آموزش حیا به کودکان و نوجوانان
شناخت صحیح احکام الهی به عنوان یک عنصر مهم، در تربیت دینی فرزندانمان محسوب می شود. اگر بخواهیم فرزندان خود را طوری تربیت کنیم که احکام الهی رعایت نمایند باید از همان زمان کودکی بر طبق دستورات دینی عمل نماییم.
برای اینکه دختران و پسران هنگام بلوغ با مشکلی روبه رو نشوند و به تدریج با نقش خاص خود به عنوان دختر و یا پسر آشنایی یابند، باید از همان ابتدا به طور جداگانه با آنها رفتار شود. این مسأله در مورد دختران اهمیت بیشتری دارد؛ زیرا آنها زودتر از پسران به بلوغ می رسند. در تعالیم اسلامی به این نکته توجه کامل و توصیه شده است که از حدود 6 سالگی با دختر و پسر به روشی جداگانه رفتار شود. در روایات اسلامی توصیه شده است که دختر بچّه شش ساله را پسر بچه یا مرد نامحرم نبوسد و در بغل نگیرد. همچنین زنهای نامحرم از بوسیدن پسر بچّه ای که سنش از هفت سال گذشته است، خودداری کنند. همینطور توصیه کرده اند که بستر کودکان در شش سالگی از هم جدا شود.
رعایت این اصول سبب می شود که دختران و پسران از همان آغاز به تدریج نقش مردانه و زنانه مناسب را پیدا کنند و برای بلوغ آمادگی کافی داشته باشند. به هر حال باید از دوران کودکی زمینه برای رشد ویژگیهای فطری دختر و پسر در خانواده فراهم آید و هر یک از این دو در مسیری که آفرینش با تدبیری حکیمانه پیش پای آنها نهاده است، سوق داده شوند..
در ارتباط با آموزش کودکان باید این نکته را مدّ نظر داشته باشیم که آیا ما هستیم که او را متدین و مۆمن می سازیم و یا خود اوست که می باید ایمان بیاورد و متدین شود؟ پاسخ دقیق می تواند روشنگر شیوه برخورد ما با فرزندان درتمامی زمینه ها از جمله برخورد با جنس مخالف باشد.
کودک موقعی فعل تربیتی را درونی می کند که خود به طور فعال در آن نقش داشته باشد. اگر خواهان آن هستیم که کودکان مقررات، ارزشها، خصایل و فضایل اخلاقی را درونی کنند یعنی در سازمان ذهنی و عاطفی آنها ریشه بدواند و در عمق وجودشان جایگزین شود باید لوازم و شرایط تربیت را به گونه ای فراهم کنیم که کودک خود راغب و مایل به آن شود. مهمترین اصل در تربیت خود انگیخته مسأله رغبتها و علایق کودک است. پیام تربیتی باید با کانون رغبت متربی همسو گردد.
نوجوانان را باید به گونه ای تربیت کرد که خود کنترل بار آیند و نیاز کمتری به انضباط و کنترل بیرونی داشته باشند، و به نحوی آنان را آماده و پرهیزگار نماییم که اگر به درون دریای گناه و لغزش هم وارد شدند، همانند مرغابی آب بر اندامش ننشیند و خشک بیرون آید، و در واقع عالم را محضر خدا بدانند و در همه جا از درون او را پیام آوری باشد.
در مورد رعایت حدود شرعی در روابط دخترو پسر می باید اولاً ما حدود را به خوبی بشناسیم و از افراط و تفریط بیهوده اجتناب کنیم. ثانیا فرزندان را افرادی بار بیاوریم که با کنترل درونی رشد کنند نه فقط ما با کنترلهای بیرونی. در اینجاست که معنای کلام حضرت زهرا(س) نیز مشخص می شود که رفتار مطلوب زن در رابطه با نامحرم را چنین توصیف می فرمایند: «زن، نامحرمی را نبیند و نامحرمی او را نبیند.» چنین الگویی برای کسی مطرح است که خود از لحاظ رشد انسانی به جایی رسیده باشد که این کلام حضرت زهرا(س) را خود با تمام وجود حس کند وآن را دستورالعمل زندگی قرار دهد.
هر قدر فرهنگ یک خانواده بالاتر باشد به جزئیات و دقایق زندگی و از آن جمله دقایق در مورد روابط اجتماعی با دیگران توجه بیشتری می کند. دختری که در برخورد با افراد نامحرم، از آن جمله پسرعمو، پسرعمه، پسردایی و امثال آن پوشش خود را مراعات می کند و حجاب خود را نگاه می دارد و نیز رفتار متین و دینی در مقابل آنها دارد، با این اعمال، سطح فکر و فرهنگ خود را نشان می دهد. به این ترتیب خانوادها خود باید برنامه مشخصی در زمینه آموزش حدود رفتاری با افراد محرم و نامحرم، حلال و حرام به فرزندان خود داشته باشند.
خانم فاطمه طباطبایی در باره نظر امام خمینی راجع به حجاب دختران چنین نقل می کند:
امام خمینی می فرمودند: تا تکلیف نشده حجاب لازم نیست، می تواند هر رنگی که می خواهد بپوشد. ولی وقتی تکلیف شد، دیگر نگویید عیب ندارد. این را به بچه تلقین کرده اید که راجع به مسایل دینی سخت نباشد، باید به بچه فهماند که بعد از سن تکلیف پسرعمو و پسرخاله نامحرم هستند و باید حجاب داشته باشد. این عیب ندارد.
سلیقه های مختلف پدر و مادر مسایل شرع را تغییر می دهد یا از اصل برمی گرداند و برای بچه کار را مشکل می کند. نباید مسایل شرع را برای بچه مشکل کرد. اسلام دین راحتی است. دین سختی نیست.
از نظر قرآن کریم، نه تنها تکلیف، سخت و دشوار نیست، بلکه با عمل به آن و چشیدن لذت عبادت و اوامر خداوند شیرینی و حلاوت خاصی را نیز انسان احساس می کند که با هیچ کدام از لذایذ زودگذر دنیوی قابل مقایسه نیست.
خداوند حکیم بدون در نظر گرفتن نیازها و مصالح انسان به او تکلیف نمی کند. چیزی بر او حلال یا حرام نمی نماید اگر چیزی را بر او حلال کرد، سود وی را در نظر داشته و اگر چیزی را برایش حرام کرد، مصلحت او را مورد توجه قرار داده است. به طور کلی در اسلام حکمی بدون حکمت و تکلیفی بدون مصلحت وجود ندارد، مقررات الهی بدون استثناء بر مبنای نیازهای واقعی انسان وضع شده و زندگی خوب و توأم با سعادت و عاقبت نیک جز با انجام این مقررات میسر نیست، هر یک از این احکام، پاسخگو به نیازی از نیازهای انسان است.
نکات
* آشنایی و آموزش تدریجی مسایل دینی به دختران و پسران را از همان دوران کودکی شروع کنیم.
* قبل از سن تکلیف نباید با تکالیف سخت و طاقت فرسا احساس تنفر و انزجار در کودک ایجاد نماییم.
* آموزشهای دینی و اخلاقی باید دارای انعطاف و متناسب با توانایی کودکان در سن قبل از تکلیف باشد.
* در آموزش مسایل دینی فقط حکم خدا را رعایت کنیم، نه برداشتهای نادرست خود یا آموزشهای نادرستی که برخی به نام دین به ما می دهند.
* در آمادگی و شیوه برخورد با جنس مخالف جوانان را چنان آموزش دهیم که خود را موجودی باارزش و بااراده بدانند و معتقد به کنترل درونی شوند و به گونه ای رشد یابند که همواره تقوی عامل باز دارنده آنها از خطا باشد و در واقع به مرحله خود کنترلی برسند.
* به جوانان تفهیم کنیم که رعایت حدود رفتاری با افراد محرم و نامحرم نه تنها نشانه عقب ماندگی خانواده نیست بلکه به عکس نشانگر بالا بودن سطح فرهنگ خانواده و نشانگر دقت و توجه خانواده به حدود رفتار اجتماعی و فرزندان و در نهایت سرنوشت نهایی فرزندان است.
* خداوند هیچ گاه تکلیف سختی را بر کسی تحمیل نمی کند و مقررات الهی بدون استثناء بر مبنای نیازهای واقعی انسان وضع شده است.
تبیان
علاقه مندی ها (Bookmarks)