سوالی که شاید برای خیلی ها پیش اومده باشه
بانگاهی سریع به زندگی دانشمندان قدیم و سیر پیشرفت وانباشت شدن علوم میفهمیم که هرچه به تاریخ گذشته میرویم وسایل وابزار آلات واطلاعات دانشمندان اولیه محدود تر بوده ودر واقع برای اختراع هرچیز باید از صفر شروع میکردند وانصافا هم کار ساده ای نبوده
اما امروزه هرکس در هر امری بخواهد نوآوری داشته باشه خیلی راحت از کلیه تحقیقات مرتبط با آن موضوع حتی مربوط به زمان ومکان بسیار دور استفاده میکنه یعنی از صفر شروع نمیکنه
واین در حالیست که وقتی به کتب و اختراعات اولیه هم نگاه میکنیم در نوع خود بدون در نظر گرفتن زمان تالیف وتولید بی نظیر هستند واز سوی دیگر هر دانشمند هم به علوم متعدد ودر هرکدام از آن علوم هم به طور تخصصی نظر دارد در حالی که دانشمندان امروزی اکثرا در یک یا دو شاخه آنهم شاید در حد یک تادو نظر جدید برای گفتن دارند(به جز موارد استثناء)
1)آیا علوم باقی مانده از گذشتگان باعث تنبلی دانشمندان شده؟؟
2)یا انسانهای امروزی کشش گذشتگان را ندارند؟؟
3)یا اشتغالات وسر گرمی های روز مره میان تهی افکار آدمی را به خود مشغول کرده؟؟
4)یا به قول هراکلیتوس به خاطر جدایی امروز علوم با منشاء طبیعت است؟؟
5)یا همه نیاز های اساسی بشر که باعث نوآوری میشده تأمین شده
فرض اول که به حتم مردود است چون آثار به جای مانده از گذشتگان چیزی جز کمک به دانشمندان امروزی نیست. فرض دوم هم عقلا ثابت شده نیست .فرض سوم هم برای دانشمندان واقعی قابل تصور نیست .فرض چهارم هم قوی نیست چراکه وصف ایمان به ماوراء صرفا باعث پیشرفت ویاپسرفت نمیشود .فرض پنجم مردود است چرا که نیاز مادی بشر با سیر زمان تغییر میکند
بهترین پاسخ باین مسئله
دانشمندان گذشته طلایه داران علوم هستند وپایه های اساسی علوم امروزی را بنا کرده اند اما این دلیل نمیشود که دانشمندان امروزی را تنبل ویا ضعیف تر حساب کنیم چرا که علاوه بر بررسی وفهم نظرات گذشتگان امر تحلیل وتصحیح وتکمیل آن مسائل رابرعهده دارند که منجر به جمع بندی وارائه مطلبی جدید خواهد شد واین نیز در جای خود کم اهمیت نیست.
علاقه مندی ها (Bookmarks)