دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 62 از 297 نخستنخست ... 12525354555657585960616263646566676869707172112162 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 611 تا 620 , از مجموع 2961

موضوع: دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

  1. #611
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    مدیریت دفاعی
    نوشته ها
    4,430
    ارسال تشکر
    5,018
    دریافت تشکر: 13,826
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    Capitan Totti's: جدید40

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط سونای نمایش پست ها
    خداروشکر امروز روز خوبی بود....جز اینکه داداشم چند ساعته گوشیش خاموشه...بمنم نگفت خاموش کرد!!!! منم اینجا دستم به جایی بند نیست......بقیه رو هم نمیخواستم نگران کنم.... میسپارمش به خدای مهربونم که بهترین حفظ کننده هاست...( یه ماهه اومدم اینجا به همین زودی فراموش شدم)

    صبح رفتم حسابارو دادم خداروشکر مشکلی نبود! فقط ینکه فلش نبود همرام و کل کسایی که توو اون شرکت بودن هم فلش نداشتن دیگه مجبور شدم باز از یار قدیمی ( نت) بهره بجویم و یسری رو ایمیل کردم تا اینکه شارژش تموم شد! بعد اومدم سیمو اینارو در آوردم دیدم عه! چندراهشون تبدیل نداره.....


    امروز برای هفتمین بار استعفا دادم.....اما باز هم نشد.... به قول سلی ناز اینموقع ها یچی خوب میگه! منو توو همون گذاشتن... ( میگنا برا فامیل نباید کار کرد تو رودروایستی گیر میکنی همینه...) خلاصه بهش فکر نکردم....میخواستم از زمان استراحتم استفاده کنم....


    اومدم خونه حس خوبی یود... توو راه به کارایی که باید انجام میدادم فکر نکردم....
    اومدم خونه و نشستم!!! پیامارو چک نکردم...... وقتی صورتمو میشستم همه حواسم به همون لحظه بود....اب رو حس میکردم...دیگه تو ذهنم درگیر اینکه کدوم کارو اول انجام بدم نبودم.... چند تا کارو با هم انجام ندادم....... استراحت کردن یادم رفته بود اینروزا....
    آهان بعد از ظهرم 1 ساعت خوابیدم...خیلی کیف داد بعدشم پیاده رفتم باشگاه.... البته انقد گرم بود که چوبشو خوردم ولی خوب بود.....

    بعدم یه شمالی دیدیم که میوه ی محلی امل داد بهمون!!!! من نشُسته خوردم انقد که دلم تنگ شده بود...وقتی خوردما انگار زندگی توو رگهام جاری شد.... دلم هوای دیار کرد....

    من هم که 7-8-10 روز دیگه برمیگردم ایشالله خونه....

    آهان یکی از دکترهایی که همش باهام دعوا میکرد امروز بخوره به تخته خوش اخلاق یود....

    اومدم سایت هم که نورعلی نور شد..... داداش وحیدمون برگشتن سایت........ واقعا جاشون خالی بود.......... همه خیلییییییییییییی خوشحال شدیم.....

    خداجونم مرسی واسه همه چیز....
    آبجی دردت تو سر تک تک دشمنان میهن
    چقد منظم و با برنامه خاطره میزاری
    درود بر شما باد!

    ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــ
    امروز یه 20دیقه سوار بر اسب بدون زین شدم
    اصلا سواری اش حال نداد
    کاش یه پتو انداخته بودم زیرم!

  2. 4 کاربر از پست مفید Capitan Totti سپاس کرده اند .


  3. #612
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندس فناوری اطلاعات(it)
    نوشته ها
    1,099
    ارسال تشکر
    2,556
    دریافت تشکر: 3,904
    قدرت امتیاز دهی
    12378
    Array
    maryam kia's: نیشخند

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط Team Sar Dadbin نمایش پست ها
    آبجی دردت تو سر تک تک دشمنان میهن
    چقد منظم و با برنامه خاطره میزاری
    درود بر شما باد!

    ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــ
    امروز یه 20دیقه سوار بر اسب بدون زین شدم
    اصلا سواری اش حال نداد
    کاش یه پتو انداخته بودم زیرم!
    جالبه اخه کی بدونه زین سواره اسب میشه


    منم امشب خیلی خوشحالم تولدم بود.خیلی جالب بود اکثر دوستام یادشون بود و زنگ زدنو خندیدیمحالا قراره وقتی برگشتم یه تولد باحالو توپ ()بگیرم دوستامو دعوت کنم.یعنی ازم قول گرفتن چون من از این کارا نمیکنمبهم گفتن اگه کیک سه طبقه نباشه ما نمیایممنم گفتم نیاینحالا تا یه مشت خرج نندازن رو دستم ک ول نمیکنن
    اینم خاطره ی امشبم.لحظه به لحظه گزارش میکنم
    <a href="http://typeiran.com/r/19340"> تایپایران - مرکز تخصصی تایپ </a>

  4. 4 کاربر از پست مفید maryam kia سپاس کرده اند .


  5. #613
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    ارشد ژنتیک ،کارشناسی میکروبیولوژی
    نوشته ها
    2,987
    ارسال تشکر
    25,976
    دریافت تشکر: 13,088
    قدرت امتیاز دهی
    24669
    Array
    سونای's: جدید81

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط Team Sar Dadbin نمایش پست ها
    آبجی دردت تو سر تک تک دشمنان میهن
    چقد منظم و با برنامه خاطره میزاری
    درود بر شما باد!

    تیمسار دردم تو سرشون بخوره منقرض میشن

    ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــ
    امروز یه 20دیقه سوار بر اسب بدون زین شدم
    اصلا سواری اش حال نداد
    کاش یه پتو انداخته بودم زیرم!

    ماشالله تیمسار.... مهارت میخوادا.....

    ستاره ها نهفتم در اسمان ابري
    دلم گرفته اي دوست، هواي گريه با من

  6. 2 کاربر از پست مفید سونای سپاس کرده اند .


  7. #614
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    مدیریت دفاعی
    نوشته ها
    4,430
    ارسال تشکر
    5,018
    دریافت تشکر: 13,826
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    Capitan Totti's: جدید40

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam kia نمایش پست ها
    جالبه اخه کی بدونه زین سواره اسب میشه


    منم امشب خیلی خوشحالم تولدم بود.خیلی جالب بود اکثر دوستام یادشون بود و زنگ زدنو خندیدیمحالا قراره وقتی برگشتم یه تولد باحالو توپ ()بگیرم دوستامو دعوت کنم.یعنی ازم قول گرفتن چون من از این کارا نمیکنمبهم گفتن اگه کیک سه طبقه نباشه ما نمیایممنم گفتم نیاینحالا تا یه مشت خرج نندازن رو دستم ک ول نمیکنن
    اینم خاطره ی امشبم.لحظه به لحظه گزارش میکنم
    تو منطقه ی شما بی زین سوار شدن عادیه!
    بله بله!


    نقل قول نوشته اصلی توسط سونای نمایش پست ها
    ماشالله تیمسار.... مهارت میخوادا.....
    درود بر خواهر مهربان!
    همون بمیرن بهتره!


  8. 4 کاربر از پست مفید Capitan Totti سپاس کرده اند .


  9. #615
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    علوم تجربی
    نوشته ها
    2,086
    ارسال تشکر
    13,004
    دریافت تشکر: 10,250
    قدرت امتیاز دهی
    27194
    Array
    solinaz's: جدید92

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    من چقدر بد شانسم....چرا!؟!؟
    دیگه بقیم باورشون شده من خییییییییییییییییییییلی بدشانسم
    امروز ساعت 6 صبح یکی از بچه ها بهم زنگ زده میگه برو کلاس بندیا رو زدن تو سایت مدرسه نگاه کن.....
    اصلا نفهمیدم چه جوری بلند شدم..خدا میدونه با چه ذوقی ......دیشب ساعت 3 خوابیدم....
    بعد از کلی فکر کردن....رمز دانش اموزیم یادم اومد...
    وارد شدم .......
    دو تاکلاس ریاضی دو تاکلاس تجربی...
    دلم خوش بود تنها نیستم تو کلاس ....
    رفتم اسم خودمو و کلاسمو نگاه کردم دیدم هیشکی از بچه های پارسال تو کلاس من نیستمن تنهام....هیشکیرو تو کلاس نمیشناسمدوستای صمیمیم حدیث و مهسا رفتن ریاضی....حالا از اینا بگذریم دلم خوش با کیمیا تو یه کلاسم ولی نبودیم
    همیشه از دوران ابتدایی من جداشدم از دوستام...همش از شانسمهاین چندنفرم که اسماشونو گفتم دوستایی بودن که اول دبیرستان با هم اشنا شدیم و کم کم داشتیم صمیمی میشیدیممهسا اولین دوستم تو این مدرسه و بقل دستیم بود....اخ که چقدر زدیم تو سروکله ی هم امسال.....بامزه بود...امسال خدا میدونه کنار کی میشینم
    حالا من چیکار کنم؟؟؟!
    الان هم زمان با نوشتنم اشک تو چشام جمع شده.....دوستدارم بزنم زیر گریهولی نمیخوام بابام گریه هامو ببینه
    دیگه دوست دارم برم یه جا که واسه ی همیشه تنها باشم....دلم دریا میخواد که بخوابم روی ماسه ها....دشت...هیچ ادمی نباشه.......خودم باشم فقط......







