کامپيوتر چيز بسيار خوبي ميباشد و براي ما خيلي لازم داريم. پدرم به من قول داده که براي هر نمره بالاي 12 در کارنامهام يک تکه از آن را بخرد.
پدرم در کامپيوتر خيلي ميفهمد و حتي توانسته يک بار به اينترنت وارد شود! مادرم در برخورد با کامپيوتر خيلي شاس ميباشد و روزي 2 بارموس من را با جارو و بيل ميزند، حتي تازگيها در خانه ما تله موش هم کار گذاشته است به همين خاطر انگشت شصت هر دو پاي پدرم قطع شده ميباشد.
پدرم شبها به کافي شاپ ميرود و چت ميکند! مادر و پدر، هميشه در حال چک و لقد ميباشند و مادرم به پدرم ميگويد: تو مگه خودت خواهر مادر نداري که ميروي با دخترهاي خارجکي چت ميکني؟
پدر من تازگيها در اورکات ميباشد و من ميدانم که اورکات خيلي بيناموس ميباشد و شنيدهام که خيلي دختر دارد و خيلي بدحجاب ميباشند.
پدرم چند روزيست که موس مرا قايم کرده و ميگويد مزاحم درس خواندن من ميباشد. خواهرم خيلي وقت است شوهرش را كرده و الان هم بچه دارند. من گاهي به خانه آنها ميروم و از آنجا کانکت ميکنم و با آيدي دخترانه با پدرم چت ميکنم و لاو ميترکانم. پدرم خيلي دروغ ميگويد و در کامپيوتر ميگويد بچه جردن بوده است و يک روز صبح بلند شده و ديده در جوب دروازه دولاب است. او ميگويد: آب زده ما رو آورده پايين.
کامپيوتر بسيار مفيد است و من آن را خيلي دوست دارم.اين بود انشاي من!
علاقه مندی ها (Bookmarks)