سفارش پیامبر در حجه الوداع در مورد زنان – حتی خلاف کارها
76 روز قبل از فوت ( 9 ذی الحجه تا 28 صفر دهم هجرت )
پیامبر اکرم (ص) ، 76 روز قبل از رحلت ، در زمانی که در سفر حجه الوداع ، در مکه حضور داشتند ، در پایان حج خود ، قبل از بازگشت به مکه ، سه خطبه در مکان های " عرفات – روز عرفه ، 9 ذی الحجه سال دهم هجرت " ، " منی – روز عید قربان ، 10 ذی الحجه سال دهم هجرت " و " غدیر خم – 18 ذی الحجهسال دهم هجرت " ایراد کردند .
ایشان در این سه محل ، خطوط اساسی اندیشه اسلام ناب محمدی را بیان و آموز شهای لازم را به مردم گوشزد نمودند .
یکی از موارد مهمی که ایشان در خطبه های اول و دوم خود ، به صورت برجسته ، به جمع حاضر و از طریق آنها به نسل های بعد اعلام کردند و از مردم ، شهادت گرفتند که وظیفه خود را به انجام رساندند ، حقوق زنان و همسران بود . 1
سفارش پیامبر ( ص ) :
اين خطبه در كتاب تحف العقول چنین نقل شده است :
عن النبي(ص) أنَّه قال في خطبة الوداع : إنَّ لنسائكم عليكم حقاً و لكم عليهنَّ حقاً ، حقُّكُم عليهنَّ أن لايوطئن أحداً فرشكم و لا يدخلن بيوتكم أحداً تكرهونه إلاّ باذنكم و أن لايأتين بفاحشة فإن فعلن فإنَّ الله قد أذن لكم أن تعضلوهنَّ و تهجروهنَّ فى المضاجع و تضربوهنَّ ضربا غير مبرَّج فإذا انتهين و أطعنكم فعليكم رزقهنَّ و كسوتهنَّ بالمعروف ؛ أخذتموهنَّ بأمانة الله و استحللتم فروجهنَّ بكتاب الله فاتقوا الله في النساء و استوصوا لهنَّ خيراً… 2 و 3
پيامبر(ص) فرمود :
1- همانا زنان بر شما حقى دارند و شما بر زنانتان حقى .
2- حق شما بر آنان اين است كهبا كسى غير از شما هم بستر نشوند و اين كه كسى را كه شما خوش نمى داريد ، بدون اجازه شما به خانه تان راه ندهند و اين كه دچار هرزگى نشوند .
3- پس اگر [هريك از اين كارها را] انجام دادند ، خداوند به شما اجازه داده است كه آنها را منع كنيد و بر آنها سخت گیرید ، در بستر از آنها دورى كنيد و آنها را به نحوى غير شديد و آرام بزنيد .
4- اگر نهى كردن شما را پذيرفتند و از شما اطاعت كردند ، روزى و پوشاك آنها به نحو متعارف و پسنديده به عهده شماست . شما آنها را به امانت خدايى گرفته ايد و آنها را با كتاب خدا بر خود حلال كرده ايد .
5- پس درباره زنان ، تقواى الهى پيشه كنيد و آنها را به خير و نيكى سفارش كنيد .
