دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: بله عروس در چت روم

  1. #1
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    روانشناسی
    نوشته ها
    1,143
    ارسال تشکر
    1,136
    دریافت تشکر: 4,005
    قدرت امتیاز دهی
    11969
    Array
    محمد نظری گندشمین's: جدید121

    Post بله عروس در چت روم



    بله عروس در چت روم

    ۱) پرده اول; سمنو
    فاطمه مکی-یک عدد پسر پای اینترنت نشسته چت می کند و بی خیال با همه حرف می زند. (همه در اینجا همان سیاهی لشگر این نمایش هستند) ناگهان دختری وارد چت روم می شود و پسر کمی دلش یک جوری می شود. با دختر حرف می زند. از asl و اسم و محل زندگی شروع می کند...
    من رویا از تهران و سنم هم نمی گم...مگه نمی دونی نباید از یک خانم سنش را پرسید...! و کم کم این دختر با بقیه برایش متفاوت می شود و قضیه کمی احساسی می شود. (از این به بعد آهنگ تایتانیک پس زمینه نمایش است.)
    - چه غذایی را دوست داری؟
    - بیف استر..
    - وا..مگه همچین غذایی هم هست!
    - همون بیف استراناگف است!! ولی می دونی ما بس که خوردیم با اسم کوچیک صدایش می کنیم!! از شکل کهای مسنجری که برایش می فرستد حالی به حالی می شود و... کار به جاهای باریکتر می کشد و تلفن رد و بدل می کنند. پای تلفن با شنیدن صدای هم حسابی دلباخته هم می شوند. صدایی شبیه صدای بوق تریلی می گوید: چقدر صدای تو قشنگه!!و صدایی شبیه صدای مرغ می گوید: صدای تو که بهتره!!و دهان جفتشان مثل سمنو شیرین می شود!!
    ۲) پرده دوم; سیب
    قرار ملاقات می گذارند. هم دیگر را می بینند. هفته ای یک بار گردشی در جاهای خوش آب و هوای تهران و پارکهایی مثل پارک جمشیدیه!پسر هنوز خودش را برای دختر می گیرد و دختر ادای آدمهای کاملا عاشق را در می آورد.:« تو چه خوب باشی و چه بد، من همین جوری دوستت دارم!» یکی از نظراتی که پسر می دهد این است که:« من اگر جای شهردار بودم حتما این پارک را تنها برای دختر ها و پسرها می ساختم و اصلا اجازه نمی دادم کسی تنها وارد شود!!»و دختر هم حرفهای پسر را تایید می کند!! (صدای به هم خوردن حال یک عابر پیاده...) پسر تمام سعی اش را می کند که مثل آرنولد یا تام کروز خودش را نشان بدهد. مثلا در یک صحنه کاملا ساختگی جلوی ماشین می پرد که مثلا دختر خانم خدایی نکرده زیر ماشین نرود!! و دختر هم مثل نجات یافتگان قلمبه قلمبه قلب بالای سرش می ترکاند!! و گاهی خودش را با سوفیالورن عوضی می گیرد!!و بعد از این قضایا به این نتیجه می رسند که نمی توانند این همه دوری را تحمل کنند و باید با هم ازدواج کنند (البته بعد از چند دفعه بیرون رفتن نمی دانم....) و قضیه به خواستگاری و مراسم سنتی می کشد.و خلاصه دختر و پسر به عقد هم در می آیند و همه چیز به خوبی و خوشی..... های نویسنده پنج پرده دیگر مانده..
    ا...فکر کردم فیلم هندی است...ببخشید....پس ادامه می دهیم!
    ۳) پرده سوم; سماق
    کم کم کمی کارشان حالت رسمی پیدا می کند. مدام با هم بیرون می روند و از تمام پارکهای تهران و حومه!! خاطره می سازند. اسم این مرحله را گذاشتیم سماق چون مثل سماق روی کباب خوشمزه است..!!حرفهای عشقی و رفتارهای رمانتیکانه از مراحل لاینفک این مرحله است. مدام سعی می کنند به هم ثابت کنند که «تو همونی هستی که من می خواستم.»
    ۴) پرده چهارم; سکه
    پسر کمی به فکر فرو می رود. او باید شغلی دست و پا کند و شاید هم برای همسرش (همان دختر) هم کاری بجوید چون « زندگی که شوخی بردار نیست ننه جون!!»از این به بعد نامش سکه است. چون پسر بدو کار بدو....کجا به هم برسند خدا عالم است... دختر کمی از وضعیت نابسامان اقتصادی ناراضی است و زبان به غر غر می گشاید و پسر هم کلافه می شود.
    ۵) پرده پنجم; سیر
    این پرده کمی وسایل احتیاج دارد...ترجیحا لوازمی که راحت خرد شوند!! سر همان مسائل مادی یا دیگر مسائل مهم از جمله طرز راه رفتن و مدل مو و.....دعوا آغاز می شود.
    -تو از اول منو نمی فهمیدی....
    - ا...نه بابا...تو خیلی می فهمی!!
    - یعنی می گی من نفهمم!!؟
    - آره می گم...می خوام بدون چه کار می توونی بکنی...و از اینجا همان وسایل مذکور وارد گود می شوند و بر سر عاشقان اینترتی خرد می گردند!(در برخی نسخ ریز ریز هم می شوند!) البته لازم به ذکر است که دعوا مثل سیر ترشی است کمش مزه زندگی است زیادش باعث اذیت می شود و دل را می زند....
    ۶) پرده ششم; سرکه
    حالت قهر بعد از دعوا هم کمش خوب است و زیادش دل را می زند و گلو را می سوزاند...
    ...آه...(پسر سرش را تا جایی که بتواند روی روزنامه خم می کند.)
    ....-(دختر هم به طرز خیلی تابلویی تلویزیون گوش می دهد و محل نمیگ ذارد.)ان شاالله هیچ کس زیاد از سرکه نخورد...آمین...بگو آمین..ا..ا....بگو آمین... خدا از دهنت بشنود.
    ۷) پرده هفتم; سبزه
    کنار سفره هفت سین نشسته اند. پارسال این موقع هیچ کدام همدیگر را نمی شناختند ولی امسال کاملا همدیگر را می شناسند چه شناختنی!! کم کم برای هم جا می افتند و به هم عادت می کنند... عادتی عاشقانه... (در ضمن بالاخره با هم آشتی می کنند.) از این جا به بعد تمام زندگی شان سبزه است....مثل سبزه رشد می کنند و بارور می شوند و می شکفند...
    ۸) پرده آخر; سراب...
    البته اینطور تظاهر می کنند. چون اون دختر و پسر قبلی که تو پله های دادگاه داشتند با هم دعوا می کردند، یا همین نرگس خودمون دختر سوپرمارکتی سرکوچه که پای همین چت و چت روم روزی سه تا دوست پیدا می کند و با چهار تا قهر می کند هم از این حرفها زیاد می زد. آخرش هم با یکی از همونا از طریق اینترنت آشنا(!) شدند و مثلا رفتند خانه بخت. اما یادتان باشد که "مثلا" رفتند خانه بخت...چرا که این خانه بخت، مثل همان خانه عنکبوت است که با یک نسیم...راستی گفتم دادگاه، این را هم بگویم که یکی از همین زوج های جوان عاشق، چهارماه در دادگاه خانواده می دوید که ثابت کند، همسرش بعد از ازدواج بوسیله چت، با چند نفر دیگر دوست شده و به آنها قول ازدواج داده است...دنیاست دیگر، چرخش دارد و...
    روزنامه ابتکار
    اندیشیدن ، نبضِ حیاتِ ذهن ماست

  2. 4 کاربر از پست مفید محمد نظری گندشمین سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تصویر: لباس عروس يك عروس ايتاليايي
    توسط NameEly در انجمن سرگرمي(طنز، بازي فكري، ...)
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: 6th June 2013, 09:59 AM
  2. تصاویر اقدام جالب عروس اتوبوس سوار !!
    توسط S.A.H.A.N.D در انجمن اخبار علمی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 8th April 2012, 01:19 AM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 17th May 2011, 08:15 AM
  4. مقاله: پولیس/دموس\اخلوس ( قسمت اول )
    توسط AreZoO در انجمن نقد و بررسی ادبی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: 25th September 2010, 08:37 PM
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 16th May 2010, 11:33 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •