دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: رنگین کمان عشق

  1. #1
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    روانشناسی
    نوشته ها
    1,143
    ارسال تشکر
    1,136
    دریافت تشکر: 4,005
    قدرت امتیاز دهی
    11969
    Array
    محمد نظری گندشمین's: جدید121

    Thumbs up رنگین کمان عشق


    رنگین کمان عشق
    رنگین کمان عشق چه خوش می نوازد تار تنهائی ام را ومن غرق در افکارم گیسوان آفتاب را به چنگ کشیدم تا سکوت را با نغمه های باران همراه سازم و سوار بر ابر آرزوها از آسمان نیلی گذر کنم تا شاید بیابم
    آنچه را که باید یافت ،گوهر وجودم تو را می خواند .......((عشق))......
    در سیاهی افکارم واژه ها چه زیبا تنهائی وجودم را نوازش می کنند گویا تلنگری است بر درون خاموش ام تا شاید این گونه سردی درونم با حرارت عشق ذوب گردد و من چه عاجزانه عشق را فریاد می کنم .
    چتر هستی را می گشایم تا شاید این گونه تبلور باران را زیر گام های استوارت لمس کنم و سیاهی شب را با سپیدی سحر همراه سازم و با نغمۀ چکاوک های عاشق گوش فلک را کر سازم و همگام با بادهای خزان در میان شاخ و برگ های رنجور به این سو و آن سو سرک کشم تا شاید این گونه التیامی بر زخمهای نسوخ گردم و چرخ هستی را از حرکت باز ستانم .
    فغان را نجوا می کند گیتار دل ،اندوه غم را بی کم و کاستی و خوف پریشانی خیالم را در زندان ابدی خواستار است تا علل لرزش تار و پودم گردد ،در ریتم اش پاکسازی روح و عصیان عشق را می طلبد تا با تلنگری بر باغ وحشی شیشه ای (دل) علل رویش ضمیر ناخودآگاه گردد گویا آواره تر از ما طلب یار می کند،افسوس ....(من نیزخود او گرفتارم)
    به ناچار در گذرگاه درونی دل به دنبال حفرۀ خالی برای لحضه ای آسایش در کنار یار می گردم او نیز افول امپراطوری عشق را حس کرده و به دنبال پرتوئی نورانی برای رهایی از این نخوت است .
    انگار حادثه ای درویشی در راه است یا ملودی دلنشینی با وزنی قابل شمارش ،این تواتر امواج رنگ صدایم را دزدیده و نوفه ای درونم را به آشوب کشانده ،گوئی صحنۀ تنصیفی است میان خدایگان زمین و آسمان دگر بار ضرباهنگ قلبم تشدید گردیده و بیرق عشق به احتزاز درآمده لحضه ای سکوت جایز است.

    محمد خداشناس گل افشانی
    اندیشیدن ، نبضِ حیاتِ ذهن ماست

  2. کاربرانی که از پست مفید محمد نظری گندشمین سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •