درود بر شما
درین تاپیک به بررسی و مقایسه ی دو کتاب آیین کشور داری از محمد جبرئیلی و کوروش نامه اثر گزنفون می پردازیم
با توجه بدینکه در قدیم معمولا نظامیان کشور دار میشدند این تاپیک را درینجا قرار میدهیم


1. زهد و ساده‌ زيستي‌ دولتمردان‌
زهد در لغت‌ به‌ معناي‌ اعراض‌ و بي‌ ميلي‌ است‌ و در برابر رغبت‌ كه‌ عبارت‌از كشش‌ و ميل‌ است‌ به‌ كار مي‌رود. در اصطلاح‌ اخلاق‌، زهد را دل‌ كندن‌ ازدنيا و ترك‌ كردن‌ آن‌ معنا كرده‌اند. زهد با روان‌ شخص‌ ارتباط‌ دارد و فردزاهد با اين‌كه‌ امكان‌ استفاده‌ از نعمت‌هاي‌ فراوان‌ را دارد، براي‌ رضاي‌پخداوند از آن‌ها صرف‌ نظر مي‌كند؛ چنان‌كه‌ امام‌ علي(ع) مي‌فرمايد:
كسي‌ كه‌ در دنيا زهد ورزد، جان‌ خود را آزاد كرده‌ و پروردگارش‌ راخشنود كرده‌ است‌.
البته‌ زهد آن‌ گاه‌ تحقق‌ مي‌يابد كه‌ شخص‌ توانايي‌ برخورداري‌ از دنيا راداشته‌ باشد و آن‌ را رها كند و انگيزه ترك‌ دنيا هم‌، پستي‌ و بي‌ارزشي‌ آن‌ درمقايسه‌ با خدا و آخرت‌ باشد. امام (ع) درباره‌ زاهد فرموده‌ است‌:
كسي‌ است‌ كه‌ به‌ گذشته‌ دريغ‌ نخورد و به‌ آينده‌ دلبسته‌ و شادمان‌نباشد.
از ديدگاه‌ آن‌ حضرت‌ حاكم‌ و زمامدار و مسؤولان‌ كشوري‌ بايد چنين‌باشند. امام (ع) خود نيز چنين‌ بود، با اين‌كه‌ امكانات‌ مالي‌ فراواني‌ در اختيارداشت‌، نه‌ در زمان‌ حيات‌ از آن‌ استفاده‌ كرد، و نه‌ بعد از آن‌، از خود چيزي‌ به‌جاي‌ گذاشت‌.
ابن‌ ابي‌ الحديد، محقق‌ و دانشمند اهل‌ سنت‌، مي‌نويسد.
او از دنيا رفت‌ و هيچ‌ ارثي‌ از خود به‌ جاي‌ نگذاشت‌، در حالي‌ كه‌ تمام‌دنياي‌ اسلام‌ جز بخشي‌ از شام‌ در اختيار او بود.
امام (ع)، خود، مي‌فرمايد:
اگر بخواهم‌ غذاي‌ خويش‌ را از عسل‌ مصفّي‌ و مغز گندم‌ و لباسم‌ را ازابريشم‌ و حرير قرار دهم‌، قدرت‌ مالي‌ دارم‌، ولي‌ هيهات‌ كه‌ نفس‌ بر من‌پيروز شود.
اين‌ همه‌ زهد و ساده‌ زيستي‌ امام‌؛ براي‌ چيست‌؟ آن‌ حضرت‌، خود، به‌مناسبت‌هاي‌ گوناگون‌ به‌ اين‌ پرسش‌ پاسخ‌ داده‌ است‌؛ از جمله‌ فرموده‌ است‌:
خداوند بر پيشوايان‌ دادگر واجب‌ كرده‌ است‌ كه‌ زندگي‌ خويش‌ رامطابق‌ زندگي‌ ضعيف‌ترين‌ افراد تحت‌ حكومت‌ خود قرار دهند تا فقرو پريشاني‌ بر آنان‌ فشار نياورد و آنان‌ را نگران‌ نسازد.
