بيان موقعيت نقاط در سطح زمين
موقعيت هر نقطه در روي زمين با دو عامل طول و عرض جغرافيايي مشخص مي شود. طول جغرافيايي هر نقطه عبارتست از زاويه بين سطح نصف النهار گرينويچ و سطح نصف النهار نقطه مورد نظر و عرض جغرافيايي عبارتست از زاويه بين قائم نقطه با صفحه استوا


مختصات نقطه در نقشه
مي توان موقعيت هر نقطه را همان طوري که در رياضيات معمول است نسبت به دو محور اختياري تعيين کرد که در اين صورت اصطلاح طول و عرض بکار مي رود.هر نقشه برداري بجاي محور طولها و عرضها اصطلاح محورهاي شرقي و شمالي را بکار مي برند و موقعيت هر نقطه نسبت به اين دو محور با دو عامل شرقيه و شماليه سنجيده مي شود.

مقياس
مقياس نقشه رابطه ايست که بين ابعاد حقيقي عوارض و ابعاد آن روي نقشه موجود است به عبارت ديگر ابعاد حقيقي به نسبت معيني کوچک شده و سپس روي نقشه منتقل مي گردند. اين نسبت به صورت کسري نوشته مي شود که به E=1/n.10m شکل مي باشد. در کارهاي مهندسي ، معماري ، شهرسازي مقياسهاي زير متداول است:
الف- نقشه 50000/1 و 20000/1 براي بررسي کلي طرحهاي شهرسازي
ب- نقشه هاي 10000/1 و 5000/1 براي تهيه طرحهاي شهرسازي
ج- نقشه 2000/1 و 500/1 براي نقشه هاي اجرايي
د- نقشه هاي 200/1 و 50/1 براي نقشه هاي جزئيات

انواع مقياس ها
در نقشه هاي توپوگرافي معمولاً علاوه بر مقياس عددي مقياس خطي نيز بکار مي رود و آن عبارت است از خطي مدرج که در مقياس نقشه طولهاي معلومي را نشان مي دهد. استفاده از مقياس خطي براي اندازه گيري مسافتهاي روي نقشه بسيار ساده است. زيرا کافي است که طول مورد نظر روي نقشه را به وسيله دهانه پر گار اندازه گرفته و سپس دهانه پرگار را روي مقياس خطي بگذاريم و مستقيماً مسافت حقيقي را روي مقياس بخوانيم.

سطح مبنا

در نقشه برداري تعيين موقعيت نقاط از يک سطح مبنا استفاده مي شود و کليه نقاط را روي آن تصوير مي کنند. سطح مبنا در نقشه برداري مسطحه Plane Surveying يک سطح افقي است که عوارض را روي آن تصوير مي نمايند و همچنين مي توان ارتفاع مختلف را نيز نسبت به آن سنجيد و بنابراين اين صفحه افقي نيز مبناي ارتفاعات خواهد بود. در کارهاي محلي و کوچک مي توان ارتفاع سطح مبنا را دلبخواه اختيار کرد که اين سطح مبنا منطبق بر سطح متوسط آب دريا اختيار شود و ارتفاع آن را صفر فرض کنند.

توجيه نقشه
هر نقشه را بايد بتوان به سهولت توجيه کرد يعني بتوان به سهولت نقشه را در جهتي قرار داد که امتدادهاي نظيرشان در طبيعت منطبق و هم جهت باشند و معمولاً براي اين منظور از امتداد شمال جغرافيايي (شمال حقيقي) يا شمال مغناطيسي استفاده مي شود.

شمال جغرافيايي يا شمال حقيقي

در واقع همان امتداد نصف النهار محل است که جهت قطب را نشان مي دهد. بنابراين اگر امتداد شمال حقيقي را روي نقشه مشخص کنيم و اگر نقشه را طوري قرار دهيم که جهت شمال روي نقشه متوجه قطب شمال گردد نقشه با زمين توجيه شده است. شمال مغناطيسي ، اين شمال امتدادي است که عقربه مغناطيسي در حالت آزاد مشخص مي کند و معمولاً در کارهاي نقشه برداري براي تعيين شمال مغناطيسي وسايلي به کار مي برند که مجهز به عقربه مغناطيسي باشد از قبيل قطب نما ، دوربينهاي عرقبه دار و غيره.