دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: فرزندسالاري جدید ، همان والدسالاري قديمي

  1. #1
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    روانشناسی بالینی
    نوشته ها
    6,602
    ارسال تشکر
    29,978
    دریافت تشکر: 25,422
    قدرت امتیاز دهی
    43644
    Array
    نارون1's: لبخند

    پیش فرض فرزندسالاري جدید ، همان والدسالاري قديمي


    براي پرداختن به مقوله‌ فرزندسالاري بايد ابتدا به تعريفي از خانواده و روابط موجود در آن اشاره كرد. در نگاه كلي، هر خانواده فراتر از يك مجموعه و به شكل يک منظومه است. «منظومه» يا «سيستم» عبارت است از مجموعه اجزاي يک گروه، به‌علاوه روابطي که دو يا چندجانبه بين اجزاي آن وجود دارد، در حالي که در يک مجموعه، کاري به روابط بين اجزا نداريم.




    منظومه‌ غيرزنده‌اي مانند منظومه شمسي را درنظر بگيريد که در آن خورشيد، سياره‌ها و اقمار همگي بر يکديگر تاثير مي‌گذارند. همان‌گونه که جاذبه زمين ماه را در مدار خود نگه مي‌دارد، ماه نيز بر جزر و مد آب‌هاي آزاد روي زمين اثر دارد.


    در منظومه‌هاي زنده مانند خانواده نيز وضعيت به همين صورت است. در منظومه خانواده، پدر و مادر نقش اصلي را دارند و يک نفر از آنها چه به صورت آشکار و چه به صورت ضمني رييس خانواده است.

    کودکان و فرزندان در اين منظومه نقش‌هاي بعدي را بر عهده دارند. اگرچه نقش‌هاي آنها هم بسيار مهم است ولي نبايد از جايگاه خود خارج شوند. يعني اگر کودکان نقش اصلي را در تصميم‌گيري‌ها ايفا کنند، نقش‌ها معکوس مي‌شود و با يک خانواده دچار «کژکاري» مواجه خواهيم بود.











    واقعيت اين است که آنچه در کشور ما به نام «فرزندسالاري» خوانده مي‌شود، مطلقا با واقعيت تطابق ندارد چون اين پدران و مادران هستند که مي‌خواهند نيازهاي ارضانشده دوران کودکي و نوجواني خود را به‌وسيله فرزندان خود ارضا کنند.

    مثلا اگر مي‌خواستند «پول توجيبي» کافي داشته باشند که به دلايل مختلف در دوران کودکي از داشتن آن محروم بوده‌اند، اکنون پول بي‌حساب به فرزند خود مي‌دهند و زماني که او به خرج کردن آن مي‌پردازد، گويي آنها هستند که لذت مي‌برند.



    اين وضعيت در وادار کردن فرزند براي رفتن به انواع و اقسام کلاس‌هاي فوق برنامه، درسي، هنري و ورزشي نيز ديده مي‌شود که گاهي حتي برخلاف تمايل خود او است و حتي استعدادي در آن زمينه ندارد. جالب اينكه در اين شرايط، پدر و مادر گلايه مي‌کنند که «ما به خاطر بچه‌ها همه کار مي‌کنيم، خودمان زندگي نمي‌کنيم و هر چه داريم در اختيار فرزندانمان است!»






    والدسالاري نوين



    اين پدران و مادران با پرورش ندادن احساس مسووليت در فرزندان، آنها را زياده‌خواه و وظيفه‌نا‌شناس بارمي‌آورند و مي‌گويند: «هر چه بچه‌ها بگويند مجبوريم اطاعت کنيم!»


    بنابراين در حقيقت در کشور ما مساله‌اي با نام «فرزندسالاري» وجود ندارد بلکه اين همان «والدسالاري» قديمي است که اکنون صورت پنهان به خود گرفته است.


    يعني پدر و مادر درواقع از بي‌مسووليتي، زياده‌خواهي، ولخرجي و حتي رفتارهاي خلاف اخلاق فرزندان خود به نوعي احساس رضايت مي‌کنند. به اين ترتيب ما امروز در جامعه با يک نوع «والدسالاري نوين» مواجه هستيم که معيارهاي آن با فرزندسالاري تفاوت‌هاي بسياري دارد.










    يك نمونه



    نمونه‌هاي گوناگوني از اين موارد بارها در خانواده‌ها ديده شده است؛ مثلا خانمي که از دوران نوجواني به‌وسيله مادر خود در ايجاد ارتباط‌هاي ساده بيرون از خانه با دوستان همسال خود محدود مي‌شده، اکنون در مقام مادر ناخودآگاه چشم خود را روي روابط حتي نامناسب دخترش مي‌بندد اما به‌صورت ظاهري از رفتار دختر خود شکايت دارد و مي‌گويد: «او به حرف من گوش نمي‌دهد!» اين مادر ارتباط کلامي دوگانه‌اي که معناي ظاهري و معناي پنهان آن متفاوت است، با فرزند خود دارد.






    مقصر كيست؟



    اگر واقع‌بين باشيم، درمي‌يابيم به جاي ايراد گرفتن از رواج «فرزندسالاري» و ايراد گرفتن از بچه‌ها که درواقع پرورده پدران و مادران هستند، بايد به خود والدين ايراد گرفت که بدون آنکه متوجه باشند، با آزادي‌هاي غيرموجه و پرورش ندادن حس مسووليت در کودک خود، مشکلاتي به‌وجود مي‌آورند و سپس کودک را در معرض اتهام قرار مي‌دهند.

    متاسفانه پدران و مادران طبقه متوسط ايراني، در حال حاضر هر دو به فکر کسب درآمد بيشتر هستند و به همين دليل وقتي براي فرزند خود ندارند و گمان مي‌کنند با پول و هديه و ناديده گرفتن اشتباه‌هاي او مي‌توانند اين ضعف را جبران کنند. به اين ترتيب يک نسل غيرمسوول را پرورش مي‌دهند.






    چه كار بايد كرد؟



    در اختيار قرار دادن امکانات مالي بي‌حساب پرورش‌ندادن حس مسووليت‌پذيري و ناديده گرفتن اشتباه‌هاي فرزند نمي‌تواند راه مناسبي براي تربيت صحيح او باشد.

    اگر پدر و مادر از اين غفلت خود آگاه باشند، مي‌توانند با در اختيار قرار دادن گران‌ترين سرمايه خود يعني وقت، در خدمت فرزندشان باشند. اگر عملكرد پدرومادر طوري باشد كه بتوانند با فرزند خود رابطه دوستانه و عاطفي برقرار کنند، به طوري که آنها را به عنوان يک همراه و همدل ببيند، بين آنها تعارض به وجود نخواهد آمد.






    پيامدها




    اگر امروز شاهد هستيم در جامعه برخلاف انتظار ما، ميزان اعتياد و روابط خارج از چارچوب‌هاي شرعي و سنتي، قانون‌شکني، بزهکاري و پرخاشگري افزايش پيدا کرده، تا حدود زيادي به دليل همين نوع پرورش کودکان است و اينکه والدين به جاي آنکه محبت واقعي به کودک داشته باشند و در عين حال برحسب ضرورت سختگيري کنند، مي‌کوشند با دادن امتيازهاي نامناسب به او، جبران مافات کنند.


    درواقع مي‌توان گفت پدر و مادري که از ابتداي صبح فرزند خود را به مهدکودک و بازي‌هاي رايانه‌اي و اينترنت و ماهواره سپرده‌اند و تا شب که به خانه برگردند، هيچ نقشي در تربيت او نداشته‌اند، نمي‌توانند به صرف دادن امکانات و چشم‌پوشي از خطاهاي فرزند، انتظار تربيت مناسب و منطقي داشته باشند.








    منبع: سلامت

    اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَخْشَاكَ كَأَنِّي أَرَاكَ وَ أَسْعِدْنِي بِتَقْوَاكَ
    مجلـــه رویش ذهــن


  2. 2 کاربر از پست مفید نارون1 سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •