هجده سال فرصتي كافيست تا جواني نورسته عاقله مردي شود جا افتاده. اما جواني كه در هفده سالگي به جبهه رفته بود، يكسال بعد با حال و روزي به خانه برميگردد كه تا هجده سال بعد نصيبش از اين دنياي خاكي چيزي نباشد جز يك تخت در گوشه خانه. موج گرفتگي جوان را به كما ميبرد و تا هجده سال بعد كه جام شهادت بنوشد، پرستاري پروانهوار پدر و مادر او را زنده نگه ميدارد. شرح اين پرستاري در كتاب «بین دنیا و بهشت» آمده است تا با خواندن آن سرمان را از شرم پايين بياندازيم و در برابر زحمات خالصانه آن پدر و روزهاي سخت آن شهيد خضوع كنيم.
جانباز شهيد محمدتقي طاهرزاده در شهريور 1349 در شهر اصفهان چشم بر اين دنياي خاكي گشود؛ از هفت سالگي كار كرد، تا سوم راهنمايي درس خواند و در هفده سالگي يعني در اسنفد 1366 به جبهه رفت. در تيرماه 1367 در شلمچه دچار موجگرفتگي شد و حدود يك ماه بعد به عالم بيهوشي رفت.دوران بيهوشي اين جانباز، 18 سال به طول انجاميد. در طول اين مدت آنچه بر شگفتي اين واقعه ميافزود، پرستاري عاشقانه پدر وي بود. در اين 18 سال كه محمدتقي بر روي تخت خوابيده بود، با همان دو چشم نافذش همه تنهاييهاي پدر و مادر را پر ميكرد. خاطرات این پدر رنج کشیده کتاب «بین دنیا و بهشت» نوشته رحیم مخدومی جمع آوری و از سوی نشر شاهد و موسسه رسول آفتاب به چاپ رسیده است.کتاب «بین دنیا و بهشت» در سال 1390 ببرای چهارمین مرتبه در تیراژدو هزار نسخه و قیمت هزار و 700 تومان و در 60 صفحه در قطع پالتویی منتشر شد.
علاقه مندی ها (Bookmarks)