خطوط کلی سفارش پیامبر (ص) :
پیامبر اکرم ( ص ) در چهار بخش ، حقوق مردان و زنان را این گونه بیان کردند :
بخش اول : حقوق زنان بر مردان در شرایط عادی زندگی4
1- زنان ( همسران ) امانت خداوند نزد شوهرانند . ( أخذتموهنَّ بأمانة الله )
2- زنان ، همانند شما مردان ، حقوقی بر شما دارند . ( إنَّ لنسائكم عليكم حقاً و لكم عليهنَّ حقاً )
3- به حکم خداوند ، بر شوهر حلال گشته اند . ( استحللتم فروجهنَّ بكتاب الله )
4- تامین معاش و پوشاک متعارف آنها ، بر عهده شوهر است . ( فعليكم رزقهنَّ و كسوتهنَّ بالمعروف )
5- حق تنبیه آنها را ندارید . (و لاتضربوهنَّ – نقل شیخ صدوق از خطبه پیامبر (ص) 5 )
بخش دوم : حقوق مردان بر زنان
1- در امور زناشویی ، به خلاف نروند . ( أن لايأتين بفاحشة )
2- مواظب رفت و آمدهای خود باشند . ( لا يدخلن بيوتكم أحداً تكرهونه إلاّ باذنكم )
3- حقوق زناشویی شوهر را برآورده کنند . ( أن لايوطئن أحداً فرشكم )
4- در کارهای متعارف و شایسته ، نافرمانی شوهر را نکنند .( لايعصينكم في معروف – نقل شیخ صدوق از خطبه پیامبر (ص) 5 )
بخش سوم : حقوق زنان در شرایط خلاف کاری آنها :
1- آنها را از عمل خلافی که مرتکب شده اند منع کنید . ( أن تعضلوهنَّ )
2- از آنها دوری کرده و تنبیه آرام کنید . ( تهجروهنَّ فى المضاجع و تضربوهنَّ ضربا غير مبرَّج ) ، هر چند در نقل شیخ صدوق ، از تنبیه بدنی نهی شده است . ( و لاتضربوهنَّ – نقل شیخ صدوق از خطبه پیامبر (ص) 5 )
بخش چهارم : حقوق زنان در صورت توبه پس از تخلف
1- تامین پوشاک و معاش آنها همانند سابق ، بر عهده شوهر است . ( فعليكم رزقهنَّ و كسوتهنَّ بالمعروف )
2- رعایت تقوای الهی و توصیه به نیکویی ، همانند قبل بر عهده شوهر است . (فاتقوا الله في النساء و استوصوا لهنَّ خيراً )
اما دو سوال و ابهام! :
1- چرا پیامبر ، در صورتی که زن شوهر دار مرتکب خلاف ( فحشا ) بشود را ، امر به حکم سنگسار نکرده است ؟!
2- چرا پیامبر امر به زدن زن ( هر چند آرام ) کرده است ؟!
جواب سوال اول ( چرا عدم فرمان سنگسار ) :
1- شاید با این فرمان ، حکم سنگسار را نسخ کرده است .
2- شاید حکم سنگسار از احکام اولیه نبوده است .
هر چه باشد ، این امر در حوزه فقاهت باید مورد بررسی قرار گیرد ، هر چند می توان به بعض آرای فقهی به صورت خلاصه زیر ، اشاره نمود :
الف ) آنها که قایل به عدم وجود حکم سنگسار در اسلام هستند .
1- مرحوم آیتاللّه رحیم ارباب : رجم زن و مرد محصنه و محصن را نفی میكرد و با رد داستان ماعز ( اقرار ماعز اسلمی نزد پیامبر به زنا ) میگفت كه حد آنان همانست كه در كتاب مجید آمده و چنین نیست كه قرآن حكیم حكم زنای محصن و محصنه را كه مهمتر از زنای غیر محصن و محصنه است مهمل بگذارد و حدّ را مخصوص زنای غیر احصان كند در حالیكه زنای احصان است كه مشتمل بر مفاسد بیشماری میباشد و فرضاً اگر چنین بود باید در قرآن معین شدهباشد . 6
2- آیتالله محمد موسوی بجنوردی :
کیفر حکم زنا در قرآن فقط یکصد تازیانه است و با حکم دیگری مانند رجم تخصیص نمیخورد . (وانگهی) اگر قانونگزار میخواهد کیفری را در قرآن بیان کند که عمده منبع قوانین ماست ، نمیآید کیفر ضعیفتر را اول بیان کند و بعد با سنت بیاید کیفری قویتر یعنی رجم را بیان بکند . این مسئله یک مقداری مستبعد و مستهجن است که بنای عقل آن را نمیپذیرد .
موضوع دیگر اینکه (واژه) «عذاب» که در آیه مربوط به مجازات زناکاران آمده (برخلاف تصور بعضیها) به معنی «کیفر» است. اگر «عذاب» را در این آیه به معنی رجم بگیریم با آیات دیگر تناقض پیدا میکند .
در آیات دیگر داریم که خطاب به زنان پیامبر وارد شده که میفرماید «اگر یکی از شماها (زنان پیامبر) مرتکب فحشای مبینه، یعنی زنا بشود کیفر و عذاب او دو برابر زنان دیگر است و زنان پیامبر همه شوهر داشتند.
پس باید پیشاپیش کیفری مشخص شده باشد تا دو برابر آن معنی و مفهوم پیدا کند ، دو برابر رجم که نمیشود، چون رجم قابل تکرار نیست...
ریشه رجم مقدار زیادی به خلیفه دوم بر میگردد . خلفا و حکام نیز برای سرکوب مخالفان خود همیشه از آن سوء استفاده میکردند. به اعتقاد من واقعاً ابزار سیاسیشان بوده...
روایات مربوط به رجم از حیث سند ضعیف است. بعد هم نکتهای در این روایات هست که آنها را دچار اشکال میکند . زیرا روایاتی که متضمن رجماند ، چه در زمان پیغمبر اکرم(ص) و چه در زمان خلافت امیرالمؤمنین ، همه آنها میگویند که طرف با گریه میآمد و با گریه میگفت که « ای رسول خدا (یا امیر المؤمنین) مرا پاک کن...» .
بنده عرض میکنم که این از مسلمات فقه ماست ، در باب زنا که اگر قبل از «ثبوت عندالحاکم» ، متهم توبه کند، حد ساقط میشود . لذا این روایات همه قابل خدشه است... و مسئله فتوای فقهای عظام برای ما نمیتواند منبع بشود، در علم اصول گفتهاند که شهرت فتوایی (فقط) یکی از «ظنون» است، ما تابع دلیل هستیم نه تابع فتوا...
امام خمینی هم فرمودند رجم اجرا نشود. من آمدم در شورای قضایی مسأله را نقل کردم و شورای قضایی هم آن را بخشنامه کردند برای همه کشور و بر طبق نظر امام بخشنامه شد. که از این به بعد دادگاهها حکم رجم ندهند، احکام دیگری را به کار گیرند.7
3- مرحوم آیت الله غروی :
( سنگسار )یکی از احکامی است که چهره دین رحمت و سلامت را ظالمانه و بی رحمانه می نمایاند .
به مقتضای آیه 25 سوره نسا ، رجم در شریعت اسلام نبوده ، مظافا آنکه از اعظم گناهان ، شرعا و عقلا ، قتل است و بزرگتر از آن رجم . و نیز هر موردی که جوازش از جانب شرع قطعا ثابت نشده باشد ، نه قتل جائز است و نه رجم ، و از اکبر کبائر به شمار می رود ، و قصاص آمر به آن واجب است .
دور نیست که اخبار رجم از جمله روایاتی باشد که یهود در برخی کتب اسلام دسیسه کرده اند ... ما به نص قرآن ، قطع داریم که تورات تحریف شده و مشتمل بر مجعولات و موضوعات و خرافات است ، و حکم رجم در چند موضع از این مجعولات آمده است . 8
3- آیه اله محقق داماد :
· رجم هیچ مستند قرآنى ندارد و هیچیک از مفسران نیز نخواستهاند حکم رجم را از قرآن استنتاج کنند . فرقههاى اسلامى نیز رجم را نه به استناد قرآن ، بلکه به استناد سنت پیامبر اثبات کردهاند .
· سند روایات اجرای حدود توسط معصومین همگی غیر معتبر بوده و لذا جهت استناد حکم فقهی مناسب نمیباشد.
· در هیچیک از روایاتی که در مورد اجرای حدود توسط معصومین وارد شده است ، قول معصوم در مورد امر به اجرای حد در ملأ عام وجود ندارد ، بلکه تمامی این روایات ناظر به افعال ائمه است که در انظار مردم به اجرای حدود میپرداختند.
