دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 13 , از مجموع 13

موضوع: برخي جلوه‌هاي باطني تاثير پوشش اسلامي

  1. #11
    همکار بخش مذهبی
    نوشته ها
    4,395
    ارسال تشکر
    7,424
    دریافت تشکر: 12,850
    قدرت امتیاز دهی
    7192
    Array

    پیش فرض پاسخ : برخي جلوه‌هاي باطني تاثير پوشش اسلامي


    ب) جداسازي محل خواب والدين از فرزندان


    يكي از پي‌آمدهاي منفي استفاده مشترك فرزندان و والدين از رختخواب، بلوغ جنسي زودرس در بين فرزندان است. طبيعي است كه بلوغ جنسي زودرس، باعث افزايش گرايش جنسي است و در نتيجه، احتمال آسيب‌زايي غريزه جنسي را بيش‌تر مي‌كند.

    كوچتكف در اين زمينه مي‌گويد:
    ((وقتي پدر و مادر با كودك در يك رختخواب مي‌خوابند، در چنين كودكاني بلوغ جنسي پيش‌رس مشاهده مي‌شود كه نتيجه آن، گرايش جنسي فوق‌العاده زياد است)).[120]


    گرچه يكي از حقوق زن و شوهر نسبت به يكديگر، حق هم خوابگي و استفاده از لذت‌هاي جنسي حلال است، ولي اين كار بايد در خلوت و دور از مشاهده فرزندان باشد، مشاهده پدر و مادر از سوي فرزندان در زمان‌هايي كه آن دو مشغول لذت‌هاي جنسي هستند، مي‌تواند اثر نامطلوب روحي و رواني زيادي در فرزندان داشته باشد؛ زيرا كودكان هر آن‌چه در هنگام خلوت پدر و مادر ديده‌اند ياد گرفته و سپس همان‌كارها را انجام مي‌دهند و از آن جا كه قرآن براي سلامت روحي و اخلاقي انسان‌ها اهميت زيادي قايل است، در مواقعي كه احتمال لخت بودن پدر و مادر و لذت‌هاي جنسي آن دو نسبت به هم وجود دارد، به فرزندان دستور داده با اجازه وارد محل استراحت پدر و مادر شوند.


    ((يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِن قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُم مِّنَ الظَّهِيرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاء ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَّكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَلَا عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُم بَعْضُكُمْ عَلَى بَعْضٍ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ وَإِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ؛

    اي كساني كه به خدا ايمان آورده‌ايد! بدانيد كه خدمت‌كاران شما و كودكاني كه هنوز به وقت احتلام و زمان بلوغ نرسيده‌اند، بايد شبانه‌روزي سه مرتبه از شما اجازه بخواهند. بك بار پيش از نماز صبح، ديگر پس از نماز خفتن و سوم هنگام ظهر كه جامه‌ها را از تن برمي‌گيريد كه اين سه وقت هنگام عورت و خلوت شماست. (بيش‌تر برهنه يا در لباس كوتاهيد) و بعد از اين سه بار اجازه، ديگر باكي بر شما و آن‌ها نيست كه بي دستور با خدمت‌كاران و كودكان خود گرد يكديگر جمع شويد و هر ساعت در كارها به شما مراجعه كنند. خدا آياتش را بر شما چنين روشن بيان مي‌كند كه او به كار خلق دانا و حكيم است. و آن‌گاه كه اطفال شما به حد بلوغ و احتلام رسيدند، بايد مانند ساير بالغان با اجازه وارد شوند)).[121]



    در توضيح آيه شريفه بالا درباره حكمت اجازه گرفتن در اوقات سه گانه ياد شده، در روايتي از امام صادق(عليه‌السلام) نقل شده است:
    ((بايد خدمت‌كاران و كساني كه به سن بلوغ نرسيده‌اند، در سه وعده اجازه بگيرند؛ همان‌گونه كه خداوند به آن‌ها امر كرده است. هر فردي كه به سن بلوغ رسيده باشد، نبايد بدون اجازه و اذن و اجازه قبلي بر مادر، خواهر، خاله و ديگران وارد شود. پس به اين افراد اذن و اجازه داده نمي‌شود، مگر اين كه سلام كنند و سلام، طاعت و بندگي خداست.


    همچنين امام صادق(عليه‌السلام) فرموده است:
    ((پس خدمت‌كار تو وقتي به سن بلوغ رسيد، بايد در سه وقتي كه از اوقات عورت و خلوت است، اجازه بگيرد، اگرچه خانه‌اش در خانه شما باشد. پس وقتي مي‌خواهد بر شما وارد شود، در سه هنگام پس از عشاء، هنگام صبح و ظهر كه لباس‌هاي خود را در آورده‌ايد، بايد از شما اجازه بگيرد. همانا خداوند به آن امر كرده است؛ زيرا اين ساعات، ساعات غفلت و خلوت است)).[122]


    دانشمندان روان‌شناسي تربيت جنسي نيز تأكيد مي‌كنند كه يكي از وظايف مربيان، اعم از پدر و مادر و ديگران، اين است كه به فرزندان و بچه‌ها آموزش دهند كه هرگاه خواستند به محل خلوت ديگران وارد شوند، پيش از ورود اجازه بگيرند.[123]

