اهمیت مایکل کریک برای یونایتد
پایگاه هواداران منچستریونایتد در ایران - بازی دوستانه دوم منچستریونایتد در ژاپن با نتیجه تساوی به پایان رسید, با اینکه نتیجه این دو دیدار حائز اهمیت نبود به دلیل اینکه این بازی ها از رقابت های پیش فصل یونایتد برگزار شد و تیم نیز در مرحله آماده سازی خود قرار دارد, در غیاب کریک باتجربه, می توان به این نکته نیز اشاره کرد که نقش مایکل کریک در خط هافبک منچستریونایتد بسیار مهم است.
پس از باخت ۲ بر ۳ در اولین بازی تیم در یوکوهاما, شیاطین سرخ نتوانستند بازی قابل توجهی برابر سرزو اوزاکا به نمایش بگذارند و به نتیجه ای بهتر از ۲ بر ۲ نرسیدند.
هافبک با تجربه یونایتد مایکل کریک هر دو این بازی ها را به دلیل مصدومیت کشاله ران ازدست داد و ما اکنون به تجزیه و تحلیل این موضوع می پردازیم که چرا این بازیکن انگلیسی, در حال حاضر, مهمترین بازیکن در الدترافورد می باشد.
توانایی پاس دادن و تغذیه مهاجمان
در غیاب کریک, دیوید مویس از زوج تام کلورلی و اندرسون(بازی با یوکوهاما) و رایان گیگز و فیل جونز(بازی با اوزاکا) در خط هافبک استفاده کرد.
در بازی برابر یوکوهاما, به دلیل پرسینگ(فشار) و تراکم ساختاری بازیکنان تیم میزبان, اندرسون و کلورلی, قادر نبودند تا توپ را به مهاجمان خود برسانند. آنها به نظر نمی توانستند بازی خوبی به نمایش بگذارند, نمی توانستند پاس هایی هجومی مهیا کنند و در چندین موقعیت, مالکیت توپ را ازدست دادند.
در نتیجه, جسی لینگارد, ویلفرد زاها, عدنان یانوزای و رابین فان پرسی بسیار کم توسط هافبک های وسط تیم تغذیه شدند.
در حالیکه در بازی برابر اوزاکا, اگرچه گیگزی با پاس هایی مورب و رو به جلو, به شکلی بازی می کرد که بیشتر زمین را پوشش می داد, اما این بازیکن ولزی نمی توانست به طور مستمر این کار را تکرار کند.
به عبارت ساده تر, بدون کریک, یونایتد برای انتقال توپ از دفاع به حمله به مشکل برمی خورد. بازیکنی در این پست وجود ندارد که در بین خطوط در عرض و رو به جلو به مهاجمان پاس بدهد. دیوید مویس در بازی برابر اوزاکا به دلیل نبود این پل ارتباطی, به مهاجمان خود دستور داده بود که بیشتر در عمق دفاع حریف به خصوص از جناحین حرکت کنند تا شینجی کاگاوا با عملکرد قابل تحسینی که داشت این دو خط تیم را به همدیگر وصل کند.
حتی در حالی که مهاجمان تلاش می کردند از جناحین حمله را آغاز کنند, نبود کریک به شدت احساس می شد.
هنگامی که یونایتد مواجه می شود با حمله های همه جانبه تیم رقیب از کناره های زمین, این بازیکن ۳۱ ساله در بیشتر مواقع نقش بازیکنی اضافه در میدان برای یونایتد ایفا می کند و وینگرهای تیم را تغذیه می کند. او همچنین در قالب یک پاس دهنده مطمئن به ایفای نقش در میدان نشان می دهد, کسی که می تواند از طریق یکی از کاال های موجود در زمین, یکی از مهاجمان را در موقعیت گل قرار دهد, یا بازی را تغییر دهد یا توپ را دوباره در کنترل خود قرار دهد.
در غیاب او, هیچ یک از هافبک های یونایتد, نمی توانستند چنین عملکردی از خود نشان دهند.
دفاع کردن
در برابر یوکوهاما و اوزاکا, هافبک های یونایتد دوندگی بیشتری داشتند, همزمان با اینکه از لحاظ نظری دو مزیت و سه نقطه ضعف داشتند.
بنابراین, در هر دو این بازی ها, هافبک ها مجبور بودند به جای حمایت از خط دفاع تیم, دوندگی زیادی داشته باشند.
علاوه بر این, در بازی که برابر یوکوهاما داشتند, کلورلی و اندرسون به سادگی با حرکت بازیکنان روبروی خود در تیم حریف از پست هایی که ایفای نقش می کردند خارج می شدند. در بازی مقابل اوزاکا گیگز و جونز تمایلی به بستن فضاهای مابین خطوط نشان نمی دادند یا زمانی که توپ از کنار آنها می گذشت تمایلی به دنبال کردن آن نشان نمی دادند.نتیجه این عملکرد ایجاد حفره های بزرگی در جلوی خط دفاعی یونایتد بود.
این پست همان جایی است که مایکل کریک در آن ایفای نقش می کند, پست هافبک تدافعی, جایی که این بازیکن ۳۱ ساله به سادگی در برابر خط دفاع قرار می گیرد, نوعی سپر دفاعی در برابر بازیکنان حریف ایجاد می کند حنی زمانیکه یونایتد بازیکنان کمتری در خط هافبک خود دارد.
او به ندرت از این پست خارج می شود و مهم تر از همه, پاس های مستقیم تیم رقیب را در یک سوم دفاعی خودی قطع می کند.
مشکل اصلی در ژاپن, این مسئله نبود که یونایتد فضاها را خالی می گذاشت, بلکه مشکل اصلی این بود که آنها به راحتی به بازیکنان حریف اجازه می دادند که از میان این فضاها پاس دهند.
این مسئله به این خاظر اتفاق می افتاد که هیچ هافبک تدافعی در تیم نبود, بنابراین هر دو هافبک ها به جلو و عقب می رفتند, و تلاش می کردند تا نقش بازیکن اضافی را کمتر کنند. اما آنها به ندرت می توانستند پاس های کلیدی بازیکنان حریف را قطع کنند.
زمانی که دو هافبک یونایتد به جلو حرکت می کردند تا پرس نسبی ایجاد کنند, همیشه یک بازیکن از تیم رقیب بود که می توانست به فضاهایی که باز مانده بود دسترسی پیدا کند. پرس بازیکنان شیاطین سرخ ضعیف بود به طوری که بازیکنی که وارد این منطقه می شد می توانست به آسانی از طریق پاسی ساده به دفاع یونایتد برسد.
از سوی دیگر, کریک در چنین موقعیت هایی در آن “منطقه” باقی می ماند در حالیکه زوج او در خط هافبک به جلو حرکت می کرد تا پرس را انجام دهد.
با این روش, یونایتد فضای زیادی بین خطوط خود نمی داد(کریک هنوز در مصاف های ۲ در مقابل ۱ بهتر است) و زمانی که پاسی از این ناحیه توسط تیم ها ارسال می شد, کریک به طور معمول آن پاس را قطع می کرد.
پرس کردن
در دو بازی اول تور, کریک در مرکز پرسینگ یونایتد قرار داشت.
او پرس کردن را در یک سوم نیمه حریف جایی که خارج از پست تدافعی او بود آغاز می کرد تا با شدت بیشتری مدافعان حریف را تحت فشار قرار دهد.
در نیمه زمین یونایتد, این بازیکن انگلیسی گاهی اوقات دست به پرس کردن می زد تا رقیب مجبور شود از جناحین بازی کند.
کلورلی و اندرسون پرس انجام دادند, اما عجولانه و بی تاثیر بود. در طرف دیگر, جونز ویژگی تحرک کافی, دقت و همه جانبه بودن را نداشت و گیگز نیز نمی توانست وظیفه پرسینگ را انجام دهد.
این بدین معنا است که :
۱- بدون پرس کردن در یک سوم حریف توسط یونایتد, یوکوهاما و اوزاکا می توانستند از دفاع خود اقدام به بازیسازی کنند.
۲- مویس تاکید بیشتر را بر روی پرسینگ در مرکز میدان گذاشته بود هنگامی که م حریف وارد نیمه خودی یونایتد می شد تا بازیکنان تیم حریف مجبور به روی آوردن به جناحین شوند(و سپس با بستن فضا در جناحین سعی در تصاحب توپ داشتند). شیاطین سرخ نمی توانستند این کار را انجام دهند, کی دلیل دیگری است بر اثبات این مسئله که چرا یوکوهاما و اوزاکا توانستند به طور مستقیم از طریق مرکز زمین در مابین خطوط بازی کنند – هیچ بازیکنی وجود نداشت که آنها را متوقف سازد.
زمانی که یونایتد در جناحین دفاع می کرد, هافبک های وسط قادر نبودند کمکی حیاتی به دفاع های تیم در جناحین زمین کنند یا بازیکنان حریف را پرس کنند. آنها فضاها را محدود نمی کردند و در نتیجه, تیم حریف تنها یک جایگزین برای شکستن دفاع یونایتد در اختیار داشت.
در بازی های ابتدایی تور, شاگردان مویس با کمک مهارت های موقعیت یابی و ره گیری توپ مایک کریک به شکلی عالی در ناحیه ای از زمین جمع می شدند و در جناحین دست به پرس می زدند. اگرچه آنها در طول این فرایند, شکاف هایی را در اختیار مهاجمان حریف می گذاشتند اما در بیشتر مواقع این شیاطین سرخ بودند که توپ را در اختیار خود می گرفتند.
کریک بازیکنی بود که پرس کردن در تیم را آغاز می کرد. بدون حضور او در میدان, می توان گفت که یونایتد با نبود “موتور پرسینگ” خود مواجه است.
امروز تولد ۳۲ سالگی مایکل کریک بود بازیکنی که همگان در فصل گذشته به ارزش های بالای او در ترکیب تیم پی بردند. اکنون منچستریونایتد در نبود مایکل کریک بیشتر به اهمیت حضور او در ترکیب تیم پی می برد. گفتنی است که نبود یک بازیکن جایگزین برای میکل کریک در تیم به شدت احساس می شود, به طور حتم دیوید مویس نیز به این مسئله آگاهی دارد, او و باشگاه باید برای اطمینان از نبود نگرانی در این پست در فرصت باقیمانده فصل نقل و انتقالات حرکتی انجام دهند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)