ماهواره در ایران امری بدیهی! ارمیا و حریم سلطان نفس صدا و سیما را گرفته اند!
سالهاست که با افزایش استفاده از ماهواره در میان خانواده های ایرانی،کارشناسان و روان شناسان نسبت به خطرات آن به ویژه در میان خانواده های ایرانی هشدار می دهند.
“خبرگزاری امروز” زهرا تالانی – خبرآنلاین: باید بپذیریم که بعضی برنامه های این شبکه ها با فرهنگ و روابط خانوادگی ما همخوانی ندارد.اما برای تاثیر نپذیرفتن از فرهنگی که با آن بیگانه ایم چه باید کرد؟باید کلا چنین برنامه های را ندید یا این که راهکاری دیگری دارد، در همین زمینه با دکتر فردین علیخواه استاد دانشگاه گیلان و جامعه شناس گفت وگویی را انجام داده ایم.وی تحقیقات مفصلی درباره شبکه های ماهواره ای انجام داده است.
آقای دکتر، در یکی از تحقیقاتی که شما درباره اثرات ماهواره انجام داده اید گفته اید یکی از نگرانی هایی که درباره شبکه های ماهواره ای وجود دارد کودکان است. منظورتان چه بوده است؟
شبکه های ماهواره ای کم و بیش برای همه گروه های سنی برنامه هایی دارند اما نسبت به کودکان بی توجه بودند. اما از یکی دو سال پیش شروع کردند به پخش برنامه هایی برای کودکان و حتی شبکه های مستقلی خاص کودکان شکل گرفت. اما باز این هم مسأله نبود. مسأله آن است که در لابه لای برنامه ها و فیلم های مختلف شبکه های ماهواره ای تکیه کلام های مستهجن، تصاویر صحنه دار، صحنه های بسیار خشن وجود دارد.
تکلیف کودکان با این نوع برنامه ها چیست؟ یا به عبارت دیگر خانواده ها باید چکار کنند؟
من سال گذشته مطلبی نوشتم با عنوان «نصابان ماهواره مشاوران خانواده ها!». در آنجا گفتم که هم اکنون به هر حال در همه جای ممکلت و در همه اقشار اجتماعی بیننده ماهواره داریم و تعداد این بینندگان هم در حال افزایش هم است، دیگر گفتن اینکه ماهواره از اساس بد است هم فایده ندارد.بنابراین باید از طریق علمی سیاست های اجتماعی مشخصی را تعریف و درباره شبکه ها اطلاع رسانی کرد.نسبت به برنامه های خاص هشدار داد و نحوه تماشای آن برنامه ها توسط روان شناسان و مشاوران خانواده ها توضیح داده شود و از طرف دیگر البته نسبت به تماشای برنامه های خوب هم توصیه کرد.
متاسفانه در این باره کاری نشده و فقط می گوییم ماهواره بد است. همین باعث شده خیلی از خانواده ها برای دریافت این موضوع که کدام شبکه مشکل دارد و کدام یک ندارد از نصابان ماهواره مشورت بگیرند. نصابان هم اطلاع روشنی از این موضوع ندارند. حتی خیلی از خانواده ها از امکانات خاص رسیورها در زمینه کنترل شبکه ها و رصد کردن آنها برای محافظت خانواده اطلاع ندارند. نصابان هم در این باره اطلاع ندارند چون کسی استفاده نمی کند.
این مسائل چه مشکلاتی به وجود می آورد؟
بگذارید طرح مسأله کنم. شما می دانید خیلی از کسانی که از کشورهای در حال توسعه و پیرامونی به کشورهای صنعتی و توسعه یافته مهاجرت می کنند تا چند سال با مشکلات روانی و اجتماعی مختلفی دست و پنجه نرم می کنند. ممکن است دچار شوک شوند. ماهواره هم چنین حکمی دارد. خانواده ای که شبکه صدا و سیما را تماشا می کرد ناگهان می تواند بیش از هزار شبکه تلویزیون مختلف با موضوعات مختلف را دریافت کند. این اتفاق هم پیامدهایی در بر خواهد داشت. بحث آن است که می توان درباره این وضعیت جدید بحث کرد. نه اینکه عنوان کرد ماهواره اساسا بد است . منظور این نیست، ما در ماهواره شبکه مفید کم نداریم. مسأله افزایش سواد بصری مخاطب درباره شبکه هاست.