    به رغم تاكيد‌هاي آيات شريفه و توصيه‌هاي كارشناسان تعليم و تربيت ـ كه بايد محل استراحت و خواب والدين از اتاق فرزندان جدا باشد ـ با اين همه، امروزه تقليد از مظاهر فرهنگ غرب روز به روز در برخي جوامع اسلامي بيش‌تر مي‌گردد كه يك نمونه آشكار آن ساختن خانه‌ها به شكل آزاد و بدون اتاق بندي و به اصطلاح اوپن (open) است. پديده‌اي كه برخي از افراد منصف غربي نيز در جوامع خود از آن رنج مي‌برند؛ زيرا مي‌گويند در ساختمان بيش‌تر خانه‌هاي امروزي، رعايت اصول مسائل جنسي پيش‌بيني نشده است. در واقع بايد خانه‌هاي امروزي را خانه‌هاي مخالف امور جنسي ناميد. بسيار به ندرت مي‌توان خانه يا آپارتماني را يافت كه در آن اصل داشتن اتاق خلوت و خواب براي والدين رعايت شده باشد.[124]


    با وجود اين كه برخي از فرهيختگان جامعه غربي از بعضي مظاهر فرهنگي خود ناراضي‌اند و نسبت به آن انتقاد دارند، باعث تأسف است كه در كشور اسلامي ما، گاه گرايش به مظاهر فرهنگ غرب از جمله مورد بالا مشاهده مي‌گردد كه نتيجه ترك معماري سنتي در هنگام ساختمان سازي است.

    در معماري سنتي، حجاب‌هاي ساختاري بسياري وجود داشت. در بسياري از خانه‌هاي سنتي ايران، دو بخش دروني و بيروني وجود داشت. قسمت بيروني براي آمد و شد ميهمانان و غريبه‌ها فراهم مي‌گشت و قسمت دروني، سراي آسايش محارم و اهل خانه بود. بر در خانه‌ها دو كوبه متمايز قرار داشت. يكي از كوبه‌ها ويژه مردان و ديگري مخصوص زنان بود. هر كوبه صداي خاصي داشت كه با آن مرد بودن يا زن بودن كوبنده در مشخص مي‌گشت و اهل خانه مي‌فهميدند زن پشت در است يا مرد. بر همين اساس، يا مرد براي گشودن در مي‌رفت يا زن. اما پس از رهيافت فرهنگ برهنگي غربي‌ها در ادبيات، هنر و ورزش معماري غربي نيز نماد بي‌عفتي گشت.

    در آغاز ساختما‌ن‌ها به گونه‌اي طراحي شدند كه به جاي ديوار، از نرده‌هاي آهنين بهره مي‌بردند، اندك اندك معماري برهنگي به درون خانه‌ها كشيده شد. نخست آشپزخانه‌ها بدون در و دروازه و يا به اصطلاح ((اوپن)) شد و سپس اتاق‌هاي ديگر، ديوارهايش بلعيده شد. اساسا آپارتمان‌‌سازي با راهروها و آسانسورهاي مشترك و دريچه‌هاي مشرف، فسادزاست.[125]


    امروزه با انجام تحقيقات و پژوهش‌هاي گسترده در زمينه روان‌شناسي و تربيت جنسي، گوشه‌اي از حكمت‌ها و رمز و راز‌هاي توصيه موكد اهل بيت معصومين(عليهم‌السلام) در زمينه لزوم پوشاندن عمل آميزش جنسي از كودكان آشكار گرديده است كه يكي از مهم‌ترين رازهاي آن‌ها، محفوظ ماندن كودكان از انحراف جنسي است. در تحقيقي كه بر اساس چهارصد نامه ارسالي نوجوانان و جوانان به برنامه آينده سازان به عمل آمده، نوجوانان در موارد متعددي، علت خودارضايي و انحراف جنسي خود را، در جريان مسائل خاص والدين قرار گرفتن و مشاهده آميزش جنسي آن‌ها دانسته‌اند.[126] همچنين تحقيقات روان‌كاوي، اثرات سوء مشاهده اعضاي جنسي مادر و پدر از سوي فرزندان را ثابت كرده است.[127]


    كوچتكف يكي از كارشناسان روان شناسي و تربيت جنسي كودكان و نوجوانان، درباره حساسيت كودكان در مورد ارتباط جنسي پدر و مادر مي‌گويد:
    ((والدين بايد مراقب باشند كه در مرحله بلوغ جنسي فرزندان، با احتياط رفتار كنند. كوچك‌ترين پچ پچ و خش خش شبانه، آن‌ها را ناراحت مي‌كند و شتاب دارند هر چه زودتر بسياري از مسائل نامعلوم لحظات زندگي پنهاني والدين را بدانند. بوسه، در آغوش كشيدن و نوازش، ابتدا سبب جلب توجه او مي‌شود و سپس گرايش به عكس‌العمل آن را نشان مي‌دهد و بعد خودش مي‌خواهد شخصا در اين باره چيزي بدانيد. حفظ كودك از مشاهده چنين صحنه‌هايي، نه تنها فوق‌العاده مهم است، بلكه به طور كلي از لحظات پنهاني خاص زندگي زن و شوهر نيز مهم‌تر است)).[128]


    بنابراين در كنار وظيفه اجازه خواستن اطفال و بچه‌ها هنگام ورود به محل خلوت والدين، آن‌ها نيز وظايفي دارند كه بايد هنگام خلوت كردن با يكديگر و بهره‌مندي از لذت‌هاي جنسي حلال آن را مراعات كنند تا فرزند، دچار انحراف جنسي نگردد.


    در حديثي از پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) نقل شده است:
    ((به خدا سوگند اگر مرد با همسر خود بياميزد و در اطاق، كودك بيداري آن دو را در حال آميزش ببيند و سخنان آن‌ها و همچنين صداي نفسشان را بشوند، آن طفل هرگز رستگار نخواهد شد. اگر پسر باشد يا دختر، سرانجام به زناكاري آلوده مي‌گردد)).[129]


    در روايت ديگري از امام صادق(عليه‌السلام) نقل شده است:
    ((لا يجامع الرجل امرأته و لا جاريته و في البيت صبي فان ذلك مما يورث الزنا؛ مرد با همسر و كنيز خود مجامعت و نزديكي نكند، در حالي كه در خانه كودكي هست؛ زيرا اين كار باعث آلودگي كودك به انحراف جنسي زنا مي‌گردد)).[130]


    همچنين در روايتي از امام صادق(عليه‌السلام) نقل شده است:
    ((تعلموا من الغراب ثلاث خصال: استتاره بالسفاد و بكوره في طلب الرزق و حذره؛ از كلاغ سه ويژگي ياد بگيريد: پنهان كردن آميزش جنسي، صبح زود دنبال روزي رفتن و محافظت خويش به طور كامل از خطر)).[131]


    در حديثي از امام باقر(عليه‌السلام) نيز نقل شده است:
    ((اياك و الجماع حيث يراك صبي بان يحسن ان يصف حالك؛ از ارتباط جنسي در جايي كه كودك مميزي تو را مي‌بيند و قادر است رفتارت را به خوبي براي ديگران توصيف كند، بپرهيز)).[132]


    همان گونه كه پدر و مادر وظيفه دارند در جلوي فرزندان برهنه نگردند و مشغول لذت‌هاي جنسي نشوند، فرزندان بالغ، به ويژه دختران جوان نيز بايد نسبت به مقدار پوشش خود دقت داشته باشند؛ زيرا چه بسا نحوه پوشش نامناسب دختران جوان، باعث تحريك جنسي افراد ديگر خانواده، مثل برادر جوان خويش گردد.


    به همين دليل در روايتي از اميرمؤمنان (عليه‌السلام) نقل شده است:
    ((قال رجل لرسول الله اختي تكشف شعرها بين يدي قال: لا اني اخاف اذا ابدأت شيئا من محاسنها و من شعرها و معصمها ان تواقعها؛ مردي به رسول خدا(صلي الله عليه و آله) گفت: اي رسول خدا! خواهر من گيسوان خود را جلوي من آشكار مي‌كند. حضرت فرمود: اين كار را نكند؛ زيرا مي‌ترسم وقتي چيزي از زيبايي‌ها، گيسوان و ساعدهاي خود را آشكار كند، تو با او نزديكي كني)).[133]


    يكي از نويسندگان پس از سفر به نيويورك در سفرنامه خود نوشته است:
    ((شبي در منزل يكي از دوستان، يك برنامه تلويزيوني را تماشا مي‌كرديم كه با دختر و پدري مصاحبه مي‌شد. هر دو به داشتن روابط نامشروع با يكديگر افتخار مي‌كردند. وي در ادامه مي‌گويد: پژوهشگران با 5 ميليون مورد از اين جور رابطه برخورد كرده‌اند؛ چه بسا واقعيت بيش‌ از آن باشد)).[134]


    همان گونه كه پيش از اين گذشت، غريزه جنسي بسيار نيرومند و سركش است. قدرت و نيرومندي آن اقتضا مي‌كند كه حتي در بين محارم مانند دختر جوان و پدر و برادر، و پسر جوان و مادر و خواهر نيز تدابير لازم درباره پوشش صورت گيرد. و اين گونه نباشد كه به صرف محرم بودن، در امر حجاب و پوشش كوتاهي كنند. اگر چه از نظر متون اسلامي، مقدار پوشش زن و مرد در منزل و در مقابل محارم به دليل رعايت مصلحت آسان گيري كم‌تر از موارد ديگر است، ولي اين به معناي لاقيدي و لاابالي گري مطلق در امر پوشش نيست.