    دوباره ساعت 9 بابام رفته کتابای درسیمو گرفته....هیچی نگفتم فقط بهشون زل زدم
    من بدبخت روز گارم
    16 شهریور
    ویرایش توسط solinaz : 7th September 2013 در ساعت 03:11 PM



    آینده ای بسازم که گذشتم جلوش زانو بزنهツ





  10. 12 کاربر از پست مفید solinaz سپاس کرده اند .


  11. #616
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    ریاضی فیزیک
    نوشته ها
    58
    ارسال تشکر
    480
    دریافت تشکر: 675
    قدرت امتیاز دهی
    1353
    Array
    sami-k's: جدید143

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    بله تابستونم تموم شدو.....بی صبرانه در انتظار دیدار یکی از بچه هام که یه چیزی شبیه بادمجنون بخوابونم وسط صورتش
    ویرایش توسط sami-k : 7th September 2013 در ساعت 01:06 PM
    Take everything from the inside and
    throw it all away


  12. 6 کاربر از پست مفید sami-k سپاس کرده اند .


  13. #617
    همکار تالار شیمی عمومی
    رشته تحصیلی
    ♥♥♥♥
    نوشته ها
    757
    ارسال تشکر
    5,978
    دریافت تشکر: 4,121
    قدرت امتیاز دهی
    9175
    Array
    1=1+1's: جدید40

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    روزگار غریبیستفدا سرم نیشخند

  14. 6 کاربر از پست مفید 1=1+1 سپاس کرده اند .


  15. #618
    همکار تالار مکانیک
    نوشته ها
    600
    ارسال تشکر
    13,417
    دریافت تشکر: 6,562
    قدرت امتیاز دهی
    6222
    Array
    homeyra's: جدید156

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط solinaz نمایش پست ها
    من چقدر بد شانسم....چرا!؟!؟
    دیگه بقیم باورشون شده من خییییییییییییییییییییلی بدشانسم
    امروز ساعت 6 صبح یکی از بچه ها بهم زنگ زده میگه برو کلاس بندیا رو زدن تو سایت مدرسه نگاه کن.....
    اصلا نفهمیدم چه جوری بلند شدم..خدا میدونه با چه ذوقی ......دیشب ساعت 3 خوابیدم....
    بعد از کلی فکر کردن....رمز دانش اموزیم یادم اومد...
    وارد شدم .......
    دو تاکلاس ریاضی دو تاکلاس تجربی...
    دلم خوش بود تنها نیستم تو کلاس ....
    رفتم اسم خودمو و کلاسمو نگاه کردم دیدم هیشکی از بچه های پارسال تو کلاس من نیستمن تنهام....هیشکیرو تو کلاس نمیشناسمدوستای صمیمیم حدیث و مهسا رفتن ریاضی....حالا از اینا بگذریم دلم خوش با کیمیا تو یه کلاسم ولی نبودیم
    همیشه از دوران ابتدایی من جداشدم از دوستام...همش از شانسمهاین چندنفرم که اسماشونو گفتم دوستایی بودن که اول دبیرستان با هم اشنا شدیم و کم کم داشتیم صمیمی میشیدیممهسا اولین دوستم تو این مدرسه و بقل دستیم بود....اخ که چقدر زدیم تو سروکله ی هم امسال.....بامزه بود...امسال خدا میدونه کنار کی میشینم
    حالا من چیکار کنم؟؟؟!
    الان هم زمان با نوشتنم اشک تو چشام جمع شده.....دوستدارم بزنم زیر گریهولی نمیخوام بابام گریه هامو ببینه
    دیگه دوست دارم برم یه جا که واسه ی همیشه تنها باشم....دلم دریا میخواد که بخوابم روی ماسه ها....دشت...هیچ ادمی نباشه.......خودم باشم فقط......
    دوباره ساعت 9 بابام رفته کتابای درسیمو گرفته....هیچی نگفتم فقط بهشون زل زدم
    من بدبخت روز گارم
    16 شهریور
    انقد سریع دوست پیدا کنی که خودتم باورت نشه....
    حتما یه صلاحی بوده...شاید قراره یه دوست خیییییییییییلی خوب پیدا کنی که هم اون، قدرِ خوبی های ترو بدونه و هم تو قدر اونو بدونی....
    بعدشم با دوستای جدید و افکار جدید آشنا میشی...
    منم سال دوم دبیرستانم دوستم رفت تجربی و من رفتم ریاضی...ولی بجاش یه چندتایی دوست محشر پیدا کردم که خداروشکر هنوزم با هم هستیم...
    خوشحال بااااااش