· اجرایعلنی مجازاتهای اسلامی نه تنها محمل شرعی ندارد بلکه از نظرگاهی دیگر در این باره باید گفت که در حال حاضر و در جهان کنونی ، بر اساس روایاتی که از اجرای حدود در انظار کفار نهی میکند ، میتوان اجرای علنی حد را اقامهی حد در بلاد کفر دانست و لذا از این طریق نیز اجرای حد در ملأ عام وجه شرعی ندارد.
· نکتهی دیگر اینکه اجرای حدود از باب امر به معروف و نهی از منکر است و شرط اساسی آن عدم ترتب آثار نامطلوب بر آن است و نیز میدانیم امر به معروف و نهی از منکر، چنانچه موجب خطر و آسیبی به عرض و ناموس مسلمانان شود به اجماع فقها جائز نیست. لذا اگر اجرای حدود موجب وهن اسلام و انزوای آن شود، جواز آن با شبههی شرعی مواجه بوده و مورد تردید جدی قرار میگیرد .
· به نظر میرسداجرای علنی حدود، در زمان کنونی، با توجه به وجود رسانه های عمومی، تحقیر تمامی مسلمانان را به دنبال خواهد داشت . 9
ب ) آنها که با شرایط سخت گیرانه جهت تحقق آن ، آن را بلاعمل کرده اند .
1- آيتالله شيخ يوسف صانعي : به نظر میرسد که اسلام ، بیشتر مایل به ثابت نشدن سبب حد در امور عرضیه بوده و هست و میخواسته امور عرضیه مستور بماند و بر فرض معلوم شدن هم به نحوی معلوم شود که به تعریز اکتفا گردد .
اصولاً بر همان مبنایی که میرزای قمی فرموده حدود تنها اختصاص به زمان حضور امام معصوم (عليه السلام) دارد كه از چند و چون آن آگاه است اما در زمان غيبت ، تنها راهكار مقابله با جرائم در بخش مجازات ها تكيه بر تعزيزات است كه در آن مجلس مي تواند با استفاده از كارشناسان روانشناس و جامعه شناس و رعايت تناسب بين جرم و جزا، مجازات ها را معين كند . شيوه اي كه در همه دنيا اعمال مي شود و در كاهش جرم هم تاثيرگذار است. 10
2- آیه اله منتظری :
آنچه پيرامون رجم گفته شده به لحاظ حكم اولي آن است ; ولي اگر شرايطي پديدار گشت و در پي آن ، اجراي حكم رجم ، محذوري مانند موهون شدن چهره اسلام و تنفر عمومي نسبت به دين و احكام آن به دنبال داشت ، به ناچار بايد از اجراي آن حكم مطابق روايات باب 10 از ابواب مقدمات الحدود وسائل الشيعة خودداري شود .
مطابق اين روايات ، حضرت امير(ع) فرموده اند: "هيچ حدي نبايد در سرزمين دشمن اجراء گردد، زيرا خوف آن هست كه شخص مورد حد تحت تأثير تعصب قرار گيرد و به دشمن ملحق شود."
بعيد نيست از تعليل ذيل اين روايت فهميده شود در هر موردي اگر اجراي حدي موجب محذوري شود كه بر خلاف مصالح اسلام و مسلمانان است بايد متوقف شود.