    از نظر كارشناسان مسائل تربيتي، بدحجابي يا بي‌حجابي، گردن و سينه‌هاي باز، دامن‌هاي كوتاه و ساق‌هاي برهنه، جوراب‌هاي بدن نما و آرايش‌هاي تند زنان و دختراني كه در مهماني‌ها و عروسي‌ها و مجالس خانوادگي و دوستان شركت مي‌كنند، براي جوانان بسيار تحريك كننده و مفسده انگيز است. اين فريبندگي و تحريك آميزي، گرچه در مورد زنان نامحرم بيش‌تر است، ولي منحصر به آن‌ها نيست؛ زيرا احتمال تحريك آميزي، در مورد زنان محرم و حتي مادر و خواهر هم وجود دارد.[135]


    چون محرم بودن هر چند از ميزان محدوديت مي‌كاهد، ولي ميل جنسي را از ميان نمي‌برد.[136] با توجه به مطالب بالا درباره محدوده پوشش در برابر محارم مختلف به تناسب مقدار و شدت و ضعف محرميت آن‌ها تحقيق‌هايي صورت پذيرد[137] تا برخي از پدران و مادران و نيز محارم تصور نكنند به صرف محرم بودن، مجاز به سهل‌انگاري در پوشش هستند؛ عملي كه به يقين آثار زيان‌باري در تحريك غريزه جنسي دارد.
    اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر


  2. #12
    همکار بخش مذهبی
    نوشته ها
    4,395
    ارسال تشکر
    7,424
    دریافت تشکر: 12,850
    قدرت امتیاز دهی
    7192
    Array

    پیش فرض پاسخ : برخي جلوه‌هاي باطني تاثير پوشش اسلامي

    ج) نامطلوب بودن خلوت با نامحرم

    در برخي از روايات، خلوت كردن زن و مرد نامحرم مورد نكوهش قرار گرفته است. در حديثي نقل شده است:
    ((لا يخلون رجل بامرأة الا كان ثالثهما الشيطان؛ هيچ زن و مرد نامحرمي با يكديگر خلوت نمي‌كنند، مگر اين كه سومين آن‌ها شيطان است)).[138]

    در حديث ديگري از معصوم(عليه‌السلام) چنين نقل شده است:
    ((من كان يوم بالله و اليوم الاخر فلا يبيت في موضع يسمع نفس امرأة ليست له بمحرم؛ هر فردي كه به خدا و روز آخرت ايمان دارد، پس در محلي كه نفس زدن زن نامحرم را مي‌شنود، بيتوته نكند و نخوابد)).[139]


    در روايتي از پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) نقل شده است:
    ((اذا جلست المرآة مجلسا فقامت عنه فلا يجلس في مجلسها رجل حتي يبرد؛ هنگامي كه زن در جايي نشست و سپس از آن‌جا بلند شد، پيش از اين كه محل نشستن او سرد گردد، ديگري به جاي او ننشيند)).[140]

    امروزه در علم تجربي به اثبات رسيده است كه همواره از اندام هر موجود جانداري، امواج مرموزي متصاعد مي‌شود و در محدوده‌اي خاص، روي اشياي مستعد و همگون تأثير مي‌گذارد كه گاهي از آن به مانيه تيسم[141] حيواني تعبير مي‌كنند. در انسان اين تشعشعات يا دست كم بروز آن‌ها تناسب خاص با افكار و روحيات و آمادگي ساختمان جسماني دارد. به ويژه در زنان، امواج بالا از شدت بيش‌تري برخوردار است. دانشمندان آلماني در تحقيقات گسترده‌اي به اين واقعيت علمي پي برده‌اند كه از اندام زن و حتي از موي سر او امواج مرموزي پراكنده مي‌شود و بر بدن برخي از مردان مستعد تأثير گذاشته، موجب تحريك و فعاليت غده‌هاي جنسي‌شان مي‌گردد.[142]




    د) نامطلوب بودن استعمال عطرهاي تند و تحريك كننده

    گفته شد كه از نظر ويژگي‌هاي آفرينش، زن غالبا مظهر زيبايي و دلربايي و مرد غالبا مظهر دلدادگي است. دو ويژگي مذكور هنگامي در مسير صحيح و در راستاي كمال الهي انسان قرار مي‌گيرد كه بر اساس ازدواج مشروع در كانون خانواده سيراب گردد.


    گاهي برخي عوامل، دو ويژگي مذكور را در خارج از چارچوب خانواده تحريك و تشديد مي‌كنند. تشديد ويژگي‌هاي بالا باعث آسيب‌زايي غريزه جنسي مي‌گردد كه يكي از آن عوامل، استعمال عطرهاي تند و تحريك كننده توسط بانوان در بيرون منزل و در برخورد با نامحرم است. از اين رو، در برخي احاديث به شدت از آن منع شده است.

