اختلالات میل جنسی

[نارون1]

اختلالات میل جنسی

اختلالات میل جنسی به دو طبقه تقسیم می شود :

اختلال میل جنسی کم کار : که مشخص است با کمبود یا فقدان تصورات جنسی و میل به فعالیت جنسی

اختلال انزجار جنسی : که با انزجار و اجتناب از تماس جنسی تناسلی با شریک جنسی و استمنا مشخص است .



حالت اول شایعتر از دومی است ، بااین حال ، میزان بروز هردو اختلال نامعلوم است . تخمین زده می شود که 20 درصد کل جمعیت مبتلا به اختلال کمبود میل

جنسی هستند .

عوامل سببی گوناگننی با اختلال میل جنسی رابطه دارد . بیماران مبتلا به مسائل جنسی غالبا از مهار میل جنسی به گونه ای دفاعی برای محافظت خود در برابر ترس

های ناخودآگاهشان در مورد سکس استفاده می کنند . فروید پایین بودن میل جنسی را ناشی از مهار در مرحله فالیک رشد روانی جنسی و حل نشدن تعارض های

ادیپال می دانست .

بعضی مردها که در مرحله فالیک رشد دچار تثبیت شده اند ، از مهبل زن می ترسند . زنان نیز ممکن است از تعارض های رشدی حل نشده که انگیزش را مهار می کند

در رنج باشد .

فقدان میل جنسی ممکن است در عین حال ناشی از استرس ، اضطراب یا افسردگی باشد .


پرهیز ار رابطه جنسی برای مدت طولانی ممکن است به فرونشینی تکانه های جنسی منجر شود . فقدان میل جنسی ممکن است تظاهر خصومت به شریک جنسی یا

نشانه روابط رو به تباهی باشد .

در یک مطالعه بر روی همسران جوانی که بیش از دوماه رابطه جنسی خود را قطع کرده بودند ، ناهماهنگی زناشویی شایعترین علت ارائه شده برای قطع ی مهار فعالیت

جنسی بود .



وجود میل جنسی تابع چندین عامل است :

انگیزه زیست شناختی ، احترام به نفس کافی ، توانایی قبول خود به عنوان یک فرد با تمایلات جنسی ، تجربه خوب قبلی با سکس ، قابل وصول بودن یار جنسی مناسب

، و رابطه خوب در زمینه های غیر جنسی با او . آسیب یا فقدان هریک از این عوامل ممکن است موجب کاهش میل جنسی شود .

در تشخیص گذاری ، پزشک باید سن ، سلامت کلی ، و استرس های زندگی بیمار را ارزیابی کند . باید مشخص شود که قبل از شروع اختلال ، علاقه جنسی در چه

سطحی بوده است .

نیاز به تماس و ارضاءجنسی در افراد مختلف ، و از زمانی به زمان دیگر در هر فرد فرق دارد .




ملاک های تشخیصی dsm-iv برای اختلال میل جنسی کم کار :

A = کمبود ( فقدان ) مستمر یا تکراری تخیلات جنسی و میل برای فعالیت جنسی . قضاوت در مورد کمبود یا فقدان توسط متخصص و با در نظر گرفتن عوامل موثر بر

عملکرد جنسی ، مثل سن و زمینه زندگی شخصی به عمل می آید .


B = اختلال موجب ناراحتی قابل ملاحظه یا مشکلات بین فردی می گردد .


C = یک اختلال دیگر محور i ( غیر از اختلال کنشی جنسی دیگر ) ، نظیر احتلال افسردگی اساسی توضیح بهتریبرای آن نبوده و مساله ناشی از اثیر فیزیولوژیک یک ماده (

مثل داروهای مورد سوءمصرف یا نسخه شده ) یا یک اختلال طبی کلی نمی باشد .




ملاک های تشخیصی dsm-iv برای اختلال انزجار جنسی :

A = نفرت شدید مستمر یا تکرار شونده و اجتناب از تمام ( یا تقریبا تمام ) انواع تماس جنسی تناسلی با شریک جنسی

B = اختلال موجب ناراحتی قابل ملاحظه یا مشکلات بین فردی می گردد .

C = یک اختلال دیگر محور i ( غیر از اختلال کنشی جنسی دیگر ) ، توضیح بهتری برای آن نمی باشد .






منبع:

روانپزشکی کاپلان ( جلد2 ) // ترجمه دکتر پورافکار

تهیه و تنظیم سایت علمی نخبگان جوان

[مولای شیرازی]

یکی از مهمترین علتهای طلاق تو همین مشکلات جنسیست که به خاطر مسائل عرفی و... به هیچ وجه به عنوان اصلیترین علت طلاق در طرفین مطرح نمیشه
واون مشکله که باعث و به وجودآورنده ی خیلی از مشکلات دیگه میشه
همونطور که اشاره شد یکی از موضوعاتی که میل جنسی تابع اون مطرح میشه روابط غیر جنسی وعاطفی طرفینه
که رفته رفته با کمرنگ شدن آن فقط میمونه یه رابطه صرف جنسی که اونهم از روی ناچاریه وسیر نزولی داره
اصطلاحا به این پدیده میگن طلاق عاطفی که اولین جرقه های طلاق قانونی وبه وجود آمدنه مشکلات واختلافات بیشتره
طلاق عاطفی اگر به طلاق قانونی هم کشیده نشه برای تخریب زندگی کافیه دونفر که هیچ گرایشی به هم ندارند صرفا زیر یک سقف هستند واین کنار هم بودن نه باهم بودن بنا بر دلایل مختلف ادامه داره
این مبحث خیلی گسترده تر از این حرفاست وبا یه تایپیک ومطلب اینترنتی قابل حل نیست ولی تنبه خوبیست برای پیگیری تجربی در نگاه به زندگیه زوجهایی که باهم اختلافات اساسی دارند و زوجهایی که سرتاسر زندگیشان صفا وصمیمیته