فشار رواني بخش عمده و جداييناپذير زندگي روزمره هر فرد و تجربهاي همگاني است كه هر كس بكرات آن را در زندگي خود احساس ميكند. برخلاف تصور عموم، فشار رواني هميشه دربرگيرنده حوادث ناخوشايند و نامطلوب نيست، بلكه ميتواند محصول موفقيتهاي خوشايند نيز باشد.
روانشناسي مردان طي دهها سال تحقيقات تا حد زيادي مشخص كرده است كه فشار رواني در مردان نه تنها باعث تغييرات در انتقالات جريانات عصبي، ترشحات غدد و حركت ماهيچهها ميشود، بلكه رفتار مردان را نيز تغيير ميدهد. مردان تحت فشارهاي رواني ممكن است كمتر غذا بخورند، بيشتر سيگار بكشند، ديرتر خوابشان ببرد و خيلي زودتر از خواب بيدار شوند. همچنين ممكن است نشانههايي چون سردرد، خستگي مفرط، دردهاي قفسه سينه، احساس نگراني، داشتن اسهال يا يبوست و غيره را داشته باشند.
زنان و مردان هردو فشارهاي رواني را تجربه ميكنند، اما مردان كمتر به علائم فشارهاي رواني و بيماريهاي مرتبط به آن در خود توجه ميكنند.
بررسيها نشان ميدهند زنان دوبرابر مردان در معرض خطر علائم فشار رواني هستند، زيرا آنان داراي سيستم توليد مثلي هستند كه هم توليد فشار رواني ميكند و هم در مقابل اثرات فشارهاي رواني بسيار آسيبپذير است. براي مثال زنان در برابر اختلالات قاعدگي، سردردهاي ميگرني، نگرانيهاي ناگهاني، افسردگي و اختلال در تغذيه مانند بياشتهايي رواني و پراشتهايي رواني حساس هستند، با وجود اين مردان در معرض خطر بالاتري در برابر علائم فشارهاي رواني قرار دارند كه آن مرگ زودرس است.
نشانههاي خطرناك فشار رواني در مردان
يكي از جاافتادهترين تفاوتهاي جنسيتي در سلامت اين است كه اميد زندگي مردان در جهان به طور متوسط 3 سال كمتر از زنان است. چيزي كه كمتر به آن توجه شده اين كه ميزان شكاف جنسيتي ميان نواحي بسيار متغير است.
براي مثال، در اروپاي غربي اميد زندگي مردان 11 سال كمتر از زنان است، اما در كشورهايي مثل افغانستان كه در آنجا موسسات مذهبي، فرهنگي و قانوني به گونهاي است كه زنان به اندازه كافي به خدمات اجتماعي و سلامت دسترسي ندارند، اميد به زندگي مردان برابر يا بيشتر از زنان است. مردان باور دارند اين تفاوت از سخت كار كردن و فشار رواني است. در حالي كه زنان بر اين باورند كه مردان مراقبت سلامت خود نيستند. به هر حال شواهدي نشان ميدهد جنبههاي ديگري از مرد برتري بر نگرش و رفتار مردان در ارتباط با سلامتشان تاثير ميگذارند و آنان را به گزينش شيوهاي وا ميدارد كه براي سلامتشان مضر است.
بيشتر مردان به اشتباه تصور ميكنند توجه به سلامت يك ويژگي زنانه تلقي ميشود و مردان به طور طبيعي قوي، مقاوم به بيماري، غيرحساس بر درد و ناراحتيهاي جسماني هستند، غافل از اين كه بيتوجهي به علائم مهم اوليه فشار رواني حتي ميتواند كشنده باشد.
معمولا مردان به اين علائم اوليه توجه نميكنند، آنان را ناديده ميگيرند و ممكن است زماني تصميم بر معالجه بگيرند كه خيلي دير باشد. برخي از اين نشانههاي اوليه كه در بدن ظاهر ميشوند، عبارتند از: تنفس سريع، خستگي مزمن، سوزش در قلب و حالت تهوع. برخي ديگر از علائم اوليه در رفتارهاي مردان مشاهده ميشوند مانند زياد سيگار كشيدن، پرخوري يا خوردن مشروبات الكلي ، عصبانيت و احساس بدبيني. حالت تدافعي، افسردگي، بينظمي، بياعتنايي، وابستگي و اشكال در تصميمگيري، هر يك نشانههايي هستند كه امكان دارد ابتدا به صورت خفيف يا متناوب بروز كنند، اما همچنان كه فشار رواني ادامه مييابد ، اين علائم نيز بيشتر ميشوند و شدت آنها هم افزايش مييابد .