    در حديثي از پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) نقل شده است:
    ((ايما امرأة استعطرت ثم خرجت فمرت علي قوم ليجدوا ريحها فهي زانية؛ هر زني كه عطر و ماده خوشبو كننده استعمال كند و از منزل خارج شود و بر گروهي از افراد نامحرم عبور كند تا بوي خوش عطر وي را استشمام نمايند، چنين زني زناكار است)).[143]


    ممكن است در ذهن خواننده اين پرسش مطرح گردد كه چگونه زني به صرف استعمال عطر در برخورد با نامحرم، زناكار به شمار آيد. از اين رو به نظر مي‌رسد تعبير زنا در اين روايت، قدري نيازمند توضيح است. زنا يك معناي اصطلاحي و مشهور دارد و آن نزديكي زن به مرد به طور غير قانوني و نامشروع است. افزون بر معناي اصطلاحي مشهور، براي زنا در فرهنگ اسلامي يك معناي گسترده‌تري است كه ريشه در معناي لغوي آن دارد. بر اساس اين معناي گسترده، هر عمل انحرافي كه باعث شود زندگي و حيات پاكيزه از مسير صحيح خارج گشته و باعث آلودگي آن به گناه گردد، زناست.[144]

    با توجه به همين معناي گسترده زنا، در بعضي روايات به برخي از اعضاي بدن، انواع خفيف‌تري از زنا نسبت داده شده است.


    در روايتي از امام باقر و امام صادق(عليهماالسّلام) نقل شده است:
    ((ما من احد الا و هو يصيب خطأ من الزنا فزنا العينين النظر و زنا الفم القبلة و زنا اليدين اللمس صدق الفرج ذلك او كذب؛ هيچ انساني (غير معصوم) نيست، مگر اين كه سهمي از زنا دارد. پس نگاه شهوت آلود، زناي دو چشم است. بوسيدن شهوت آلود، زناي دهان است. لمس شهوت آلود زناي دو دست است. خواه اين گونه زنا را زناي فرج (زناي اصطلاحي) همراهي كند يا نكند)). [145]




    هـ) نامطلوب بودن راه رفتن در وسط جاده

    براساس روايتي، زنان از راه رفتن در وسط جاده نهي شده‌اند و در مقابل، به راه رفتن از كنار ديوارها و جاده‌ها توصيه شده‌اند:
    ((ليس للنساء من سروات الطريق شيء ولكنها تمشي في جانب الحائط و الطريق؛ براي زنان جايز نيست كه از وسط جاده حركت كنند. آن‌ها بايد در يك طرف ديوار و جاده راه بروند)).[146]


    به نظر مي‌رسد يكي از حكمت‌هاي چنين دستوري اين است كه معمولا مردان به دليل وظايف اجتماعي، بيش‌تر در خيابان‌ها رفت و آمد مي‌كنند و راه رفتن زنان در وسط جاده‌ها و خيابان‌ها، باعث اختلاط و برخورد آن‌ها با مردان مي‌گردد و اختلاط زن و مرد نامحرم در رفت و آمد، از جمله مقدمات تحريك غريزه جنسي است.


    در روايتي از اميرمؤمنان علي(عليه السلام) كه مظهر كامل غيرت ديني است نقل شده است:
    ((يا اهل العراق نيئت ان نسائكم يدافعن الرجال في الطريق اما تستحيون؛ اي مردم عراق؛ باخبر شدم كه زنان شما در راه و جاده با مردان برخورد مي‌كنند و به آن‌ها تنه مي‌زنند، آيا از اين كار شرم نمي‌كنيد)).[147]
    ویرایش توسط طلیعه طلا : 4th October 2013 در ساعت 09:14 AM
    اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر


  3. #13
    همکار بخش مذهبی
    نوشته ها
    4,395
    ارسال تشکر
    7,424
    دریافت تشکر: 12,850
    قدرت امتیاز دهی
    7192
    Array

    پیش فرض پاسخ : برخي جلوه‌هاي باطني تاثير پوشش اسلامي

    پى نوشت ها:


    [1] آن‌چه از مفاهيم مذكور در اين اثر مورد نياز و توجه است، اين است كه تمام مفاهيم ياد شده در اين كه پوشش معنوي هستند، مشترك مي‌باشند و اما تعريف دقيق هر يك از اين مفاهيم و تعيين نسبت و رابطه آن‌ها با يكديگر بحث گسترده‌اي را مي‌طلبد كه خود نيازمند نوشتار مستقلي است.
    [2] براي آگاهي بيش‌تر درباره عفت و اقسام آن، نك: حسن عرفان((عفت در انديشه گفتار و رفتار)) مجله حديث زندگي، ش 6، ص 10. همچنين همان، ص 49. مصاحبه با دكتر حسين اسكندري و درباره معناي اصطلاحي عفاف در علم روانشناسي. نيز نك: عليرضا نوري((معيارهاي اسلامي پوشش زنان و الگوي مصرف آن)) نشريه انديشه صدق، ش 8 و 9 ، ص 122.
    [3] سوره نور، آيه 60.
    [4] الاصول من الكافي: ج 1، ص 21، حديث 14.
    [5] هتك زيد الستر (هتكا) من باب ضرب خرقه، فيومي الصباح المنيز، واژه هتك.
    [6] عفت در انديشه، گفتار و رفتار، مجله حديث زندگي: شماره 6، ص 12 (با گزينش).
    [7] براي نمونه، به دو كتاب روايي وسائل الشيعه الي مسائل الشريعه، كتاب النكاح ابواب النكاح المحرم، باب 31، باب العفة و الورع و همچنين كتاب مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، كتاب النكاح، ابواب النكاح المحرم، باب 25 وجوب العفة و الورع مراجعه گردد.
    [8] غرر الحكم و درر الكلم: ص 284.
    [9] ميزان الحكمة، واژه عفت.
    [10] الاصول من الكافي: ج 2، كتاب الايمان و الكفر، باب العفة، ص 79، روايت 1 و همچنين روايت 7 و 8.
    [11] همان، روايت 4.
    [12] ميزان الحكمة: واژه عفت.
    [13] سوره نور، آيه 33.
    [14] هاشمي ركاوندي، مقدمه‌اي بر روان‌شناسي زن: ص 198. به نقل از روح القوانين: ص 226.
    [15] غرر الحكم و درر الكلم: ص 257.
    [16] همان: ص 256.
    [17] همان: ص 257.
    [18] ناظم زاده قمي، جلوه‌هاي حكمت گزيده موضوعي كلمات اميرالمؤمنين(عليه‌السلام): ص 199-200.
    [19] همان.
    [20] سوره قصص، آيه 25.
    [21] الاصول من الكافي: ج 2، باب المؤمن و علاماته و صفاته: ص 230،روايت 1.
    [22] همان، باب الحياء: ص 106،ح 5.
    [23] مجلسي، بحارالانوار: ج 3، ص 81.
    [24] حداد عادل، فرهنگ برهنگي و برهنگي فرهنگي، ص 68-69. به نقل از پروفسور اسوالد شوارتز طبيب و روان شناس اتريشي، در روان‌شناسي جنسي: ص 70-71.
    [25] و.د.كوچتكف، روان‌شناسي و تربيت جنسي كودكان و نوجوانان: مترجم، محمد تقي زاده: ص 33.
    [26] نوعي لباس خارجي.
    [27] ابراهيم اميني، اسلام و تعليم و تربيت: ج 1، ص 62-68.
    [28] ابراهيم اميني، اسلام و تعليم و تربيت: ج 2، ص 63-68.
    [29] روان شناسي و تربيت جنسي كودكان و نوجوانان: ص 34-38.
    [30] ميزان الحكمة: ج 2، ص 565، واژه حيا.
    [31] سترني عنكم الجلباب الدين، نهج البلاغه: خطبه 4، ص 51.
    [32] غرر الحكم و درر الكلم: ص 85.
    [33] همان: ص 86.
    [34] همان.
    [35] همان.
    [36] همان: ص 85.
    [37] محمد علي سادات، رفتار والدين با فرزندان: ص 102-103.
    [38] دنياي نوجوان: ص 181.
    [39] براي آگاهي درباره جزئيات داستان يوسف و زليخا، به كتاب‌هاي تفسير ذيل سوره يوسف، آيات 23-34 مراجعه شود. افزون بر كتاب‌هاي تفسير، كتاب‌هاي تك‌نگاري و مستقلي نيز درباره داستان حضرت يوسف نوشته شده است مانند: الف) جمال انسانيت يا تفسير سوره يوسف، صالحي نجف آبادي. ب) يوسف قرآن، محسن قرائتي.
    [40] سوره يوسف، آيات 23-24.
    [41] ((يا ايها النبي قل لازواجك و بناتك و نساء المؤمنين يدنين عليهن جلابيبهن. (سوره احزاب، آيه 59).
    [42] ((وليضربن بخمرهن علي جبوبهن)) (سوره نور، آيه 31).
    [43] مرتضي مطهري، مسئله حجاب: ص 144-145.
    [44] فرهنگ برهنگي و برهنگي فرهنگي: ص 63-64 . به نقل از ((تفاوت‌هاي زن و مرد از نظر فيزيولوژي و روان‌شناسي)) دكتر محمود بهزاد: مجله نگين، ص 134. ص 24، تيرماه 1355.
    [45] ((رابطه پوشش و نگاه)) مجله پيام زن، ش 95، ص 5.
    [46] تفكيك بحث پوشش و نگاه و اختصاص اولي به زنان و دومي به مردان، از باب غلبه و كثرت است؛
    [47] سوره نور، آيه 60.
    [48] نهج البلاغه: نامه 31، ص 405.
    [49] ميزان الحكمة: ج 2، ص 259. واژه حجاب.
    [50] مستدرك الوسائل: ج 3، ص 211 (لسان العرب، ج 10، ص 204).
