بعد از سالها دوباره رنگین کمون دیدم. آخرین بار دوم یا سوم ابتدایی بود. روی ایوان خونه بابابزرگم داد زدم؛ رنگین کمون. بعد بابا بزرگم( خدارحمتش کنه) عصا بدست اومد کنارم ، دستم رو گرفت ؛ گفت: کدوم رنگ از بقیه پر رنگ تره؛ منم بهش گفتم: رنگ زرد ، گفت: پس سال بعد خشک سالی میشه. عجیبه که سال بعد هم خشک سالی شد!!!
یادش بخیر دلم برای بابا بزرگم خیلی تنگ شده.
علاقه مندی ها (Bookmarks)