«
فرازهايى از وصيّتنامه برادر شهيد احمدعلى بيابانپور »
بارالها ! تو را سپاس مىگويم كه به من سلامتى عطا كردى و به من لياقت دادى تا
در راهت خدمت نمايم .
بارالها ! تو را شكر مىگذارم كه در زمان چنين رهبرى زندگى مىكنم و چنين
مرجعى دارم و به ملّت شناختى عطا كن تا رهبر را بشناسند و از فرامين او اطاعت
نمايند .
شما برادرانم ! در ادارات ، ارگانها مخصوصا عزيزان سپاه ، اين مكانها را براى
وقتگذرانى يا بهعنوان شغل انتخاب نكنيد ، بلكه براى خدمت به اين مردم
مستضعف انتخاب كنيد و گره از مشكلات را باز كنيد ؛ اگرچه كسى متوجه كار شما
نشود ، خدا شاهد و ناظر كار شماست و اجر كار نيك شما و عذاب كارشكنى شما
را در آخرت مىدهد . پدر و مادرم ! من امانتى بودم كه اكنون آن را به صاحب اصلى
بازگردانيديد . نمىگويم گريه نكنيد ، چون مرگ فرزند سخت است ، امّا بىتابى
نكنيد و در راه خدا از جان و مال و فرزند بايد گذشت و از شما مىخواهم مرا عفو
كنيد .
خود مىدانم درقبال زحمات و رنجهايى كه شما براى من كشيدهايد ، هيچگونه
خدمتى به شما نكردهام ولى انشاءاللّه با اين شهادت دَين خود را به اسلام و شما
ادا كرده و از خدا بخواهيد كه اين قربانى را از شما بپذيرد .
علاقه مندی ها (Bookmarks)