فشار رواني شغلي مردان
در دنياي متغير امروزي كه ماهيت كار و شغل نيز در حال تغيير است، فشار رواني شغلي بيش از هر زمان ديگر، براي سلامت كاركنان و همچنين سلامت سازمانها، يك تهديد جدي به حساب ميآيد. معمولا فشار رواني شغلي مردان با نشانههاي جسماني، رواني و رفتاري همراه است. سردردهاي مزمن، اختلالات خواب، مشكلات تمركز، نارضايتي شغلي، روحيه كاري پايين، افسردگي، اضطراب، بيحوصلگي، غيبت از كار و ترك محل خدمت از نشانههاي شايع فشار رواني ناشي از كار در مردان است.
مهمترين عوامل ايجادكننده فشار رواني مردان در رابطه با شغلشان عبارت است از : عدم درآمد كافي، از دست دادن كار، تغيير شغل (به علت تغيير محل كار يا حتي ارتقا)، محيط كاري ناسالم، ساعات كاري نامناسب و همچنين فقدان انگيزه كافي در كار.
معمولا مردان با اين ديد به اجتماعي شدنشان ادامه ميدهند كه مهمترين جنبه زندگيشان، شغلشان است و در كار منزل و بچهداري كمترين يا دومين نقش را دارند. تعارض بين انتظارات اجتماعي و واقعيت زندگي شخصي و خانوادگي مردان بر فشار رواني و بيماريهاي مرتبط با فشار رواني در آنان منجر ميشود.
بنابراين مرداني كه زير فشار رواني ناشي از كار هستند ، لازم است بيشتر از خود مراقبت كنند. آنان اگر خواستار آنند كه در شغلي بيشتر پيشرفت كنند، داشتن كنترل در تصميمگيري شرط لازم برايشان است.
مردان بايد به ياد داشته باشند براي دوري از فشارهاي رواني شغلي تا جايي كه ممكن است از بدن خود كار سنگين و بيگاري نكشند و از خود سوءاستفاده نكنند و از نيازهاي طبيعي و احساسات لازم (به بهانه شغل) خود را محروم نكنند.
مردان بايد به ذهن خود فشار نياورند و نسبت به آن بيرحم نباشند. از خود انتظار نداشته باشند كه هر طور شده ادامه بدهند و به هر قيمت كه شده كار را تمام كنند، چراكه قيمت آن ممكن است برايشان گران تمام شود.
پيشنهادهايي براي كاهش فشار رواني مردان
- به داشتن تعادل در زندگي بها بدهيد.
- اگر در زندگي زناشويي خود با همسرتان مشكل داريد، سعي كنيد احساساتتان را با همسرتان در ميان بگذاريد و در صورت لزوم به يك مشاور مراجعه كنيد.
- هيچگاه دعا و نيايش را از ياد نبريد، چراكه دعا و نيايش از شدت اضطراب ميكاهد و در دلها اميد ميكارد.
- سيستم حمايتي قوياي از دوستان و خويشاوندان ايجاد كنيد.
- اگر هميشه وقت كم ميآوريد ، حتما در مديريت زمان خود تجديدنظر كنيد. سعي نكنيد همه كارها را با هم انجام دهيد، بلكه در انجام كارهايتان برنامهريزي و اولويتبندي داشته باشيد.
- به اندازه كافي استراحت و خواب داشته باشيد. خواب خوش، داروي موثري است كه تمام باتريهاي بدنتان را شارژ ميكند.
- هنگام بيماري وانمود نكنيد بيمار نيستيد. خود را فداي كار نكنيد، بلكه آنقدر به خود استراحت بدهيد تا توانايي انجام كارها را بازيابيد.
- ميتوان گفت نشانههاي فشار رواني در مردان يكشبه به وجود نميآيند. وجود سالها فشار رواني و تركيب آنها در رقابتهاي كوتاه و بلندمدت با آسيبپذيريهاي طبيعي مردان و رفتارهايشان و تاريخچه زندگيشان باعث ميشود مردان دچار فشار رواني شوند.
آ
قايان محترم ،مرد بودن الزاما به معني ناديده گرفتن خود و تحمل فشار زياد نيست بلکه اگر مي خواهيد مرد موفقي باشيد و باعث افتخار خانواده و فرزندان خود گرديد ،بهتر است در ابتدا به فکر سلامتي خود بوده و با آرامش براي مبارزه با مشکلات زندگي گام بر داريد.
علاقه مندی ها (Bookmarks)