    [51] ((ولا تقربوا الي الزني انه كان فاحشة و ساء سبيلا)). (سوره اسراء، آيه 32).
    [52] ((الزانية و الزاني فاجلدوا كل واحد منهما مأئة جلدة)) (سوره نور، آيه 2).
    [53] ميزان الحكمة: واژه لباس، همچنين عبدالكريم زيدان، المفصل في احكام المرآة و البيت المسلم في الشريعة الاسلامية: ج 3، ص 332 ـ به نقل از صحيح مسلم بشرح النوري: ج 14، ص 109-110.
    [54] المفصل في احكام المراة و البيت المسلم في الشريعة الاسلامية: ج 3، ص 334-335 . به نقل از سنن ابن داود، ج 11، ص 161
    [55] المفصل في احكام المرأة والبيت المسلم في الشريعة الاسلامية: ج 3، ص 330. به نقل از نيل الاوطار شوكاني: ج 2، ص 116-117.
    [56] براي آگاهي بيشتر به كتاب آئين بهزيستي اسلام: ج 4، ص 49 مراجعه شود.
    [57] وسائل الشيعه: ص 355، روايت 2.
    [58] نهج‌البلاغه: ص 506، حكمت 207.
    [59] وسائل الشيعه: ج 17، ص 290، روايت 14.
    [60] نهج البلاغه: خطبه 153.
    [61] وسايل الشيعه: ص 118، روايت 1.
    [62] سوره نور، آيه 31.
    [63] سوره نور، آيه 60.
    [64] سوره احزاب، آيه 32.
    [65] تفسير القمي: ج 2، ص 193، ذيل آيه مذكور.
    [66] براي آگاهي بيشتر درباره جنبش برهنگي در غرب نك:
    الف) استاد شهيد مطهري، اخلاق جنسي در اسلام و جهان غرب
    ب) استاد شهيد مرتضي مطهري، مقدمه كتاب، مسئله حجاب.
    ج) دكتر حداد عادل، فرهنگ برهنگي و برهنگي فرهنگي.
    د) جلال رفيع، يادداشت‌ها و ره‌آوردهاي سفر نيويورك كه در بهشت شداد آمريكاي متمدن آمريكاي متوحش.
    [67] سوره نور، آيه 31.
    [68] سوره نور آيه 31.
    [69] بر اساس روايت معتبري در وسائل الشيعه: ج 14، ص 147، حديث 3، ثياب در آيه شريفه بالا به جلباب تفسير شده است.
    [70] نهج البلاغه: نامه 31.
    [71] سوره نور، آيه 31.
    [72] الفروع الكافي: ج 5، ص 521. البته درباره معناي آيه، احتمالات و ديدگاه‌هاي ديگري نيز مطرح شده كه بحث مفصل درباره آن‌ها فرصت ديگري مي‌طلبد.
    [73] نك: سيد محسن محمودي،، مسائل جديد از ديدگاه علما و مراجع تقليد: ج 2، ص 81.
    [74] براي آگاهي بيش‌تر، نك: استاد مطهري، مسئله حجاب: ص 209-210.
    [75] سوره نور، آيه 31.
    [76] تفسير قمي: ج 2، ص 196، ذيل آيه جلباب.
    [77] برخي از قرائن تاريخي و لغوي، در مورد معنا و رنگ جلباب قرآني را نگارنده در كتاب حجاب‌شناسي، چالش‌ها و كاوش‌هاي جديد و همچنين مقاله‌اي با عنوان ((نقد ادله مخالفين چادر مشكي)) مطرح نموده است. مقاله مذكور در پاسخ شبهات مخالفان چادر مشكي در تاريخ 3 و 4 بهمن 79 روزنامه جمهوري اسلامي چاپ شده است كه علاقه‌مندان مي‌توانند براي آگاهي بيشتر به آن مراجعه كنند.
    [78] محمد حسن نجفي، جواهر الكلام في شرح شرايع الاسلام: ج 8، ص 235.
    [79] ماكس لوشر، روان شناسي رنگ‌ها: ترجمه ويدابي زاده.
    [80] حجت الله رحماني، اعجاز رنگ سياه، چرا چادر مشكي: نشريه فيضيه، 7 آذر 1379، ص 3.
    [81] دكتر احمد اردوباري، آيين بهزيستي اسلام: ج 2، ص 97-146.
    [82] براي آگاهي بيش‌تر نك: حسين مهدي زاده، نقد ادله مخالفين چادر مشكي، روزنامه جمهوري اسلامي ، 3 و 4 بهمن 1379.
    [83] نهج البلاغه: ص 550، حكمت 420.
    [84] سوره غافر، آيه 19.
    [85] افروع من الكافي: ج 5، ص 559 ـ وسائل الشيعه، حر عاملي: ج 14، ص 138.
    [86] آمدي غرر الحكم: ص 260.
    [87] المنذري، الترغيب و الترهيب من الحديث الشريف: ج 3، ص 34.
    [88] صدوق، كتاب من لا يحضره الفقيه: ج 3، ص 474.
    [89] وسائل الشيعه: ج 14، ص 139، روايت 6.
    [90] وسائل الشيعه: ج 14، ص 141، روايت 16.
    [91] همان: ص 140، روايت 12.
    [92] مستدرك الوسائل: ج 14، 269، روايت 8.
    [93] المفصل في احكام المرأة و البيت المسلم في الشريعة الاسلامية: ج 3، ص 489 به نقل از صحيح البخاري به شرح الكرماني: ج 22، ص83.
    [94] سوره نور، آيات 30-31.
    [95] طبرسي، مكام الاخلاق: ص 197.
    [96] همان.
    [97] جلوه‌هاي حكمت گزيده موضوعي كلمات اميرالمؤمنين علي(عليه‌السلام): ص 200.
    [98] نهج البلاغه: خطبه 193، خطبه متقين.
    [99] ابن ابي شعبه حراني، تحف العقول عن آل الرسول(صلي الله عليه و آله)، احاديث امام سجاد(عليه‌السلام)، رساله حقوق.