درباره سوال شما باید بگویم که تأثیر نخست روی کودکان است. ببینید الان خیلی از خانواده ها سریال های شبکه جِم یا شبکه من و تو را تماشا می کنند اما اطلاع رسانی مشخصی درباره رده بندی سنی مخاطبان برنامه وجود ندارد. این در حالی است که بیشتر برنامه های این شبکه تقریبا بیننده دارد. این مسائل نگران کننده است و بهتر است که رابطه کودک و این نوع برنامه ها مشخص شود. شاید تماشای خانوادگی همه برنامه های تلویزیون باعث شده است که امروزه خیلی از خانواده ها در تعریف ویژگی های کودکانشان بیان می دارند که « او مثل بزرگترها حرف می زند و انگار نه انگار که بچه است!» . این شبکه ها از نظر ذهنی کودکان را به دنیای بزرگسالی پرتاب کرده اند و کودکان دیگر کمتر کودکی می کنند! . کجای دنیا برای کودکان چنین برنامه هایی پخش می شود و برای مثال قیمت دلار و سکه را به دنیای کودکان وارد می کنند. البته بگویم که با آمدن یکی دو شبکه خاص کودکان، کمی از شدت این مشکل کاسته شد چون خیلی از خانواده ها مجبور شدند یک تلویزیون دیگر تهیه کنند تا کودکانشان به تماشای آن شبکه ها بپردازند. هر چند که باز هم معتقدم باید به تحلیل علمی محتوای آن شبکه ها پرداخت و اگر مشکلی بود به خانواده ها اطلاع رسانی کرد.
کشورهای دیگر با این مسائل چگونه برخورد می کنند؟
اگر منظور کشورهای توسعه یافته است آنها حساسیت های خودشان را دارند. معمولا شبکه ها موظف اند که علائم خاصی را بر روی هر برنامه نصب کنند تا مخاطب بداند که این برنامه چه محتوایی دارد و برای چه سنینی مناسب است، چیزی که در منابع با عنوان سیستم ربته بندی محتوایی تلویزیون TV content rating system از آن یاد می شود.اما شبکه های ماهواره ای فارسی زبان چون رده پخش برنامه خود را « جنرال» یا عمومی تعریف می کنند این تقسیم بندی ها را رعایت نمی کنند.البته خیلی از شبکه های غیر فارسی این علائم را نصب می کنند اما مخاطب عام ایرانی از معنی این علائم اطلاعی ندارد. در کشورهای توسعه یافته روی این مسائل بحث می شود و اطلاع رسانی می شود، مدارس به خانواده ها اطلاعات می دهند. خود رسانه هایی که به برنامه های خانوادگی تمایل بیشتری دارند به خانواده ها اطلاعات می دهند که چگونه از فرزندان خود مراقبت کنند. حتی سازمان های غیردولتی مدافع کودکان در این زمینه فعالیت می کنند و اگر موردی پیش بیاید جریان سازی می کنند و از طریق افکار عمومی به شبکه ها فشار می آورند. به هر حال همین مسائل باعث شده که در تکنولوژی تولید گیرنده ماهواره ای امکاناتی برای کنترل والدینparental control به وجود بیاید. در این کشورها برخی از مراکز به سمت تعریف خط مشی های مشخص برای تماشای خانوادگی تلویزیون family viewing policy رفته اند. البته بگویم که ما در کشورمان درباره برنامه های صدا و سیما هم کاری نکرده ایم چه برسد به ماهواره ها. هنوز رتبه بندی محتوایی برنامه ها برای برنامه های صدا و سیما هم رعایت نمی شود و فقط شبکه چهار گاهی اوقات این عمل را انجام می دهد.
از نظر مخاطب شناسی معمولادر ایران چه شبکه ها و چه برنامه هایی بیننده بیشتری دارند؟ آیا از نظر مخاطب شناسی تغییراتی در سال های اخیر رخ داده است؟
نوع برنامه هایی که بینندگان ایرانی به آنها علاقه دارند زیاد با بینندگان برنامه های مدیای تلویزیون در سراسر دنیا فرقی ندارد. معمولا در دنیا برنامه های تفریحی ، سرگرمی ، فیلم و سریال و در رده سوم ورزش و موسیقی طرفداران بیشتری دارد. مخاطب عام ایرانی هم معمولا از تلویزیون چنین برنامه هایی را می خواهد.اما ممکن است مسأله فقط این نباشد چرا که در سال های گذشته شاهد بوده ایم که بیننده ایرانی در جستجوی همین نوع برنامه ها هم مدام شبکه آشیانه (شبکه مورد علاقه) خود را در بین شبکه های ماهواره ای عوض کرده است. برای مثال تحقیقات نشان می داد . بینندگان شبکه های ماهواره ای به سمت «شبکه فارسی وان» متمایل شدند. با تکراری شدن برنامه های فارسی وان، و با آمدن «شبکه های من و تو» ، هجوم دارندگان گیرنده های ماهواره ای به سمت این شبکه ها افزایش یافت . درباره برنامه های پربیننده، گاهی اوقات به ظنز می گویم که اگر می خواهید بدانید که کدام برنامه ماهواره ای پربیننده است به برنامه « جمعه بازار» مراجعه کنید.
در کل در سال های اخیر از منظر مخاطب شناسی ما شاهد افزایش مخاطبان خاص در عرصه شبکه های ماهواره ای هم هستیم. یعنی برخی از مخاطبان از مخاطب توده وار دور شده و به دنبال علابق خاص خود هستند، گروهی که به آنها مخاطب خاص اطلاق می شود. برای مثال عده ای از مخاطبان به « شبکه های علمی» ، عده ای به « شبکه های خبری»، عده ای به « سرگرمی از نوع خاص نظیر شبکه های مربوط به حیات وحش یا سیر و سفر» علاقه دارند. با گذشت زمان از نظر مخاطب شناسی شاهد لایه لایه شدن و تجزیه بیشتر مخاطبان شبکه های ماهواره ای خواهیم بود. تحقیقات من نشان می دهد که در خانواده ایرانی؛ مادران، پدران، فرزندان هر یک برنامه ها و شبکه های خودشان را دارند. این روند در آینده تقویت خواهد شد.
ارزیابی جامعه شناسانه شما از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان چیست؟ وضعیت بینندگان این شبکه ها چگونه است؟
شبکه های ماهواره ای فارسی زبان فراز و نشیب زیادی داشته اند. شاید بتوان گفت که هر سال حدود ۱۰ شبکه به شبکه های فارسی زبان اضافه شده و نیمی از همین تعداد هم حذف می شوند. چون تأمین هزینه های یک شبکه خیلی بالاست و رقابت سختی هم بین شبکه ها در جریان است. در کل می توانم بگویم امروزه چند شبکه نسبتا حرفه ای باقی مانده اند و سایر شبکه ها هر چند به قولی روی خط هستند اما از جلو چشم بینندگان و فهرست شبکه های مورد علاقه آنان حذف شده اند. به جرات می گویم که برخی از شبکه های فارسی زبان در کل هزار نفر بیننده هم ندارند! به نظرم در سال های آینده ورود شبکه های حرفه ای بیشتر خواهد شد و «شبکه های کلاسیک فارسی زبان» از دور خارج خواهند شد. منظورم از شبکه های کلاسیک شبکه هایی هستند یا بودند که در لابه لای آگهی های تجاری خودشان که معمولا ابزارهای لاغری و فروش ملک بود ؛کلیپ موسیقی و فیلم سینمایی پخش می کردند. به نظرم باید پذیرفت که تعداد بینندگان شبکه های ماهواره ای در کل در حال افزایش است، حتی شاید بتوان گفت که موضوع از افزایش هم گذشته است. هفته قبل سفری به روستایی در بخش الموت استان قزوین داشتم. برایم جالب بود که هنوز خانواده ها از کرسی به عنوان وسیله گرما زا استفاده می کردند،اما چیزی که توجهم را جلب کرد وجود دیش های مختلف بر پشت بام منازل بود و جالب تر اینکه اهالی می گفتند چند بار نیروی انتظامی برای جمع کردن دیش ها اقدام کرده است.