به‌ نظر امام (ع) دولتمردان‌ بايد خود را در مشكلات‌ شريك‌ مردم‌ بدانند ودر سختي‌ها و تحمل‌ آن‌ نمونه‌ و اسوه‌ براي‌ آنان‌ باشند؛ لذا مي‌فرمايد:
با اين‌كه‌ مي‌توانم‌ از غذا و پوشاك‌ آن‌ چناني‌ بهره‌مند شوم‌، هرگز چنان‌نخواهم‌ كرد. چگونه‌ ممكن‌ است‌ من‌ از امكانات‌ خويش‌ زندگي‌ مرفهي‌داشته‌ باشم‌، در حالي‌ كه‌ شايد در حجاز و يمامه‌ و ... كسي‌ از گرسنگي‌حسرت‌ گرده‌ ناني‌ برد و يا هرگز شكمي‌ سير نخورد، و من‌ سير بخوابم‌و پيرامونم‌ شكم‌هايي‌ باشد از گرسنگي‌ به‌ پشت‌ دوخته‌ و جگرهايي‌سوخته‌ .... آيا بدين‌ بسنده‌ كنم‌ كه‌ مرا امير مؤمنان‌ گويند و درناخوشايندهاي‌ روزگار شريك‌ آنان‌ نباشم‌ يا در سختي‌ زندگي‌ نمونه‌اي‌برايشان‌ نشوم‌؟
آري‌، امام (ع) زاهدانه‌ زيستن‌ را وظيفه حاكمان‌ و كارگزاران‌ مي‌داند ومي‌فرمايد:
خداوند مرا امام‌ و پيشواي‌ خلقي‌ قرار داده‌ و بر من‌ واجب‌ كرده‌ است‌كه‌ در نفس‌ و طعام‌ و نوشيدني‌ و لباسم‌ مانند ضعفاي‌ مردم‌ باشم‌، تافقير در زندگي‌ فقيرانه خود از من‌ تبعيت‌ كند و ثروتمند به‌ وسيلهثروتش‌ سركشي‌ و طغيان‌ نكند.
نكته‌
1. امام (ع) زهد را محروميت‌ نمي‌داند، بلكه‌ آن‌ را ثروتي‌ ارزشمند به‌شمار مي‌آورد؛ چنان‌ كه‌ فرموده‌ است‌: «بي‌ميلي‌ به‌ دنيا ثروت‌ و دارايي‌است‌.» در بيانات‌ امام (ع) براي‌ زهد آثار و فوايد زيادي‌ ذكر شده‌ است‌؛ ازجمله‌ اين‌كه‌ زهد در دنيا بزرگ‌ترين‌ آسايش‌ است‌ و يا زهد در دنيا موجب‌نزول‌ رحمت‌ الاهي‌ است‌ و يا اين‌كه‌ موجب‌ بصيرت‌ و بينايي‌ باطن‌ مي‌شود.
به‌ تعبير يكي‌ از بزرگان‌: زهد، به‌ معناي‌ ترك‌ دنيا نيست‌ بلكه‌ مقصود از آن‌قطع‌ وابستگي‌ قلبي‌ و دروني‌ نسبت‌ به‌ دنيا و ترك‌ تعلق‌ بدان‌ است‌ و از اين‌جهت‌ نه‌ تنها تضادي‌ با توليد و رشد اقتصادي‌ و اجتماعي‌ ندارد، بلكه‌ مؤيد وتقويت‌ كننده آن‌ نيز هست‌، يكي‌ از ثمرات‌ زهد، كم‌ مصرفي‌ است‌ كه‌ براي‌استقلال‌ و تكامل‌ جامعه اسلامي‌ بسيار مفيد است‌.
2. همدردي‌ و تشريك‌ مساعي‌ از ناحيه پيشوايان‌ و دولتمرداني‌ كه‌ چشم‌مردم‌ به‌ آنان‌ دوخته‌ است‌، اهميت‌ بسزايي‌ دارد. از اين‌ رو، امام (ع) در دورهخلافت‌ بيش‌ از هر وقت‌ ديگر زاهدانه‌ زندگي‌ مي‌كرد، اما اگر مردم‌ در رفاه‌ وآسايش‌ باشند، در آن‌ صورت‌ پيشواي‌ امت‌ نيز مي‌تواند از رفاه‌ و آسايشي‌ كه‌عموم‌ مردم‌ از آن‌ بهره‌مندند، بهره‌مند باشد. كسي‌ از حضورامام‌ صادق (ع)پرسيد: شما فرموديد كه‌ امام‌ علي‌ بن‌ ابيطالب(ع) لباس‌ زبر و خشن‌ به‌ تن‌مي‌كرد و پيراهن‌ مندرس‌ و ارزان‌ قيمت‌ مي‌پوشيد و ... در صورتي‌ كه‌ بر تن‌شما لباس‌ نو مي‌بينم‌. حضرت‌ امام‌ صادق (ع) به‌ او فرمود:
علي‌ بن‌ ابي‌طالب(ع) آن‌ لباس‌ها را در زماني‌ مي‌پوشيد كه‌ بدنما نبود واگر آن‌ لباس‌ را اين‌ زمان‌ مي‌پوشيد به‌ بدي‌ انگشت‌ نما مي‌شد. پس‌بهترين‌ لباس‌ هر زمان‌، لباس‌ همان‌ زمان‌ است‌....