیدو ...داشت.
ولی مهندس طراحی اینه که از اول تا آخر یه طرح و با تمام مراحل تولیدشو در نظر بگیریم نه اینکه نقشه موجودو مدل کنیم و ابعاد و اندازه رو تغییر بدیم و هرجاشو دوست داشتیم بدون حساب کتاب عوض کنیم بعدم بفرستیم واسه تولید،که دقت کنید نتیجش میشه افزایش قیمت.با احترام به نظرتون من اینو نقاشی میدونم نه طراحی.
اینم که نخواستیم طراح باشیمم قبول دارم چون کلا ارزشی واسه طراحامون قایل نیستیم و بها نمیدیم و طراحا با طرح های نوشون رو تو نطفه خفه میکنیم.

[نو آور]

نه اینو قبول دارم مهندس که تولید جدید نیاز به تغییر کلی داره و باید کلا یه خط تولید جدید با قالب های جدیدو ...داشت.
ولی مهندس طراحی اینه که از اول تا آخر یه طرح و با تمام مراحل تولیدشو در نظر بگیریم نه اینکه نقشه موجودو مدل کنیم و ابعاد و اندازه رو تغییر بدیم و هرجاشو دوست داشتیم بدون حساب کتاب عوض کنیم بعدم بفرستیم واسه تولید،که دقت کنید نتیجش میشه افزایش قیمت.با احترام به نظرتون من اینو نقاشی میدونم نه طراحی.
اینم که نخواستیم طراح باشیمم قبول دارم چون کلا ارزشی واسه طراحامون قایل نیستیم و بها نمیدیم و طراحا با طرح های نوشون رو تو نطفه خفه میکنیم.

حرفتون کاملا متین است. ولی اصل مطلب اینجاست که «مکانیسمهای اقتصادی» باید درست شود تا کارخانه ما مجبور شود نخبگان طراحی و مهندسی را کشف و به طور موثر استفاده کند. در کشورهای دیگر، هر شرکت خودرو سازی معتبر، به خاطر رقابت سالم، مجبور است سالانه چندین طرح جدید معرفی کند و الا سریعا نابود می شود. شوخی هم ندارد. مانند کارخانه ای با سابقه درخشان به نام ROVER در انگلیس که ورشکست شد و دولت انگلیس هم حمایتش نکرد! چون واقعا نمی توانست رقابت کند.
در کشور ما، مرزها بسته است. ارز خارجی چند برابر نرخ واقعی خود ارزش دارد. 170 درصد عوارض گمرکی روی خودروهای خارجی وضع شده است.(در کشورهای عضو سازمان تجارت جهانی، این مقدار حداکثر 15 درصد است). این طوری یک فراری 2013، حدود هشت و نیم میلیارد تومان قیمت پیدا می کند(حدودا 11000 برابر متوسط حقوق ماهانه یک کارمند در ایران ! ). پس مردم عملا مجبورند هر گاری موتورداری که در داخل تولید می شود را سوار شوند و به هم پز بدهند! بعضی محصولات باستانی مثل پیکان، فقط با زور عدم شماره گذاری پلیس حذف شد و الا مردمان سرزمین پارس، همچنین مشتاقانه می خریدند! اگر مرزها باز می شد و مثلا فقط 15 درصد حقوق گمرکی برای حمایت از تولید داخل وضع می شد، کارخانه ما مجبور می شد به کسب فن آوریهای نوین و طراحی محصول جدید اهمیت بدهد.
از طرف دیگر، دولت قیمتها را به شکل دستوری، محدود و کنترل می کند. قیمتها رقابتی و شناور نیست. پس خودروساز دولتی داخلی، درآمد اضافی ندارد و نمی تواند سرمایه گذاریهای جدید کرده و دست به طراحیهای نوین، ریسکی و سود آور بزند. دلش می خواهد تا می تواند از سر و ته و کیفیت ماشین بزند تا بیشتر سود کند.(درست خلاف دیگر شرکتهای بزرگ خودروساز)
این شده که در حدود سالهای 1370 شمسی، وقتی ایران خودرو شروع به مونتاژ پژو 405 کرد، تازه مهندسان کارخانه متوجه شدند که 30 سال است برف پاک کن های پیکان، اشتباهی کار می کنند و در واقع، برفها را برداشته و می ریزند جلوی دید راننده !
در سایر موارد مشابه نیز، وضعمان کمابیش همینطور است. شما یک موتور سیکلت هوندای 125 سی سی طراحی 1975 ژاپن، مونتاژ ایران (با قطعات چینی) را ور دار ببر در بازار آمریکا؛ تلاش کن، تبلیغ کن، التماس کن، گریه کن ببین کسی می خرد؟ اصلا حاضر است نگاهش کند؟
پس باید مکانیسمهای اقتصادی کشور، به جای هل دادن کارخانه به سمت در جا زدن، آن را را وادار به پیشرفت کند.
.