  16. 8 کاربر از پست مفید homeyra سپاس کرده اند .


  17. #619
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    شیمی
    نوشته ها
    389
    ارسال تشکر
    3,581
    دریافت تشکر: 2,686
    قدرت امتیاز دهی
    1090
    Array
    بحث's: جدید80

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط homeyra نمایش پست ها
    انقد سریع دوست پیدا کنی که خودتم باورت نشه....
    حتما یه صلاحی بوده...شاید قراره یه دوست خیییییییییییلی خوب پیدا کنی که هم اون، قدرِ خوبی های ترو بدونه و هم تو قدر اونو بدونی....
    بعدشم با دوستای جدید و افکار جدید آشنا میشی...
    منم سال دوم دبیرستانم دوستم رفت تجربی و من رفتم ریاضی...ولی بجاش یه چندتایی دوست محشر پیدا کردم که خداروشکر هنوزم با هم هستیم...
    خوشحال بااااااش
    هر جوره حساب میکنم سلی از من خوبشختره 1)ما اون موقع مدرسمون سایت نداشت 2)من سال دوم مدرسه مو عوض کردم 3)سال اول دوستی صمیمی نداشتم
    میگن همیشه یه نفربدبخت تر از شما هس همینه
    سلی ناز خوشحال باش
    خدا همه ی بنده هأش رو دوست دأره حتی بیشتر از پدر و مادرشون حتی کسایی که مأ دوستشون ندأریم پس سعی کنیم همه رو دوست دأشته بأشیم

  18. 7 کاربر از پست مفید بحث سپاس کرده اند .


  19. #620
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    مامایی
    نوشته ها
    3,947
    ارسال تشکر
    36,060
    دریافت تشکر: 18,520
    قدرت امتیاز دهی
    28278
    Array
    yas-90's: خواهش

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    انگار رو هوام
    همه چیز درهمه

    حالا که میتونم تسویه کنم هم این مدیرگروه عزیز و گرامی نیستش و چون خیلی دوسش دارم نمیتونم چیزی هم بهش بگم دلم خنک شه .....دانشگاه سرویس نداره من که نمیتونم همش پیاده گز کنم
    طلب كردم ز دانائي يكي پند .......مرا فرمود: با نادان نپيوند

  20. 7 کاربر از پست مفید yas-90 سپاس کرده اند .


صفحه 62 از 297 نخستنخست ... 12525354555657585960616263646566676869707172112162 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 9 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 9 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: 29th November 2014, 09:41 PM
  2. خبر: برنامه‌هاي حمايت از دانش‌آموزان نخبه اجرا مي‌شود
    توسط diamonds55 در انجمن اخبار عمومی نخبگان
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 4th January 2013, 11:24 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 30th November 2011, 08:42 AM
  4. مقاله: راهبردهاي آموزشي اشاعة مديريت دانش
    توسط MR_Jentelman در انجمن مجموعه مدیریت اجرایی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 22nd February 2010, 10:16 PM
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 18th January 2010, 07:28 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •