دو قرن سکوت کتابی نوشته عبدالحسین زرینکوب درباره سرگذشت ایران در دو سدهٔ نخست پس از سلطهٔ اعراب است. نام کتاب به خفقان و سکوت حاکم بر ایران در آن دو قرن اشاره دارد. «دو قرن سکوت»، تاریخ حوادث سیاسی و اجتماعی ایران است در دو قرن آغازین اسلام. آنچه در آن دو قرنی که از سقوط دولت ساسانی تا روی کار آمدن دودمان طاهریان (نخستین دودمان ایرانی پس از اسلام) بر ایران گذشت.
درونمایه و ویژگی متفاوت
تاریخ این دو قرن ایران را، پیش از این نویسندگان و تاریخنویسان به اجمال و اختصار بیان کردند و فقط به ذکر این مطلب اکتفا کردند که در تمام مدت این دو قرن، ایران در زیر سلطه عرب بود و چنان تحت استیلای اعراب قرار داشت که مردم ایران حتی خط و زبان خود را فراموش کردند[نیازمند منبع].
در صورتیکه که این دو قرن روزگار انقلابها و کشمکشهای مهم بودهاست. قیامهای بزرگ در طی آن پدید آمدهاست و حوادث مهم و شگرف بینظیری مانند جریانات ابومسلم و مقنع و بابک و مازیار و افشین در این روزگار به صحنه حوادث تاریخ ایران پای نهادهاست. عقاید و افکار تازه مانند آیین شیعه و زیدیه و نهضتهای مهم مانند نهضت شعوبیه و سیاه جامگان و سپید جامگان و سرخ جامگان در این روزگاران روی نمودهاست.
کامران (اسکات) آقایی دانشیار دانشگاه تگزاس در مورد فضای حاکم بر ایران در هنگام نگارش کتاب و محتوای کتاب چنین مینویسد:
رضا شاه گفتمان ملی گرائی سکولار را -که گاهی نشات گرفته از خود حکومت و گاهی ایجاد شده توسط نخبگان تجدد طلب بود- ترویج میکرد. این گفتمان در نشریات عمومی قابل چاپ بود. در نتیجه این کار، از اسلام کمتر در نشریات یاد میشد و در نشانهای ملی و جشنها کمتر اثری از آن به چشم میخورد. بسیاری از ایرانیان ملی گرا در این زمان، اسلام را از هویت ایرانی تفکیک میکردند و تاریخ ایران را از نو مینگاشتند تا میراث پیش از اسلام را به جای میراث اسلامی پر رنگ کنند. این روشنفکران، اغلب به طور صریح مذهب را رّد نمیکردند بلکه آنچه که آنها نمونه هایی از "عقب ماندگی" و "بربریت" مینامیدند مورد انتقاد قرار میدادند. برخی دانشوران همچون عبدالحسین زرینکوب که یک تاریخ نگار ملی گرای اثر گذار و یک ایدئولوگ بود، پا را فراتر گذاشت و ادعا نمود اسلام و شیعه به طور مشخص غیر ایرانی هستند. کتاب دو قرن سکوت او نماینده این تصویر ملی گرای سکولار از تاریخ ایران است. روایت زرین کوب از تاریخ ایران، باز سازی باستان گرایانهای از ایران به عنوان ملتی ناب است که در آن شهروندی بر پایه نژاد، زبان مشترک، تاریخ مشترک یا عضویت در فرهنگ و تمدنی متحدالشکل میباشد. این تعریف زرین کوب از هویت ملی، ایران را به صورت کشوری همچون کشورهای اروپایی نشان میداد و در عین حال ایرانیان وطن پرست را از ملل اسلامی و از رهبران مذهبی دور میکرد. کتاب زرین کوب با حمله اعراب به ایران در قرن هفتم میلادی شروع میشود که او آن را به صورت یک تراژدی برای ملت ایران معرفی میکند. او دو قرن اول تاریخ ایران پس از حمله اعراب را دورهای از تاریکی همراه با کشمکش بین دو ملت (اعراب و ایرانیان) مینمایاند. در این کتاب فاتحان عرب مسلمان به صورت بربر هایی خشن و نژادپرست تصویر شده اند که در پایمال کردن روحیهٔ ملی ایرانی به وسیله تخریب هر چه ایرانی است مصمم هستند. با این حال او ادعا میکند که ایرانیان بزودی برتری خود را در مسائل مملکتی، کشاورزی، جنگ آوری و دانش ثابت کردند و در نهایت به مراکز قدرت دست یافتند. زرین کوب این بحث را پیش میکشد که ایرانیان در این دو قرن تنها کاری که میتوانستند بکنند این بود که در شورشهای منتهی به شکست شرکت کنند و آنچه میتوانستند از فرهنگ ایران حفظ کنند تا پس از پایان دو قرن حکومت زورگویانه عربی/اسلامی، ضمیر ایرانی دوباره پیروز میدان ظاهر شود.
مشکلات چاپ و نشر
«دو قرن سکوت» نخست به صورت پاورقی در نشریه «مهرگان» ارگان «جامعه لیسانسیههای دانشسرای عالی» چاپ شد. سپس در سال۱۳۳۰ برای نخستین بار به صورت کتاب توسط همان نهاد منتشر شد.
پس از نخستین انتشار در زمان پهلوی دوم، به سرعت چاپ اول «دو قرن سکوت» نایاب میشود. دکتر زرینکوب به تجدید چاپ رضایت نمیدهد تا در فرصت مناسب به تجدید نظر دربارهٔ کتاب بپردازد. زرینکوب جوان، پنج سال وقت و انرژی صرف میکند و منابع متعدد را از دیده میگذارند تا در اردیبهشت ۱۳۳۶ متن گسترش یافته و تجدید نظر شده اثر از سوی انتشارات امیرکبیر منتشر میشود. او در مقدمهٔ ویرایش دوم، برخی از انتقادات ویرایش اول کتاب را ناشی از جوانی و تعصب خود در آن هنگام میداند.
از فروردین ۱۳۳۶ متن «دو قرن سکوت» از چاپ دوم به بعد تغییر نکرد و چاپهای بعدی بر پایهٔ همین متن انجام شدهاست. «دو قرن سکوت» پس از انقلاب بطور رسمی توسط انتشارات جاویدان منتشر شد که هفته بعد از انتشار جمعآوری شد. سرانجام پس از گذشت بیست سال از پیروزی انقلاب، کتاب «دو قرن سکوت» مجوز چاپ گرفت و انتشارات سخن، چاپ نهم آن را منتشر کرد. در ابتدای این کتاب نقد مطهری بر این کتاب که بخشی از کتاب «خدمات متقابل ایران و اسلام» بودهاست عیناً آورده میشود که به تحلیلهای زرین کوب (برای قابل چاپ شدن کتاب و اخذ مجوز وزارت ارشاد) پاسخ داده شدهاست.
نقد
از زمان انتشار ویرایش اول کتاب در سال ۱۳۳۰ نقد هایی بر آن نوشته شد. خود دکتر زرین کوب در مقدمه ویرایش دوم(۱۳۳۶) به تأثیر این نقدها در بازنگارش کتاب اشاره میکند. نویسندگان مختلفی به طور مستقیم -با آوردن نام دکتر زرین کوب و یا کتاب او- یا به صورت تلویحی عنوان دو قرن سکوت را مورد نقد قرار دادند:
- همایون کاتوزیان معتقد است، نگاه مبتنی بر «دوره سکوت» ایرانیان را میتوان ناشی از تعصب ملی گرایانه مدرن به ایران دانست که کاتوزیان آن را در تضاد با حقایق تاریخی میداند. بگفته کاتوزیان اگر چه درست است که حکومت مستقل ایرانی در این دو قرن وجود نداشت و تقریبا شاهدی از ادبیات نوشتاری در زبانهای مختلف فارسی وجود ندارد، اما این زبانها توسط ایرانیان استفاده میشده و اگر ایرانیان شهرنشین عربی یاد میگرفتند، اعراب ساکن ایران نیز فارسی میآموختند. کاتوزیان با بیان اینکه از همان ابتدا ایرانیان در رژیم جدید مشارکت داشتند، و با ذکر مثالهایی معتقد است که ایرانیان در همان دو قرن نقش خیلی برجستهای در رشد فرهنگ اسلامی و بین المللی شدن آن بازی کردند.
- برخی نویسندگان به این گفته ادوارد براون استناد کرده اند که دربارهٔ دو یا سه قرن اول پس از حمله اعراب مینویسد: :
بنابراین به هیچ وجه صحیح نیست که گفته شود دو یا سه قرن پس از فتح ایران توسط مسلمانان، صفحه خالی در فعالیت علمی مردم آن بودهاست. بر عکس، این دوره زمان به هم آمیختن کهنه و نو، دگردیسی قالبها و فرا کوچ نظر گاهها بود. ولی مطلقاً دوره رکود و مرگ نبود. از نظر سیاسی، درست است که ایران استقلال ملی خود را برای مدتی از دست داد، و به امپراتوری بزرگ مسلمانان پیوست، ولی در میدان علم بزودی به برتریای رسید که شایسته زیرکی و قابلیت مردم آن بود. اگر نقش ایرانیان را از آنچه که به نام علوم عربی نامیده میشود تفریق کنیم بهترین قسمت آن رفتهاست.
- پروانه پور شریعتی دانشیار دانشگاه اهایو و نویسنده کتاب «افول ساسانیان» با اشاره به تاریخ به هم پیوسته هزار ساله در ایران که در آن اشکانیان و سنن آنها به طور مداوم حضور دارند، معتقد است :«اصولا تاریخ ما را اگر بخواهید به صورت ساختاری نگاه بکنید، یک تاریخ هزار سالهای میشه که اشکانیها و سنن اشکانی ادامه پیدا میکنه و این یه تاریخیه که هزار سال ادامه پیدا میکنه؛ حمله اعراب به اصطلاح افول یک فرهنگی نیست و در نتیجه دو قرن سکوت تقریبا میشه گفت نیست؛ این فرهنگ ادامه پیدا میکنه»
- مرتضی مطهری نقدی بر کتاب «دو قرن سکوت» داشته است که در کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» در سال ۱۳۴۹ به چاپ رسیده است. این نقد از پس از پیروزی انقلاب به ابتدای کتاب دو قرن سکوت اضافه شده است. وی به فهرستی از دانشمندان ایرانی یا ایرانی تبار اشاره میکند که در دو قرن اول پس از حمله اعراب ظهور پیدا کردند
- علی صفدری طهرانی بخش هایی از مباحث تاریخی وی را به نقد کشیده و در مجموعه ای به نام «تحریف نگاری های دکتر زرین کوب»آورده است. در این مقاله درباره بی طرفی تاریخی او بحث گردیده است.
کتاب کارنامه اسلام
زرین کوب در سال ۱۳۴۸ کتاب کارنامه اسلام را منتشر کرد. شجاعالدین شفا با بیان تغییر موضع عبدالحسین زرین کوب در کتاب کارنامه اسلام نسبت به کتاب قبلیش دو قرن سکوت -در مورد نقش اسلام و مسلمانان در ایران - وی را به "دوگانگی"، "غرض ورزی" و "عدم واقع بینی" متهم میکند. در مقابل فرهاد بهبهانی این نقد شفا نسبت به نگارش کارنامه اسلام توسط زرین کوب را منصفانه نمیخواند و مینویسد
حال اگر مرحوم زرین کوب بعد از نگارش دو قرن سکوت به اشتباهی از جانب خود پی برده و خبر بی پایه به فنا رفتن کتابخانههای ایران توسط اعراب را در کتاب بعدی خود به نام کارنامه اسلام تصحیح کرده است باید شماتت شود؟ چه دلیلی برای این تکذیب هست جز آنکه واقعا خود آن مرحوم متوجه خطایی در کار خود شده بود؟ مگر هر کسی سخن خود را در جهتی که ما دوست نداریم عوض کرد به "دوگانگی"، "غرض ورزی" و "عدم واقع بینی" (کلماتی که آقای شفا در مورد مرحوم زرین کوب به کار برده اند) رفته است؟ وجدان طبیعی انسانی برای کسانی که اشتباهات خود را اعتراف میکند احترام قایل است.
نظر زرین کوب راجعبه دو قرن سکوت
در مصاحبهای که عطا آیتی دو سال قبل از مرگ زرینکوب با او داشت.زرینکوب در پاسخ به سوال"کدام یک از آثار خودتان را بیشتر دوست دارید؟"در جواب کتاب دو قرن سکوت را نام برد
منبع
علاقه مندی ها (Bookmarks)