موسسه سرلشکر شهید حاج احمد کاظمی کتاب «احمد» به کوشش «علیاصغر بندهخدا» را در 120 صفحه و با قیمت 2000 تومان منتشر و روانه بازار نشر کرده است.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات باشگاه خبری فارس «توانا»، کتاب «احمد» برشی از زندگی و زمانه سیداحمد آقا خمینی توسط «علیاصغر بندهخدا» به صورت داستانک در 120 صفحه به نگارش درآمده است.
در این کتاب وجوه مختلف شخصیتی و نقش سیداحمد خمینی در روند پیروزی انقلاب و بعد از آن، به صورت غیرمستقیم بیان شده است.
در ذیل بخشهایی از کتاب «احمد» از نظرتان میگذرد:
* چاپ کتب ممنوعه
خطر کپی و تکثیر کتب ممنوعهای مثل «در خدمت و خیانت روشنفکران» نوشته «جلال آل احمد»، به خطر تکثیر اعلامیهها اضافه کرد. کتاب را چاپ میکرد و حتی به خارج از کشور هم میفرستاد. یک بار فرستاد آلمان برای برادر خانمش، صادق طباطبایی. میان آجیلها جاسازی کرده بود.
* امین
رفت پاریس تا به امام گزارش بدهد. نمیدانست چگونه مطالب را به ایشان برساند. مصطفی شهید شده بود. فقط احمد مانده بود. وقتی امام با تردیدش مواجه شد گفتند: «همان طور که قبلاً درباره مصطفی با شما صحبت کردم به همان صورت در مورد احمد نگاه کنید. هر چه را که خواستید بدون کم و زیاد به من بگویید به احمد برسانید».
چند سال بعد هم رفت پیش امام. باز هم میخواست مطالب را شفاهی و مستقیم بگوید. امام دوباره گفت: «اگر میخواهید پیامی شفاهی به من برسانید به احمد بگویید. چون او هم حرف شما را خوب خوب میفهمد و هم مطالب را خوب و سالم میرساند. هر حرفی را به احمد زدید، بدانید که به من گفتهاید، اگر نامه نوشتید و خواستید همان روز به من برسد فقط به احمد بدهید».
* انصاف
در جلسهای مخالفان و مؤافقان دکتر علی شریعتی نقد صحبتهایش را پیش کشیدند. طبق معمول مخالفان دکتر زیادتر بودند. رو کرد به یکی از آنها و پرسید: «کتابهای دکتر را خواندهای؟» وقتی که پاسخ نه را شنید با تعجب گفت: «پس چگونه به خودت اجازه میدهی بدون اینکه با افکار و گفتار دکتر آشنا شوی با او مخالفت کنی؟».+↓
علاقه مندی ها (Bookmarks)