دلم غیرت میخواهد ...
از ان غیرت های مردانه ی محکم ..!
که وقتی نگاه کسی بیجا چرخید ... محکم توی صورتش بخورد
که وقتی دستی بیجا دراز شد .... دستش را بشکند
دلم مرد میخواهد ...
از انها که میگفتیمش شیر ...
دلم مراقبت میخواهد ...
از انها که میگفتمش مثل عقاب ...
دوست دارم گاهی یک اغوش محکم ؛ یک سینه ی ستبر ؛ یک نگاه عاشقانه ؛ یک قلب نگران ...
کنارم باشد ....!
جایی که دست هیچکس به من نرسد ..
جایی که من باشم و امنیت و لبخند ...!
جایی که بعد از هر ترس ، بشنوم " نترس من هستم ... " و اغوشش محکم تر شود برای من ...!
و این نهایت ارامش من باشد !
غیرت را دوست دارم ...
حسادت های مردانه را دوست دارم...
ادم را دلگرم میکند ...
که هنوز کسی تورا فقط برای خودش میخواهد ....
که هنوز برای کسی مهم است حریم شخصی تو ...!
قبل تر از غیرت بیزار بودم ..
بند بود ؛ زندان بود...
این روزها معنی غیرت را خوب میدانم ...!
وقتی کنار اتوبان از هر ماشین جمله ای میشنوم ...
وقتی که روی من شرط میندند ... قمار میکنند
وقتی مثل سیگار ؛بعد هر پُک ، مرا به هم پاس میدهند و تعارفم میکنند ...
غیرت یعنی اوج احساس ارامش !
ذهنم درگیرشده ... !
چرا زن مترادف ضعف شده ؟
درد زایمان را میکشد ...
درد ماهیانه را میکشد ...
درد زفاف را میکشد ...
و همچنان نامش ضعیفه است ...!
مرد تحمل کدام این دردهارا دارد که مرد است ؟
من اگر مردانگی را دوست دارم ؛ صدای کلفت و زور بازو را دوست ندارم ...!
من عشق را دوست دارم .. من حمایت مردانه را از عشق دوست دارم ...
من قدرت را توی اغوش محکم مرد دوست دارم تا بدانم عشقی هست ...!
من دوست دارم زیر سایه حمایت مردانه ی کسی بخزم و مغرور شوم از مردانگی مَردم !
این ضعف نیست .. این خود خود زنانگی ست ... زن عاشق پیشه است ...!
زن تکیه گاه محکم را دوست دارد ...
همه خانه ی محکم را بیشتر دوست دارند ...!
زن هم همین طور !
علاقه مندی ها (Bookmarks)