جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت: بین شما کسی هست که مسلمان باشد ؟همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکم فرما شد، بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت: آری من مسلمانم.جوان به پیرمرد نگاهی کرد و گفت با من بیا... پیرمرد بدنبال جوان براه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند!جوان با اشاره... به گله گوسفندان به پیرمرد گفت که میخواهد تمام آنها را قربانی کند و بین فقرا پخش کند و به کمک احتیاج دارد... پیرمرد و جوان مشغول قربانی کردن گوسفندان شدند! پس از مدتی پیرمرد خسته شد و به جوان گفت که به مسجد بازگردد و شخص دیگری را برای کمک با خود بیاورد. جوان با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید : آیا مسلمان دیگری در بین شما هست ؟ افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان پیرمرد را بقتل رسانده نگاهشان را به پیش نماز مسجد دوختند، پیش نماز رو به جمعیت کرد و گفت : چرا نگاه میکنید ، به عیسی مسیح قسم که با چند رکعت نماز خواندن کسی مسلمان نمیشود...!
بیانات مولای متقیان
جوانى ات را پیش از پیرى، و سلامتی ات را پیش از بیمارى دریاب
گریستن بنده از خوف خدا ، گناهانش را از میان مى برد .
کمال علم ، عمل کردن به مقتضاى آن است .
با عدالت ، برکت ها دوچندان مى شود .
با سلامت مزاج، گوارایى غذا احساس مى شود .
درجات بلند و آسایش همیشگى، با سختىِ بسیار به دست مى آید .
اگر اصلاح خویش را خواهانى، میانه روى، خشنودى به قسمت و کم خواهى را پیشه خود کن .
آنگاه که نوشته اى را نگاشتى، قبل از مُهر کردن، دوباره در آن نظر کن؛ زیرا تو بر خِرَد خویش مُهر مىزنى .
به گاهِ پرسش، براى فهمیدن بپرس نه براى آزمودن دیگران .
علاقه مندی ها (Bookmarks)