مقایسه بفرمائید با:

[hossein24]

حرفتون همش درسته و قبول دار.منم خودم گفتم که یکی از دلایل افزایش قیمت عملا تحریم و ب تناسبش ارز و گمرگ و... این مسایل.
ولی همیشه همه چیز پول نیست یه مسایلی مثل ارزش و احترام و نمیشه با ((مکانیسم های اقتصادی )) حل کرد البته نمیگم بی تاثیر ها .بحث چیزه دیگست و اونم جایگاه افراد به نظر من،افراد کاردان تو موقعیت مناسبی نیستن و بخاطر همینه که خیلی از طرح ها رد میشه. به عنوان مپال یه مدیری که نمیدونه یه پیچ چه طور بسته میشه چطور میتونه تشخیص بده که این طرح خوبه یا نه؟؟؟
اوناییم که میتونن تشخیص بدن و ارزش یه طرح و طراح و بفهمن تو جایگاهایی نیستن بتونن تصمیم بگیرن.همینجوری یه طرح خوب میاد رد میشه و طراحم یا خلاقیتش کور میشه یا میره یه کشور دیگه.
البه حرف شمام درسته که ما حوضه ای واسه رقابت جهانی نداریم و مردم مجبورن که همین ماشینارو با این قیمت های کذایی و فضایی سوار شن و اینم از دلایل دیگست که فقط اینجا میبینیم.

[hossien]

نه اینو قبول دارم مهندس که تولید جدید نیاز به تغییر کلی داره و باید کلا یه خط تولید جدید با قالب های جدیدو ...داشت.
ولی مهندس طراحی اینه که از اول تا آخر یه طرح و با تمام مراحل تولیدشو در نظر بگیریم نه اینکه نقشه موجودو مدل کنیم و ابعاد و اندازه رو تغییر بدیم و هرجاشو دوست داشتیم بدون حساب کتاب عوض کنیم بعدم بفرستیم واسه تولید،که دقت کنید نتیجش میشه افزایش قیمت.با احترام به نظرتون من اینو نقاشی میدونم نه طراحی.
اینم که نخواستیم طراح باشیمم قبول دارم چون کلا ارزشی واسه طراحامون قایل نیستیم و بها نمیدیم و طراحا با طرح های نوشون رو تو نطفه خفه میکنیم.

حرفتون همش درسته و قبول دار.منم خودم گفتم که یکی از دلایل افزایش قیمت عملا تحریم و ب تناسبش ارز و گمرگ و... این مسایل.
ولی همیشه همه چیز پول نیست یه مسایلی مثل ارزش و احترام و نمیشه با ((مکانیسم های اقتصادی )) حل کرد البته نمیگم بی تاثیر ها .بحث چیزه دیگست و اونم جایگاه افراد به نظر من،افراد کاردان تو موقعیت مناسبی نیستن و بخاطر همینه که خیلی از طرح ها رد میشه. به عنوان مپال یه مدیری که نمیدونه یه پیچ چه طور بسته میشه چطور میتونه تشخیص بده که این طرح خوبه یا نه؟؟؟
اوناییم که میتونن تشخیص بدن و ارزش یه طرح و طراح و بفهمن تو جایگاهایی نیستن بتونن تصمیم بگیرن.همینجوری یه طرح خوب میاد رد میشه و طراحم یا خلاقیتش کور میشه یا میره یه کشور دیگه.
البه حرف شمام درسته که ما حوضه ای واسه رقابت جهانی نداریم و مردم مجبورن که همین ماشینارو با این قیمت های کذایی و فضایی سوار شن و اینم از دلایل دیگست که فقط اینجا میبینیم.

کسی که در فرآیند طراحی تغییرات بدهد به آن طراح می گن طبق تعریف استاندارد های بین اللملی.
چون تغییرات را می خواد به محصول جدید تبدیل کنه.
دو مدل میشه محصول جدید ارائه نمود.
یکی از بازخورد و مشکلات محصولاتی که الان تو بازار هست و به طراح ان اعلام میشه.
دیگری از ایده جدید یک محصول طراحی شود این ایده را میشه طراح بده ، مشتری یا فردی دیگر.

الان شرگت های بزرگ دنیا برای رقابت و باقی ماندن در عرصه رقابت فقط طراحی می گنن و ساخت و تولید را برون سپاری می کنند این کار باعث میشه هزینه ها خیلی کاهش پیدا کند فرصت بیشتری برای طراحی داشته باشند و محصولات متنوعی بسازند. الان شرکت میتسوبیشی داره هواپیمای مسافربری طراحی می کنه خط تولیدش هم برای خودرو و محصولاتش در چین هست. حتی تویوتا هم به این سمت امده.
چون می تونن محصولات با انعطاف پذیری بالایی تولید کنند.

