دنیا نیرزد به آنکه پریشان کنی دلی. دل دوستان آزردن، مراد دشمنان برآوردن است.
* هر که سخن نسنجد، از جوابش برنجد.
* هر که با بدان نشیند، اگر طبیعت ایشان را هم نگیرد، به طریقت ایشان متهم گردد.
* هر که با بدان نشیند، نیکی نبیند.
* عالم ناپرهیزکار، کور مشعلهدار است.
* هر چه نپاید، دل بستگی را نشاید.
* هر که بر زیردستان نبخشاید، به جور زبردستان گرفتار آید.
* ده درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند.
* هر که خیانت ورزد، پشتش در حساب بلرزد.
* خانه دوستان بروب و درِ دشمنان مکوب.
* بی دوست، زندگانی چنان ذوقی ندارد.
* اگر شبها همه قدر بودی، شب قدر بی قدر بودی.
* هیچ کس نزند بر درخت بی ثمر سنگ.
* صد چندان که دانا را از نادان نفرت است، نادان را از دانا وحشت است.
* از نفس پرور، هنروری نیاید و بی هنر، سروری را نشاید.
* دنیا نیرزد به آنکه پریشان کنی دلی.
* همه کس را عقل خود به کمال نماید و فرزند خود به جمال.
* مشک آن است که خود ببوید، نه آنکه عطار بگوید.
* دوستی را که به عمری فرا چنگ آرند، نشاید که به یک دم بیازارند.
* دل دوستان آزردن، مراد دشمنان برآوردن است.
* شیطان با مخلصان برنمیآید و سلطان با مفلسان.
* رأی بی قوت، مکر و فسون است و قوت بی رأی، جهل و جنون.
* قدر عافیت کسی داند، که به مصیبتی گرفتار آید.
* هر که با داناتر از خود بحث کند تا بداند که داناست، بدانند که نادان است.
* مال از بهر آسایش عمر است، نه عمر از بهر گرد کردن مال.
* خشم بیش از حد گرفتن، وحشت آرد و لطف بی دقت، هیبت ببرد.
* برادر که در بند خویش است، نه برادر و نه خویش است.
* هر کس را که زَر در ترازوست، زور در بازوست.
* هر که در زندگی، نانش نخورند، چون بمیرد، نامش نبرند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)