ولي اين به معناي نسخ حكم رجم در شريعت و مرحله قانون گذاري و تشريع حكم نيست ، بلكه به معناي به فعليت نرسيدن آن حكم در مرحله اجرا به لحاظ تغيير شرايط اجتماعي و رعايت مصالح برتر و ترجيح اهم بر مهم در موارد تزاحم بين ملاكات احكام شريعت و احتمال تأثير شرايط در نرسيدن آن حكم به فعليت است . 11
3- آیتالله نوری همدانی در پاسخ با تاکید بر اینکه «حکم الهی» تغییرپذیر نیست ، کیفیت اجرای آن را به نظر حاکم شرع موکول کرد .12
4- آیتالله ناصر مکارم شیرازی صراحتاً گفته که میتوان جایگزینی برای حکم سنگسار قرار داد.13
5- آیتالله موسوی اردبیلی نیز گفته است که مجازات رجم (سنگسار) قابل تغییر نیست، اما اگر « اجرای آن بر خلاف مصالح اسلام و مسلمین باشد ، فقیه جامعالشرایط میتواند حکم به عدم اجرای آن بدهد.»14
6- آیتالله جعفر سبحانی با تاکید بر دشواری اثبات « زنای محصنه » پاسخ داده که « اگر حاکم شرع احساس کرد اجرای حکم به این شیوه مشکلاتی دارد میتواند به نحو دیگری اجرای حد کند.»15
7- آیتالله علوی گرگانی با تاکید بر اینکه مجازات سنگسار در فقه اسلامی ثابت است، گفته که اجرای این حکم موجب وهن اسلام و بیاحترامی به آن است و موجب ضرر به اصل دین است و میتوان آن را تغییر داد.16
8- آیتالله حسینی زنجانی با تکرار شرط مورد نظر دیگر علما، از کلمه « باید » برای عدم اجرای حکم سنگسار استفاده کرده و گفته است که اگر به نظر فقیه جامعالشرایط اجرای حکمی در جامعه به دلیل عدم آمادگی فکری عموم مردم موجب سستی در اعتقاد و اصل اسلام میشود، در این صورت حفظ اسلام اهم است و اجرای حکم باید تا استحکام عقاید مسکوت بماند. 17
9- امام خمینی : آیت الله سید حسین موسوی تبریزی دادستان کل انقلاب اسلامی در دهة ۶۰، اظهار داشت که « امام خمینی در سال ۱۳۵۹ هنگامی که یک سنگسار در کرمان انجام شد و واکنشهای شدیدی علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی را در رسانههای خارجی به دنبال داشت ، به شخص من گفت که سنگسار را اجرا نکنید .
حتی از ایشان پرسیدم اگر کسی اقرار کرد چه کنیم؟ ایشان توصیه اکید کرد کاری کنید که اصلاً اقرار نکند . درست مانند حضرت علی(ع) که چنین رویهای داشتند . مرحوم بهشتی هم همین نظر را داشت و لذا برخورد آنها به گونهای بود که تا زمانی که امام در قید حیات بود به جز همان موارد اولیه دیگر سنگساری اجرا نشد چرا که ایشان دستور توقف در این مورد داده بودند » 18
جواب سوال دوم ( چرا امر به زدن زن ) :
1- هدف غایی پیامبر مکرم اسلام (ص) به عنوان آخرین فرستاده خداوند که وظیفه راهبردی بشر در مسیر عقلانیت و همیاری او در رشد و بلوغ او تا رسیدن به نقطه ای که دیگر نیازی به هدایت تشریعی مستقیم الهی نداشته باشد ، چیزی جز تمامیت بخشی به مفاهیم و مکارم اخلاقی نیست .
2- و اخلاقی کردن جامعه ، یک فرایند پویا در گذر زمان متناسب با ظرفیت های جامعه ، قابلیت های انسانها ، ابزارهای در دسترس و ... می باشد .
3- و شریعت سعی دارد در یک تاثیر و تاثر دو طرفه با ظرفیت ها ، قابلیت ها و فعلیت های اجتماعی و انسانی موجود ، فرایند اخلاقی کردن جامعه را تسریع بخشیده و پالایش کند . و این به معنی موقتی بودن احکام ( غیر عبادی) شریعت ، متناسب و متناظر با شرایط هر عصر و زمان بوده و با ایجاد هرگونه شرایط جدید و یا ظرفیت های لازم برای تغییر شرایط ، احکام نیز باید به سطح همانها ارتقا و یا تغییر یابند و آنچه که مهم است ، رعایت عدالت بر مبنای پذیرش عقل جمعی و تامین کرامت انسانی است .
4- آن هنجار و کرامت اخلاقیی که پیامبر بدنبال رسیدن به آن بود و فرایند اصلاح ناهنجاری های اجتماعی را با وضع قوانین جدید دنبال می کرد ، بازگرداندن کرامت الهی زن به او ، و رساندن او به شرایطی بود که متناسب با آنها ، حقوق اجتماعی خود را نیز بازیابد .
5- و این فرایند اصلاح ناهنجاری مذکور ، نه ایستا و ثابت بود و نه بی مقدمه و یا بی هدف ، بلکه تابعی بود از ظرفیت های اجتماعی موجود ، قابلیت های وجودی زن و آن مقدار که می توانست به فعلیتبرساند . 19
6- تردیدی نیست که فرهنگ مورد قبول اکثریت نسل مخاطب پیامبر در زمان نزول وحی ، زدن زنان را به عنوان اولین گزینه ی تنبیهی ، پذیرفته بود .
7- روش شریعت محمدی (ص) در نفی عادات و آداب و سنن ناپسند ، عمدتا بر اساس نفی مطلق عادات و سنن نبوده است . در اکثر موارد با ارائه ی راهکارهای مناسب و جایگزین ، سعی در فرهنگ سازی و تغییر عادات به صورت تدریجی داشته و با اظهار کراهت و غیر اخلاقی جلوه دادن رفتارهای ناپسند ، به مبارزه ی منفی با آن پرداخته است .
8- پیشنهاد های شریعت محمدی (ص) ، جایگزینی برای عادت زشت اهل حجاز در زدن زن بود . البته برای اینکه عادت آنان را تحریم نکرده باشد ، به عنوان آخرین گزینه ، استفاده از آن را مجاز شمرده است .
9- با توجه به روایات و رویکردهای پیامبر (ص) و ائمه (ع) نسبت به این قضیه ، روشن می شود که مفسران رسمی شریعت ، « زدن زن » را از نظر اخلاقی ، شدیدا نامطلوب ارزیابی کرده اند .
از پیامبر خدا در این مورد نقل شده است که ؛ « إضربوهنّ ، و لایضرب إلاّ شرارکم = زنان را بزنید ، ولی نمی زند زنان را مگر افراد شرور » 20
10- رویکرد دیگری که در برخی روایات نقل شده و مورد توجه اکثر فقهاء نیز قرار گرفته است ، به تمسخر گرفتن « فرهنگ نامطلوب زدن زن » است که با عباراتی چون ؛ « اگر می خواهید زنان را بزنید ، با چوب مسواک یا مشابه آن بزنید » نقل گردیده است . 21
11- شریعت محمدی (ص) که مدعی حمایت از نسخه های فطری برای زندگی بشر بوده است ، این واقعیت را در کوتاه مدت ، غیر قابل تغییر دیده و به همین جهت از « تحریم » آن پرهیز کرده است ، چرا که با علم به عدم امکان تحقق مطلوب شارع ( پرهیز از زدن ) از سوی اکثر قریب به اتفاق افراد بشر ، اقدام به تحریم ، اقدامی بیهوده ارزیابی می شود.
12- شریعت محمدی (ص) با آگاهی از ناتوانی اکثریت افراد بشر در « پرهیز از زدن » ، تنها راه ممکن را ، در زمینه سازی اخلاقی برای « پرهیز از خشونت » دیده و به آن بسنده کرده است تا روزی برسد که اکثریت افراد بشر ، به زشتی آن پی برده و از این راهکار زشت و ناپسند دوری گزینند و از راهکار های معقول جایگزین بهره گیرند . 22
زیرنویسها :
1- بارى، رسول خدا در عرفات در چادر خود بودند تا موقع زوال شمس فرا رسيد ، ناقه قصواء خود را طلبيده ، و بر آن سوار شدند و تا وسط وادى عرفات آمدند، و مردم را مخاطب قرار داده و اين خطبه را ايراد كردند: ( روز نهم ذی الحجه – روز عرفه ). سپس حضرت فيما بين جمرات، در حالى كه در روى ناقهاى و يا بغله شهبائى سوار بودند ، خطبهاى مفصل انشاء كردند . ( عید قربان در منی – روز بعد از عرفه ) تاريخ الكامل ج 2، ص 302 ابن اثير - سيرۀ ابن هشام ، ج 4، ص 1022 - « سيرۀ حلبيّه » ج 3، ص 302.