نکته دیگر آنکه متأسفانه از چند سال پیش ما شاهد ظهور مخاطبی هستیم که اصلا شبکه های داخلی را تماشا نمی کند. در اوایل ظهور این مخاطب به شکل فردی بود، یعنی برخی از اعضای خانواده که بیشتر جوانان بودند اصلا برنامه های صدا و سیما را تماشا نمی کردند و به اطاق خود می رفتند. تحقیقات اخیر من نشان می دهد که به تدریج شاهد ظهور خانواده هایی این چنین هستیم، خانواده هایی که هیچ ارتباطی با برنامه های صدا و سیما ندارند.
در این میان،نقش صدا و سیما در گرایش به ماهواره را چگونه ارزیابی می کنید؟
ببینید من اصلا نمی گویم که صدا و سیما کم کاری یا ضعیف عمل کرده که این وضعیت به وجود آمده است. اتفاقا صدا و سیما همه توان خود را بکار برده است. من فکر می کنم که باید امکان تأسیس شبکه تلویزیونی و رادیویی برای بخش خصوصی فراهم شود. انحصار باعث شده است که نوک تیز همه حمله ها به سمت صدا و سیما باشد. با رشد بینندگان شبکه های ماهواره ای، همه صدا و سیما را مقصر بدانند. با ورود بخش خصوصی فشارها می تواند توزیع شود،چون بخش خصوصی می تواند تنوع محصولات رسانه ای را بیشتر کند. فراتر از این باید امکان ورود برخی از شبکه های معروف جهانی به فضای رسانه ای ما وجود داشته باشد. کاری که خیلی از کشورهای خاورمیانه انجام می دهند. می توان قوانین مشخصی تعریف و ملاحظات و چارچوب های محتوایی مشخصی را اعلام کرد و به این شبکه ها امکان پخش برنامه را داد. خیلی از این شبکه ها ملاحظات کشورهای مقصد را در چارچوب محتوایی برنامه هایشان رعایت می کنند. این وضعیت از نظر اقتصادی و اشتغال زایی هم سودمند خواهد بود.
از نظر مخاطب ایرانی این سازمان متعلق به نظام ***** تلقی می شود. متأسفانه صدا و سیما هم در همه برنامه های خود اصرار دارد که این موضوع را اثبات کند. من چند سال قبل پیشنهاد دادم که صدا و سیما شبکه ای به نام «شبکه گلچین» تأسیس کند که در آن برخی از برنامه های معروف جهانی پخش شود اما تأکید داشتم که پخش برنامه در این شبکه اصلا از مناسبت های روز تبعیت نکند. هیچ شعار و نشانه ای در اطراف قاب تلویزیون به جز آگهی ننشیند تا مخاطب بتواند فارغ از همه چیز بنشیند و فقط تلویزیون تماشا کند! امیدوارم روزی شاهد ظهور چنین شبکه یا شبکه هایی باشیم. نکته دیگر آنکه کلیت صدا و سیما باید شبکه های ماهواره ای را یک رقیب ببیند، نه آنکه فقط نگاه ***** داشته باشد. من منکر این نیستم که برخی از این شبکه ها ممکن است به جاهایی وصل باشند و برای جامعه ایرانی برنامه ها و اهداف مشخصی داشته باشند اما باور کنید تا وقتی این شبکه ها به عنوان رقیب دیده نشوند نمی توان به جذب مخاطب ایرانی پرداخت.
به نظر شما شبکه های ماهواره ای فارسی زبان چقدر می توانند در جامعه ایرانی موثر باشند؟
روشن است که به سادگی نمی توان در اینباره ادعای علمی داشت و باید تحقیق کرد. اما تحلیل کارشناسی من این است که ماهواره بر جامعه ایرانی هم تأثیرات مثبت و هم تأثیرات منفی دارد. تأثیرات ماهواره در عرصه های اجتماعی، اقتصادی، ***** و فرهنگی قابل بحث و پیگیری است. مهم ترین تأثیر شبکه های ماهواره ای را تشدید تغییر جریان سبک زندگی می دانم. سبک زندگی ای که با زمینه های اجتماعی و فرهنگی جامعه ایرانی فاصله دارد و امروزه در غرب نمود بیشتری یافته است. البته ممکن است عده ای این وضعیت را مطلوب فرض کنند و استدلال خودشان را داشته باشند،اما آنچه که از نظر جامعه شناختی موجب نگرانی است بروز وضعیت آنومیک(بی هنجاری) است.شبکه های ماهواره ای زمینه تشکیک و تردید در هنجارهای حاکم را بیشتر و بیشتر خواهند کرد. اثر دیگر این شبکه ها که قابل بررسی است تولید و تشدید روند « تنفر از جامعه ایرانی» است. نتیجه این وضعیت گوشه گیری قشر تحصیل کرده و ناامیدی و یأس آنان خواهد بود. مسأله دیگر بروز چراغ خاموش برخی از آسیب های اجتماعی است که باید نسبت به آنها اطلاع رسانی کرد. برای مثال رشد مصرف الکل در جامعه است که از آن به عنوان اعتیاد شیک و تمیز یاد می کنم. به نظرم تماشای شبکه های ماهواره ای در این باره بی تأثیر نبوده است. از نظر ***** هم ، ایجاد اختلال در روند جامعه پذیری ***** از جمله پیامدهای این شبکه هاست. در همین زمینه می توان به تقویت شکاف های اجتماعی و ***** بین نهادهای رسمی و نهادهای غیر رسمی اشاره کرد. در باره آثار شبکه های ماهواره ای من از اصطلاحی استفاده می کنم با عنوان « سالی تاکیزه شدن جامعه»salitakization of society . منظورم آن است که از نظر مخاطب، این شبکه ها به تدریج به عنوان مأمنی تعریف خواهند شد که مخاطب ایرانی مسائل و مشکلات خود را در آنها منعکس کند و مجری برنامه نیز با آنها همدردی داشته باشد و به تدریج ماهواره بشود پناهگاه بیان دردها و مشکلات!مشکلاتی که به راحتی می شود در رسانه های داخلی هم به آن پرداخته شود.
آیا کشورهای منطقه هم درباره ماهواره دچار تنشها و نگرانی هایی هستنتد؟
ببینید قطعا هر کشوری که از نظر ساختارهای اجتماعی و فرهنگی شبیه به کشور ماست این مشکلات را دارد. من مقاله ای می خواندم که می خواست مسائل اجتماعی کشور عربستان را فهرست کند، یکی از مشکلات آنجا آثار شبکه های ماهواره ای بود. می دانید که برخی معتقدند که ما رسانه های سنتی، رسانه های الکترونیک و رسانه های دیجیتال داریم و هر یک از این رسانه ها فرد خاص خودش را می سازد. وفور شبکه های ماهواره ای هم انسان خاص خودش را پرورش خواهد داد. شما فرض کنید که یک مخاطب ایرانی می تواند از طریق شبکه های ماهواره ای با تمامی ادیان، فرقه ها، ایدئولوژی های ***** آشنا شود. ماهواره پنجره های متعددی به روی مخاطب می گشاید. او در چند ساعت می تواند سفری مجازی به همه کشورهای دنیا داشته باشد و با روش زندگی آنها آشنا شود. کشورهای عربی از نظر رسانه ای، شبکه های ماهواره ای را رقیب دیدند و خیلی سرمایه گذاری کردند تا مخاطب خودشان را نگه دارند. البته آنها در سانسور فیلم ها با تساهل و البته خیلی حرفه ای و با ظرافت برخورد کردند. لازم به گفتن نیست که در برهه های زمانی خاصی شبکه های ماهواره ای کشورهای عربی دوشادوش شبکه های کشور ترکیه مخاطب ایرانی را ربودند! هنوز هم شبکه های کشورهای عربی در بین مخاطبان ایرانی بینندگان بالایی دارد.
علاقه مندی ها (Bookmarks)