منکران عقیده ظهور حضرت مهدی (عج) به خدشه هایی که توسط ابن خلدون به احادیث «مهدویت» وارد شده، تمسّک کرده و چنین نتیجه می گیرند که همة این احادیث بی اعتبار است. استاد الازهر، سعد محمّد حسن، شاگرد احمد امین درباره این احادیث می گوید: علمای حدیث و نقادان و حدیث پژوهان به تفصیل و نقد و بررسی این مجموعه از احادیث پرداخته اند؛ و علّامه ابن خلدون به شدّت آنها را رد کرده است.
[1]
همین برداشت را نزد استاد وی، احمد امین نیز می یابیم؛ ابو زهره محمّد فرید وجدی و دیگرانی مثل جبهان و سائح لیبی هم این نظر را دارند: «ابن خلدون این احادیث را نقّادانه پی گیری کرده و تک تک آنها را ضعیف شمره است.»[2]
پاسخ: حقیقت تضعیف های ابن خلدون
ابن خلدون برخی از احادیث «المهدی» را صحیح می داند؛ چنان که برخی دیگر را ضعیف می شمارد. به نظر می رسد که احمد امین و شاگردانش به تصریح ابن خلدون به صحّت برخی از این احادیث توجّه نکرده و تنها تضعیف های وی را دیده و از آنها یاد کرده اند!
نکته دیگر اینکه آیا تصریح علمای درایه به صحّت و تواتر این احادیث کافی نیست؛ به ویژه آن که تخصّص ابن خلدون تاریخ و جامعه شناسی بوده است، نه علم حدیث!
افزون بر این، مگر شمار احادیثی که ابن خلدون ضعیف شمرده، چقدر است که عمل وی چنین بزرگ نمایی می شود؛ او تنها نوزده حدیث از مجموع 23 حدیث این باب را تضعیف کرده است. او تنها از هفت نفر نام برده که احادیث «المهدی(ع)» را روایت کرده اند، یعنی ترمذی، ابوداوود، بزّاز، ابن ماجه، حاکم، طبرانی و ابوعلی موصلی.[3]
به همین دلایل ابن خلدون مورد مؤالخذه شدید قرار گرفت و ابو الفیض کتاب «ابراز الوهم المکنون من کلام ابن خلدون» را در ردّ او نوشت. علاوه بر این، خود ابن خلدون چهار حدیث زیر را صحیح دانسته است:
1- روایت حاکم از طریق عون اعرابی، از ابو صدیق ناجی، از ابو سعید خدری.
2- روایت حاکم از طریق سلیمان بن عبید، از ابو صدیق ناجی:
از ابو سعید خدری (ابن خلدون درباره اش می گوید: اسنادش صحیح است.)
3- روایت حاکم از حضرت علی (ع) درباره ظهور مهدی (عج) ابن خلدون اسناد آن را صحیح می شمارد.)
4- روایت ابوداوود سجستانی، از صالح بن خلیل، از امّ سلمه (ابن خلدون درباره اش می گوید: «دارای رجال صحیحی است که غیر موثقی و مجهول در میان آنان به چشم نمی خورد.)[4]
شیخ عباد در این باره می نویسد: ابن خلدون مورخ است و از رجال حدیث نیست. بنابراین درباره تصحیح و تضعیف احادیث نمی توان به نظر وی اعتماد کرد، بلکه تکیه گاه داوری باید سخن امثال بیهقی، عقیلی، خطابی، ذهبی، ابن تیمه و ابن ارقم و دیگر بزرگان حدیث و خبرگان درایه باشند، حدیث شناسانی که همگی اکثر احادیث المهدی را صحیح می دانند.
[1]. جمعی از نویسندگان مهدویت / همان اثر / ص 101 / به نقل از المهدیّة فی الاسلام، ص 69.
[2]. همان / ص 102 / به نقل از مجله الدعوة الاسلامیه، ش 10، مقاله تراثنا و موازین الفقة، ص 185.
[3]. همان / ص 103 / به نقل از تاریخ ابن خلدون، ج 1، فصل 52، ص 555.
[4]. ر.ک: المهدی المنتظر فی الفکر الاسلامی، در انتظار ققنوس.
علاقه مندی ها (Bookmarks)