2- تحف العقول - ابن شعبة الحراني - الصفحة ٣٣
3- شرایطی که همسران از زندگی و امور زناشویی خود ( مطابق حکم خداوند ) راضی هستند .
4- نقل های مختلف در منابع شیعه و سنی
· الحسن بن علي بن شعبة في (تحف العقول): عن النبي (ص)، أنه قال في خطبة الوداع: إن لنسائكم عليكم حقا و لكم عليهن حقا، حقكم عليهن أن لا يوطئن فرشكم و لا يدخلن بيوتكم أحدا تكرهونه إلا بإذنكم و أن لا يأتين بفاحشة فإن فعلن فإن الله قد أذن لكم (نساء/34 ) أن تعضلوهن و تهجروهن في المضاجع و تضربوهن ضربا غير مبرح ، فإذا انتهين و أطعنكم فعليكم رزقهن و كسوتهن بالمعروف.
وسائل الشیعه ج 21 - ص 105 ح 27733
· حَدَّثنا الحسنُ بنُ عليٍّ الخلاَّلُ. أخبَرَنَا الحسينُ بنُ عليٍّ الجعفيُّ عن زائدةَ، عن شبيبِ بنِ غرقدةَ، عن سليمانَ بنِ عمرو بنِ الأحوصِ قال: حدَّثَني أبي؛ أنَّهُ شهدَ حجَّةَ الوداعِ مع رَسولِ اللَّهِ صلَّى اللَّهُ عَليهِ وسلَّم. فحمِدَ الله وأثنَى عليهِ. وذكّرَ ووعظَ. فذكرَ في الحديثِ قصَّةً فقال:
" إلاَّ واستوصُوا بالنِّساءِ خيراً، فإنَّما هنَّ عوانُ عندكُم. ليسَ تملكونَ منهنَّ شيئاً غيرَ ذلكَ، إلاَّ أنَّ يأتينَ بفاحشةٍ مبيِّنةٍ. فإنْ فعلنَ فاهجروهنَّ في المضاجعِ واضربوهنَّ ضرباً غيرَ مبرِّحٍ. فإنْ أطعنكُم فلا تبغوا عليهنَّ سبيلاً. إلاَّ إنَّ لكُم على نسائكُم حقاً. ولنسائكُم عليكُم حقاً. فأمَّا حقكُم على نسائكُم فلا يوطئنَ فرشكُم من تكرهونَ ولا يأذنَّ في بيوتكُم لمن تكرهونَ. إلاَّ وحقهُنَّ عليكُم أنْ تحسنوا إليهنَّ في كسوتهنَّ وطعامهنْ".