    [100] ابن ابي الحديد: شرح نهج البلاغه: ج 20، ص 236.
    [101] مستدرك الوسائل: ج 14، ص 274.
    [102] غرر الحكم: ص 260.
    [103] مستدرك الوسائل: ج 14، ص 269.
    [104] دنياي نوجوان، ص 212.
    [105] روانشناسي نوجوان و جوانان: ص 125.
    [106] زنا العينين النظر، وسائل الشيعه: ج 14، ص 138، روايت 2.
    [107] كم من نظرة جلبت حسرة. تصنيف غرر الحكم و درر الكلم: ص 21.
    [108] پاك نژاد، اولين دانشگاه و آخرين پيامبر: ج 19، ص 46.
    [109] به روايات مصافحة و تقبيل در كتاب روايي از جمله اصول من الكافي: 2، ص 179-185 مراجعه شود.
    [110] وسائل الشيعه: ج 14، ص 151، روايت 2.
    [111] الاصول من الكافي: ج 2، ص 186 ـ كتاب الايمان و الكفر: باب التقبيل، روايت 6.
    [112] ميزان الحكمة: ج 1، ص 32. واژه تقبيل.
    [113] كتاب من لا يحضره الفقيه: ج 3، ص 437. همچنين مكارم الاخلاق: ص 256.
    [114] كتاب من لا يحضره الفقيه: ج 3، ص 436.
    [115] وسايل الشيعه: ص 171، روايت 1.
    [116] حاشيه كتاب من لا يحضره الفقيه: ج 3، ص 436.
    [117] وسائل الشيعه: چاپ موسسه آل البيت: ج 20، ص 342.
    [118] مكارم الاخلاق: ص 232.
    [119] همان: ص 323.
    [120] روان شناسي و تربيت جنسي كودكان و نوجوانان: ص 37.
    [121] سوره نور، آيات 58-59.
    [122] الفروع من الكافي: ج 5، ص 529، روايت 1.
    [123] يوسف مدن، التربية الجنسيه للاطفال و البالغين: ص 90.
    [124] آيين تربيت: ص 344.
    [125] حسن عرفان، ((عفت د رانديشه گفتار و رفتار)): مجله حديث زندگي، ش 6، ص 13.
    [126] دنياي نوجوان: ص 192.
    [127] احمد محمد جمال، نحو تربية الاسلامية: ص 75-79
    [128] روان شناسي و تربيت جنسي كودكان و نوجوانان: ص 37.
    [129] وسايل الشيعه: ص 94، روايت 2.
    [130] همان: ج 14، ص 94، روايت 1.
    [131] همان: روايت 4 و ص 95، روايت 6.
    [132] همان: ص 95، روايت 8.
    [133] بحارالانوار: ج 104، ص 38.
    [134] جلال رفيع، يادداشت‌ها و ره‌آوردهاي سفر نيويورك در بهشت شداد.آمريكاي متمدن، آمريكاي متوحش، ص 404.
    [135] اسلام و تعليم و تربيت: ج 2، ص 77.
    [136] محمد علي سادات، رفتار والدين با فرزندان: ص 93.
    [137] به عنوان نمونه به مجله كاوشي نو در فقه اسلامي: ش 24، تابستان 79، ص 58 مقاله ((پوشش بانوان در برابر مردان نامحرم)) مراجعه شود.
    [138] فروع كافي: ج 5، ص 320.
    [139] وسائل الشيعه: روايت 3.
    [140] همان: روايت 1.
    [141] براي آگاهي بيشتر درباره مانيه تسم، به كتاب مانيتيسم شخصي از پل ژاگو مترجم مشفق همداني مراجعه شود.
    [142] سيد مجتبي هاشمي كاوندي، مقدمه‌اي بر روان شناسي زن با نگرش علمي و اسلامي: ص 194.
    [143] نهج الفصاحه: مترجم: ابوالقاسم پاينده: ص 205.
    [144] براي آگاهي بيشتر به كتاب آقاي حسن مصطفوي، التحقيق في كلمات القرآن الكريم: ج 4، ذيل ماده زنا مراجعه شود.
    [145] وسائل الشيعه: ج 14، ص 138، روايت 2.
    [146] همان، ص 132، روايت 1. همچنين كتاب من لا يحضره الفقيه: ج 3، ص 561.
    [147] وسائل الشيعه: ج 14، ص 174.
    اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر


صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ساپورت پوشان مبتلا به سندروم خودنمایی هستند
    توسط نارون1 در انجمن روانشناسی اجتماعی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 21st September 2013, 10:35 AM
  2. آبی پوشان استقلال سپید پوش شدند
    توسط ✿elnaz✿ در انجمن اخبار دنیای فوتبال
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 6th April 2013, 07:37 PM
  3. سلول های جنسی کپور برای صید کپور
    توسط niusha231 در انجمن صید و بهره برداری آبزیان
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 16th March 2013, 11:56 AM
  4. تیتراژ پایانی سریال چار دیواری با صدای پوریا نیک پور
    توسط Bad Sector در انجمن موسیقی متن فیلم
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 4th February 2011, 03:34 PM
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 27th May 2010, 01:03 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •