دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: مرا همانگونه که هستم دوست داشته باش!

  1. #1
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    روانشناسی
    نوشته ها
    1,143
    ارسال تشکر
    1,136
    دریافت تشکر: 4,005
    قدرت امتیاز دهی
    11969
    Array
    محمد نظری گندشمین's: جدید121

    Post مرا همانگونه که هستم دوست داشته باش!

    مرا همانگونه که هستم دوست داشته باش!








    یک روز، زنی با یک مجله در دست پیش شوهرش می‌آید و می‌گوید، «عزیزم، این مقاله فوق‌العاده است. یک فعالیتی را توضیح می‌دهد که هر دوی ما می‌توانیم برای بهتر کرد ن ازدواجمان آن را انجام دهیم. موافقی امتحانش کنیم؟»

    همسرش می‌گوید، «حتماً!»

    زن توضیح می‌دهد، «این مقاله می‌گوید که یک روز هر کدام از ما یک لیست جداگانه از چیزهایی درمورد همدیگر که دوست داریم تغییر دهیم تهیه کنیم. چیزهایی که اذیتمان می‌کنند، اشکالات کوچک و از این قبیل. و بعد فردای آن روز این لیست را به همدیگر بدهیم، موافقی؟»

    شوهر لبخند زده می‌گوید، «موافقم!»

    آن روز مرد کاغذی برداشته و در اتاق نشیمن نشست. زن به اتاق خواب رفت و همان کار را کرد.

    روز بعد، سر میز صبحانه، زن گفت، «شروع کنیم؟ اشکالی ندارد اگر من اول شروع کنم؟»

    مرد گفت، «شروع کن.»

    زن سه ورق درآورد. لیست بلندبالایی بود. شروع به خواندن لیستش کرد. «عزیزم اصلاً دوست ندارم وقتی…» و همینطور لیست را که از کارهای کوچکی درمورد همسرش که او را اذیت می‌کرد تشکیل شده بود، ادامه داد.

    مرد احساس کرد خنجری به قلبش وارد شده است. زن متوجه این قضیه شد و پرسید، «دوست داری ادامه بدم؟»

    مرد گفت، «اشکالی ندارد، ادامه بده، می‌تونم تحمل کنم.»

    زن به خواندن ادامه داد.

    آخر کار زن گفت، «خوب تمام شد. حالا تو شروع کن.»

    مرد ورقی را از جیبش درآورد و گفت، «دیروز از خودم پرسیدم دوست دارم چه تغییراتی در تو ایجاد کنم. هر چقدر فکر کردم، حتی یک چیز به ذهنم نرسید.» بعد کاغذ که سفیدِ سفید بود را به همسرش نشان داد. بعد ادامه داد، «چون به نظر من تو در نقص‌هایت کاملاً بی‌نقصی. من تو را آنطور که هستی قبول کرده‌ام--با همه نقاط مثبت و منفی که داری. من کل این مجموعه را دوست دارم. تو آدم فوق‌العاده‌ای هستی و من واقعاً عاشقتم.»

    زن ناراحت شد. سه ورق کاغذ را در دستانش مچاله کرد و محکم خود را به آغوش همسرش انداخت.

    ما به این دلیل دوست داریم آدمها را تغییر دهیم، که دوستشان داریم. اما گاهی‌اوقات، انگیزه‌های ما خالص نیستند. گاهی وقت‌ها از روی خجالت دوست داریم که عزیزانمان را تغییر دهیم. از اینکه دیگران درمورد فرزندان، همسر، خواهر و برادرها و والدینمان چه می‌گویند، خجالت می‌کشیم. یک دلیل دیگر برای میل ما به تغییر آدمها این است که دچار بیماری مقایسه کردن هستیم. ازدواج کردن مثل رفتن به رستوران است؛ وقتی غذایتان را سفارش می‌دهید، می‌فهمید که میز بغلی هم چه غذایی سفارش داده است و یکدفعه از چیزی که سفارش داده بودید، پشیمان می‌شوید. این میل به مقایسه کردن، مایه بدبختی‌ بسیاری از زندگی‌های زناشویی است. اگر همیشه هیکل همسرتان را با جنیفرلوپز مقایسه کنید، مطمئناً او قادر به رقابت با آن نخواهد بود. یا اگر درآمد شوهرتان را با بیل‌گیتس مقایسه کنید، او هم توان رقابت نخواهد داشت. خیلی وقت‌ها، حتی همسرانمان را با کسی مقایسه می‌کنیم که اصلاً وجود ندارد. مثلاً درمورد یک ستاره هالیوودی خیالپردازی می‌کنیم که اصلاً واقعی نیست. چون همه نقص‌ها و عیب و ایرادهای آنها با فتوشاپ از بین می‌رود.

    قبل از اینکه ازدواج کنید، برای ارزیابی همسر آینده‌تان باید خیلی دقیق باشید. همه چیز را بررسی کنید. ارزش‌ها، پیشینه، اولویت‌ها، واکنش‌ها، اعتقادات، همه چیز. اما وقتی ازدواج کردید، دیگر دست از ارزیابی کردن بردارید، از انتقاد کردن دست بکشید. دیگر وقت درست کردن طرف مقابل تمام شده است. باید بتوانید او را همانطور که هست تحسین کنید. از پشت میز قضاوت بیرون بیایید و حس نقاشی را پیدا کنید که می‌خواهد تصویری زیبا را نقاشی کند. یک هنرمند همه چیز را همانطور که هست قبول می‌کند. وقتی فرد مقابل را بپذیرید و تحسینش کنید، یک معجزه اتفاق می‌افتد: فرد مقابل یاد می‌گیرد خود را بپذیرد و درنتیجه زخم روی دلش التیام یافته و تغییرها شروع می‌شود.

    چه چیزهایی را دوست دارید و چه چیزهایی را دوست ندارید؟ ممکن است یک چیز را هم دوست داشته باشید و هم نداشته باشید. مثلاً تلفن‌همراهتان. چرا دوستش دارید؟ چون هر زمان که خواستید می‌توانید به کسانیکه در دفترچه آن ذخیره هستند زنگ بزنید، مثل وقت‌هایی که مثلاً در خیابان پنچر شده‌اید، یا به دعا نیاز دارید یا هر چیز دیگر. چرا ممکن است دوستش نداشته باشید؟ اینکه آن تعداد آدم هم بتوانند هر زمان که دوست دارند به شما زنگ بزنند، حتی وقت‌هایی که دوست دارید استراحت کنید و برای خودتان وقت بگذرانید. خنده‌دار است اما درمورد روابط هم همینطور است.

    چرا عاشق شدید؟ شوکه نشوید، اما همان چیزی که باعث شد عاشق یک نفر شوید، سال‌های بعد روی اعصابتان خواهد بود. شوخی نمی‌کنیم. اگر به این دلیل عاشق همسرتان شدید که وقتی در مهمانی او را دیدید بسیار خوش‌مشرب و بشاش به نظر می‌رسید، سال‌های بعد ملتمسانه دوست دارید زیپ دهان او را بکشید که دست از حرف زدن بردارد. اگر به این دلیل عاشق شوهرتان شدید که ساکت، قوی و جدی بود، امروز دوست دارید بخاطر سرد بودنش خفه‌اش کنید. اگر بخاطر زیبایی بی‌نظیرش عاشق همسرتان شدید، امروز وقتی مجبور می‌شوید سه ساعت در ماشین بنشینید تا برای بیرون رفتن آماده شود دوست دارید تک تک موهایتان را بکنید. یادتان باشد، هر نقطه قوتی یک ضعف دارد.

    باز هم نکته‌مان را تکرار می‌کنیم: اگر می‌خواهید ازدواجی شاد و آرام داشته باشید، باید دست از اصلاح کردن همسرتان بردارید و شروع به تحسین کردنش کنید.

    اینکه باید از اصلاح کردن همسرتان دست بردارید دو دلیل دارد:

    اول اینکه نمی توانید.

    دوم اینکه آدمها مثل خانه‌های قدیمی می‌مانند. اگر یک جای آنها درست شود، یک چیز دیگر در آنها خراب می‌شود.

    یادتان باشد، هیچوقت نمی‌توانید کسی را درست کنید چون اصلاح کردن دیگران یک کار درونی است. هیچوقت از بیرون نمی‌توان به آن اجبار کرد. باید دیگران را تحسین و راهنمایی کنید. باید به آنها آموزش دهید. اما نباید اجبار کنید. تنها کاری که باید بکنید این است که همسرتان را دوست داشته باشید و به او برای اصلاح خودش فضا بدهید.

    منبع مردمان
    ویرایش توسط محمد نظری گندشمین : 14th July 2013 در ساعت 10:01 AM
    اندیشیدن ، نبضِ حیاتِ ذهن ماست

  2. 5 کاربر از پست مفید محمد نظری گندشمین سپاس کرده اند .


  3. #2
    دوست جدید
    رشته تحصیلی
    مهندسی کامپیوتر(نرم افزار)
    نوشته ها
    138
    ارسال تشکر
    769
    دریافت تشکر: 688
    قدرت امتیاز دهی
    315
    Array
    sare*'s: خواهش

    پیش فرض پاسخ : مرا همانگونه که هستم دوست داشته باش!

    کاش دید همه به زندگی به پذیرفتن شریک زندگیشون پذیرفتن خود واقعی اونا باشه کاش.................


    اینم مصداقشه
    خودت باش کسی هم اگرخوشش نیامد،نیامد.....اینجا که مجسمه سازی نیست!!!

  4. کاربرانی که از پست مفید sare* سپاس کرده اند.


  5. #3
    کاربر جدید
    نوشته ها
    15
    ارسال تشکر
    102
    دریافت تشکر: 31
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : مرا همانگونه که هستم دوست داشته باش!

    من ازسپیده دمی دیگرحرف میزنم
    ازسرزمین سبز
    اززایشی دوباره
    آنجا که مرگ نیست
    وتو - معنای تازه زیستنی .

    ظلمت را سرمفکن
    توخود طلیعه سپیده دمی
    نوری درظلمات باش
    تو ، چراغی فراه راه خویشتنی
    جان را مکش به ورطه اندیشه ناگزیر
    خودرا ببین ؛
    سرچشمه ای که می شود آن وقف یک کویر
    بی سوسن وبنفشه و، بی برگ وزنجبیل
    من تنها در سرما میان سیل غم ها چه کنم با همه دردها...

  6. کاربرانی که از پست مفید dj-milad سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 27th October 2012, 02:05 PM
  2. خبر: انتخاب دوست به ژن افراد بستگی دارد
    توسط نارون1 در انجمن اخبار روانشناسی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 27th March 2012, 10:42 PM
  3. چرا انقد امریکاییها ما رو دوست دارن؟اصلا عاشق ما هستن
    توسط M.A.A.H.R در انجمن تالار گفتگوی آزاد
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: 2nd September 2011, 09:27 PM
  4. 12 روش برای دانستن اینکه تو یکی و دوست داری!
    توسط *AM@NDA* در انجمن خواندنی ها و دیدنی ها
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 17th May 2010, 11:50 PM
  5. دوست داشتن در مقابل استفاده کردن
    توسط آبجی در انجمن کارگاه داستان نویسی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 4th March 2010, 03:36 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •