تیرچه های فلزی

در این سيستم سقف از تيرچه های فولادی با جان باز در ترکيب بـا بتن استفاده مـیشود . درساخت تيرچه های مذکور از يک تسمه، نبشی و يا چند ميلگرد در بال فوقانی و يکتسمه در بال تحتانی ونيز يک ميلگرد خم شده در جان استفاده می شود. برای پر کردنفضای خالی بين تيرچه ها از قـالب های ثابت مـانند بلوکهای سيمانی، سفالی و طاق ضربیيا قالبهای موقت فولادی و چوبی استفاده می شود.
فواصل تيرچه هـا بسته بـه نـوعقالب از ۷۲ سانتي متـر تـا ۱۰۰ سانتي متر متغير است و روی سقف نــيز بـا ۴ تـا ۱۰سانتي متر بتن پوشيده می شود.
تيرچه ها از نوع خود ايستا بوده و به همين علت هيچنوع شمع بندی در زير سقف مورد نياز نمی باشد. تيرچه ها به نحوی طراحی می شوند کـهبتوانند وزن بتن خيس، قالبها و عـوامل اجرايی سقف را به تنهايی تحمل کنند. پس ازاينکه بتن بـه ۷۵٪ مقاومت مشخصه خـود ميرسد ، تير چه های فولادی و بتن بـه صورت يکمقطع مختلط وارد عمل شده و بارهای مرده و زنده سقف را تحملميکنند.


سقف تیرچه فلزی بدون شمع بندی چرا؟

- عدم نیاز بهشمع بندی:

طراحی سقف با اين فرض انجام می شود که تيرچه ها به تنهايی ( قبلاز گرفتن بتن) توانايی تحمل وزن خود، بلوک، بتن خيس و عوامل اجرايی را داشته باشند. بنابراين ، اين سقف نـيازی بـه شـمع بندی در هيچ يک از مراحل عمليات اجرايیندارد.

- سرعت و سهولت اجرا:

در اين سيستم ، اجرای سقف نسبت بهسيستمهای مشابه آسان تر بوده و با سرعت بیشتری انجام می شود. ۴۸ساعت پس از بتنريزی ، روی سقف قابل رفت و آمد و بارگذاری سبک بوده ، ميتوان عمليات ساختمانی راادامه داد که اين مزيت موجب کاهش زمان در روند عمليات ساخت می گردد.

- امکاناجرای همزمان چند سقف:

با توجه به اين که در سيستم ايـن سقف هيچ گونه شمعبندی وجود ندارد ، عملا می توان چنـد سقف را بـرای بتن ريزی آماده کرد و همزمانعمليات بتن ريزی را بـر روی سقفها انجام داد. ايـن کـار برای ساختمانهای با طبقاتزياد و با زير بنـای کـم بسيار مقرون بـه صـرفه و مناسب می باشد.

- يکپارچگیسقف و اسکلت:

به عـلت جوش شـدن تيرچه هـا بـه اسکلت ، پس از گرفتن بتن ،سـقف و اسکلت يکپارچه شده و ميتواند مانند يک ديافراگم صلب عمل کند . در اسکلتهایبتنی نيز با در نظر گرفتن قلابهای مخصوصی ، امکان يکپارچگی بيشتری ايجاد ميشود.
- امکان حذف کشها:
توجه به يکپارچگی سقف و اسکلت ، ميتوان کش ها (اعضای غير باربر) را حذف کـرد . حذف کش ها علاوه بر صرفه جويی در مصرف فولاد باعث يکنواختی بيشتر زيـر سقف شـده و عمليات نازک کاری را به حداقل ميرساند. امروزه از مفهوم ديافراگم صلب در آناليز و طراحی اغلب ساختمانها استفاده ميشود. در اين سازه ها نيروی القايی زلزله ، از طـريق يک دال صلب بتنی بـه سيستمهای مقاوم در مقابـل نيروی جانبی ، مـثل بادبندها و ديـوارهای برشی منتقل مـيشود .


در سقفهای تـيرچه بلوک معمولی به علت عدم امکان اتصال مکانيکی بين تيرچه های بتنی و پلهای فلزی ، فرض بر ايـن است که هماهنگی تـغيير مـکان جانبی قـابها بوسيله کش ها تامين ميگردد . ايـن نـوع سقفها در مقايسه با سقفهای تيرچه و بلـوک معمولـی دارای دو وجـه تمايز عمده هستند:

1. تيرچـه هـا فـلزی بـوده و به اسکلت جـوش ميـشوند و تـغيير مکان جانبی قابها را کاملا هماهنگ می سازند.

2. پس از گرفتن بـتن و تشکيـل مـقطع مرکب تنش فشاری بتن ، به طور قابل ملاحظه ای از تـنش مجاز کمتر است و ميتوان روی اين ظـرفيت اضافی در ظرفيت باربری نهايی سقف حساب کرد. بنابراين شبکه به هم پيوسته پل ها و تيرچه های اين سقف ميتواند دال بتنی سقف را در مقابل نيروهای درون صفحه ای مسلح کند.
این سقف بخوبی مانند يک ديافراگم صلب عمل می کند و ديگر نيازی به استفادها از کش ها نيست.

- بررسی امکان حذف کشها در این سقف:

برای انجام اين کار ابتدا مروری بر وظايف و عملکرد کشها در ساختمانها انجام ميدهيم . از عمده عملکرد کشها ميتوان سه مورد زير را نام برد :

1. بکار گیری در هنگام نصب اسکلت برای شاقول کردن ستونها.

2. به عنوان عضوی از ديافراگم سقف برای تحمل کشش در مقابل نيروهای زلزله.

3. به عنوان تکيه گاه جانبی برای ستونها و نهايتاً تعريف کردن طول کمانش آنها .
برای حذف اين عضو از سيستم سقف بايد برای کليه موارد فوق جايگزينی مناسب تعبيه نمود .

- در خصوص بند يک ميتوان با استفاده از نصب اعضای موقت ، ستونها را شاقول نموده و پس ازانجام عمليات اجرای سقف اعضای فوق را در قسمتهای ديگرساختمان استفاده نمود.

- در مـورد بنـد دو ، بـررسی کفايت مقطع ديـافراگم سقف يکبار بـدون حذف کشها و يکبار بـا حذف کشها و جـايگزينی بـال تحتانی تيرچه هـا درفواصـل ۷۵ سانتي متر نشان ميدهد کـه ظرفيت بـاربری مقطع ديـافراگم بـا جايگزينی تيرچه های فلزی و جوش دادن آنها به پلها بيشتر از حالتی است كه تنها کشها را در محاسبات منظور مينماييم ، ضمناً اين نکته نيز قابل توجه ميباشد که مقطع کشها هنگامی ميتوانند بعنوان عضو کشش در ديافراگم عمل نمايند که طول جوش و تکيه گاه مناسب داشته باشند در صورتيکه دراين سقف بـا توجه به اينکه سطح مقطع بال تحتانی تيرچه ها محدود و تعداد آنها قابل توجه مي باشد ، هميشه طول جوش تکيه گاه بـرای عملکرد بال تحتانی در کشش کفايت ميکند .