هذا حَدِيثٌ حَسَنٌ صَحيحٌ. ومعنى قولهُ (عوانٌ عندكُم) يعني أسرى في أيديكُمُ. سنن ترمذی ج2 ص 315 ح 1173
· حَدَّثَنَا أَبُو بَكْر بْنُ أَبِي شَيْبَة. حَدَّثَنَا الحسين بْن علي، عَن زائدة، عَن شبيب بْن غرقدة البارقي، عَن سليمان بْن عمرو بْن الأحوص. - حَدَّثَني أبي أنه شهد حجة الوداع مع رَسُول اللَّهِ صَلَى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسلَّمْ. فحمد اللَّه وأثنى عليه ، و ذكر و وعظ، ثم قال ((استوصوا بالنساء خيراً فإنهن عندكم عوان . ليس تملكون منهن شيئاً غير ذلك . إلا أن يأتين بفاحشة مبينة . فإن فعلن فاهجروهن في المضاجع واضربوهن ضرباً غير مبرح . فإن أطعنكم فلا تبغوا عليهن سبيلاً. إن لكم من نسائكم حقاً ولنسائكم عليكم حقا. فأما حقكم على نسائكم، فلا يوطئن فرشكم من تكرهون. و لا يأذن في بيوتكم لمن تكرهون. ألا، و حقهن عليكم أن تحسنوا إليهن في كسوتهن و طعامهن)). ابن ماجه ح 1851 و کبری نسائی ح 9169
5- متن کامل حدیث : حدثنا الحسن بن عبد الله بن سعيد العسكري قال: حدثنا أبو القاسم عبد الله بن محمد بن عبد الكريم ابن أخي أبي زرعة قال: حدثنا ابن عون قال: حدثني مكي بن إبراهيم البلخي قال: حدثنا موسى بن عبيدة، عن صدقة بن يسار، عن عبد الله بن عمر قال: نزلت هذه السورة " إذا جاء نصر الله والفتح " على رسول الله صلى الله عليه وآله في أوسط أيام التشريق فعرف أنه الوداع فركب راحلته العضباء فحمد الله وأثنى عليه ،
ثم قال: ... يا أيها الناس إنَّ النساء عندكم عوان لايملكن لأنفسهن ضرّاً و لا نفعاً ، اخذتموهنَّ بأمانةالله و استحللتم فروجهنَّ بكلمات الله . فلكم عليهنَّ حق و لهنَّ عليكم حق و من حقكم عليهن أن لاتواطئن فراشكم و لايعصينكم في معروف , فإذا فعلن ذلك فلهنَّ رزقهن و كسوتهن بالمعروف و لاتضربوهنَّ…
پيامبر در ايام تشريق در حجةالوداع خطبه اى ايراد كرد . در بخشى از آن خطبه فرمود :
اى مردم! همانا زنان نزد شما عاريه اند و براى خود سود و زيانى نتوانند خواست . شما آنها را به امانت خدايى گرفته ايد و با كلمات او آنان را بر خود حلال كرده ايد . شما بر آنها حقى داريد و آنها نيز بر شما حقى دارند . حقّ شما بر آنها اين است كه كسى را جز شما به هم بسترى نگيرند و در كار معروف و پسنديده از شما نافرمانى نكنند . پس اگر چنين كردند , حقّ خوراك و پوشاك به نحو معروف و پسنديده دارند و آنها را تأديب بدنى نكنيد و مورد ضرب قرار ندهيد…
خصال صدوق , باب منش هاى دوازده گانه ( ص 487 ح 63 )
6- از سید محمد جواد موسوی غروی اصفهانی، مجلة مسجد شمارة ۲۵، ص ۹۱
7- مصاحبه با روزنامه اعتماد ملی (۷/۵/۱۳۸۶)
8- کتاب فقه استدلالي در مسائل خلافي ، نشر اقبال ، 1377، فصل دوم : حکم رجم در اسلام ص645 و 668 و 671 9- مقاله : سه گفتار از سیدمصطفی محقّقداماد در باره کیفر فحشا
10- روزنامه اعتماد ملي، شماره 629 - تاريخ 7/2/87، صفحه 8 (گفت و گو)
11- کتابمجازات اسلامی ص 154 تا 15712- تا 17 - خبرگزاری ایسنا روز سهشنبه، ۲۲ فروردین ماه 1392
18- روزنامه اعتماد ملی ۱۹/۲/۱۳۸۷
19 - مقاله " شریعت ، جریانی سیال در قانون گذاری در گذر زمان "
20- کنزالعمال ۱۶/۳۳۶
21- فقه الرضا /۲۴۵ . زبدة البیان / ۵۳۷ . بحار الأنوار ، جلد ۱۰۱ ، صفحه ۵۸
22- کتاب " احکام بانوان - زدن زنان آری یا خیر ؟ ص 33 " آیه الله مرحوم قابل
علاقه مندی ها (Bookmarks)