هر که گوید یا علی در روز محشر با علیست
امیرالمۆمنین، حضرت امام علی (ع) فرمودهاند:
با مردم آنچنان معاشرت کنید که اگر بمیرید، بر مرگ شما اشک بریزند و اگر زنده بمانید، به شما عشق ورزند. (نهجالبلاغه)
فانوسهای مسجد کوفه خاموش بود و دل یاغی و طاغی ابن ملجم خاموشتر.
ابرها میگریند، کوچههای کوفه مینالند و نخلستانها سراپا اشک میشوند. دلها، سوگوار مردی است که جلوه انوار ذات ذوالجلال بود؛ مردی با جذبههای ناب، از سلسله نور، مرد شمشیر و عدالت، مردی به بلندای تاریخ، به وسعت زمین و هفت آسمان.
کجاست صاحب زیباترین سخنان، بهترین حکمران، عادلترین قاضی، بهترین الگوی جوانان، نستوهترین فرمانده میدان؟
کجاست بزرگمردی که شجاعت و صلابتش، پشت مردان بیباک را به لرزه درمیآورد؟
ای بزرگمرد که دستان مهربان تو، سایهبان یتیمان بود، رفتی و دل سجاده و محراب گرفت...
کعبه در سوگ علی(ع) است که سیاه پوشیده؛ در سوگ مولودی که روزی در دامانش بود و حالا از فرش تا عرش، قصد هجرت دارد. علی (علیهالسلام) قصد رفتن دارد.
برای آخرین بار، علی (علیهالسلام) آمد و بر فراز مناره منور مسجد کوفه، صلای توحید را سر داد و بانگ بیداری را.
اما پس از او، دیگر صدای دلنشین اذان از منارههای مسجد کوفه به گوش نمیرسد...
دیگر صوت مناجات و راز و نیازهای مولا، در دل شب، از میان نخلستانهای کوفه برنمیخیزد...
کوفه تنها شد...
کوفه ماند و یک محراب خالی...
کوفه ماند و تا همیشه حسرت...
کوفه ماند و یک عمر فقدان عدالت...
کوفه ماند و یک عمر اندوه حق نشناسی...
کوفه ماند و داغ غریب بیکسی...
پیشانی دریا شکافت، محراب در خون شناور شد. قرآن، ورق ورق شد و در افلاک غلغله شد و قدسیان بیتاب گشتند و فاطمه(س) نیز گریست.
السلام علیك یا امیرالمۆمنین، یا علی بن ابیطالب...
تبیان
علاقه مندی ها (Bookmarks)