یک مورد دیگه که بعضی مواقع برای خودم هم پیش میاد اینه طرحی شما میدین اما مدیر بعد از خوندن ایراد میگیره میگه نمیشه اما راه هایی وجود داره اگر انجام داده باشیم می تونیم سوالات و مواردی که مدیر مطرح میکنه ج.اب پو باشیم و طرح را با مستندات ارائه بدیم. مشکل ارائه نکردن مستندات مناسب و دقیق هست و یک کارایی که طراح کلا زیر بار نمی ره انجام بده .

تو کتاب طراحی اجزا شیگلی غیر از اینکه طراحی را توضیح و تشریح کرده قابلیت اطمینان و طول عمر قطعات را هم محاسبه کرده اما کدام یک از افراد و طراحان ما این مباحث را پوشش می دن. در مورد نگهداری و تعمیرات ، حمل نقل ، و..... موردهای متفاوت بررسی می کنند یک طراح خوب اما ما اینکارا رو نمی کنیم و میگیم یک واحد یا کار ما نیست و انجام نمی دیم سبب میشه مدیران اعتماد لازم را نکن حتی طرح بسیار عالی باشه.

[hossien]

یکی از مهمترین مشکلات آشنا نبودن طراح با روش های تولید هست فقط یک چیزی طراحی می کنه وقتی به ساخت می رسه می بینن نمیشه ساخت و دوباره کاری میشه هزینه بالا میره زمان تلف میشه.

یک مثال بزنم.
یک مهندس شیمی اگر فقط با روابط بیاد یک ترکیبی کاربردی را طراحی کنه اما بلد نباشه چطور این مواد را با هم ترکیب کنه در آزمایشگاه از چه تجهیزاتی باید استفاده کنه نمی تونه اون ترکیبی که درست کرده را بسازه و فقط یک طرح باقی می مونه.

تو مترو بودم چندتا دانشجوهای طراحی کاربردی داشتن صحبت می کردن می گفتن صندلی مترو را اکسترود کنیم بهتره و ارزون تر در میاد.یکی می گفت فورجش می کنیم بهتره.
اینجا یک مشکلی هست که باید طراح با روش ساخت اشنا باشه تا بتونه چیزی طراحی کنه که کاربردی باشه.

[hossein24]

مهندس محوریت حرفامون یکی و آشنا نبودن طراحامون رو با مراحل تولید قبول دارم هر چند به اینم عقیده دارم که هرکس لازم نیست همه چیزو بدونه ولی یه مهندس طراح حداقل باید الفبای ساخت رو بلد باشه که اونم باز برمیگرده به نظام آموزشی دانشگاه و ارتباط ضعیف صنعت با دانشگاهامون.

درباره ایرادای مدیر واسه طراحیم باید بگم که همیشه نیاز نیست هرکس واسه ایدش حتما طرح تفضیلی یا توجیهی داشته باشه گاهی برخی افرادم تو این زمینه تخصص ندارن اونوقت که نیاز به یه مدیر خوب و استعداد پرور حس میشه و چون نمیشه چشم رو همه چیز بست و تفکیک طرح های خوب مدیریت قوی میطلبه.مدیران توییتاییم که شما مثال زدین از کوچکترین ایده های کارکنان یا افرادی که ببینن کوچکترین تاثیر و واسه پیشبرد اهدافشون داره با روی باز استقبال میکنن و ارج و اهمیت میدن و کمک میکنن که بارور شه،چون به کار و امورشون تسلط کامل دارن و بنا به شایستگیهاشون انتخاب شدن ولی مدیران ما بدون بررسی خیلی از طرح ها و ایده هارو نادیده میگیرن .

اینم که شرکت های بزرگ دنیا رو یه مسیله تمرکز میکنن درسته و من موافقم که تو کشور ما طراحی رو یه نهاد خاص انجام بده و ساختشو به یه شرکت یا نهاد دیگه بسپاره هرچند این کار فعلا فقط از عهده شرکت های بزرگ بر میاد و شرکت های کوچیک تر میتونن واسه ساخت رقابت کنن. چون این کار مستلزم برنامه ریزی و مدیریت هزینه دقیقه .چون برنامه ریزی اشتباه باعث فاصله افتادن بین رسیدن طرح به تولید میشه و این عقب افتادگی خسارت های جبران ناپذیری رو تو کورس رقابتی تولید محصول به همراه داره هم واسه شرکت مرجع و متعاقبش هم واسه زیر مجموعه هاش.