زندگانى حضرت امام موسى كاظم عليه السلام ( ترجمه جلد 48 بحار الأنوار)، ص: 6
اعلام الورى: حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام در سال 128 هجرى در ابواء «1» هفتم ماه صفر متولد گرديد و سال 183 پنج روز به آخر رجب در زندان سندى بن شاهك در بغداد از دنيا رفت.
بعضى گفتهاند: پنجم رجب سال 183 از دنيا رفت و در آن موقع 55 سال داشت، مادرش كنيزى فرزنددار بنام حميده بربريه بود او را حميده پاك نهاد ميگفتند. مدت امامت آن جناب 35 سال بود كه در بيست سالگى بامامت رسيد.
در زمان امامت موسى بن جعفر عليه السّلام منصور دوانيقى حكومت ميكرد پس از او پسرش مهدى ده سال زمامدار بود، بعد از مهدى پسر او هادى بنام موسى بن محمّد يك سال و يكماه حكومت داشت. بعد خلافت در اختيار هارون پسر محمّد كه مشهور به رشيد بود قرار گرفت. پانزده سال پس از حكومت هارون موسى بن جعفر عليه السّلام بوسيله سم در زندان سندى بن شاهك از دنيا رفت. در مدينة السلام (بغداد) در قبرستان معروف به قبرستان قريش دفن شد. «2» بصائر الدرجات- ج 9 ص 129- ابو بصير گفت: سالى كه موسى بن جعفر عليه السّلام متولد شد من در خدمت حضرت صادق عليه السّلام بودم، وارد ابواء كه شديم امام براى ما و اصحاب سفرهاى مرتب و عالى ترتيب داد مشغول غذا خوردن بوديم كه حميده پيغام داد حالت زايمان بمن دست داده طبق دستور شما كه فرموده بودى در هنگام تولد اين فرزند شما را مطلع كنم اينك اطلاع دادم.
حضرت صادق عليه السّلام با شادى و خوشحالى از جاى حركت كرد طولى نكشيد كه با خنده و خوشحالى تمام آستين بالا زده بود برگشت. گفتم: خدا شما را خندان داشته باشد و چشمتان روشن باد، بالاخره چه شد كار حميده؟ فرمود: خدا بمن پسرى عنايت فرمود كه بهترين موجود روى زمين است. جريانى را حميده برايم نقل كرد كه من خود از او بهتر ميدانستم.
عرض كردم: آقا، حميده چه گفت؟ فرمود: حميده ميگفت: هنگام تولد با دو دست روى زمين آمد و سر بسوى آسمان بلند نمود باو گفتم اين نشانه پيامبر و جانشينان بعد از او است.
عرضكردم: چطور اين علامت امام مىشود؟ فرمود: در شبى كه نطفه پدر بزرگم بسته شد هنگام خواب شخصى پيش پدر بزرگ پدرم آمد و ظرفى زلالتر از آب و سفيدتر از شير و نرمتر از كره و شيرينتر از عسل و سردتر از يخ آورده بايشان داد، گفت: پس از آشاميدن با همسر خود همبستر شو. پدر بزرگ پدرم با شادى از جاى حركت كرد و آميزش نمود در آن شب نطفه جدم بسته شد.
در شبى كه نطفه پدرم بسته شد نيز شخصى آمد همان شربت را براى جدم آورد و او را وادار بهمبستر شدن نمود با شادى همبستر شد نطفه پدرم منعقد گرديد در شب انعقاد نطفه من نيز شخصى همان شربت را براى پدرم آورد و او را مأمور به آميزش نمود، پدرم با شادى و سرور همبستر شد نطفه من منعقد گرديد. شبى كه خودم نطفه اين فرزند را بستم شخصى آمد همان طور كه بپدر و جد و پدر بزرگ پدرم شربت داده بود بمن نيز داد و مرا به آميزش مأمور كرد با شادى و سرور كه ميدانستم خداوند چه نعمتى بمن عنايت ميفرمايد همبستر شدم و نطفه اين فرزندم منعقد شد، اينك به شما اطلاع ميدهم بخدا قسم او امام شما بعد از من است.
محاسن برقى همين خبر را در ج 2 ص 314 نقل ميكند، دنباله خبر چنين اضافه مىشود وقتى فرمود اين امام شما است بعد از من. مينويسد: امام عليه السّلام فرمود نطفه امام اين طور بسته مىشود.
وقتى نطفه در رحم قرار گرفت پس از چهار ماه كه روح در آن دميده شد خداوند فرشتهاى بنام حيوان را ميفرستد بر بازوى راستش مينويسد:
«وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلًا لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ» هنگام تولد دو دست خود را روى زمين ميگذارد و سر به آسمان بلند ميكند.
وقتى دست بر روى زمين نهاد يك منادى از عرش از طرف خداى بزرگ از افق اعلى او را بنام و نام پدرش ميخواند: فلاني پسر فلان كس (سه بار اين حرف را تكرار كرد) بواسطه عظمت آفرينشت ترا برگزيده خود و صاحب اسرار و مخزن دانش انتخاب نمودم و امين وحى و جانشين من در زمينى، رحمت خود را اختصاص دادهام بتو و هر كه تو را دوست داشته باشد و بهشت جاويد و حوريه و غلمان را به آنها بخشيدم. بعزت و جلالم سوگند هر كه با تو دشمنى ورزد بشديدترين عذاب خود گرفتارش ميكنم گر چه در دنيا روزى فراخ باو بدهم.
وقتى نداى منادى تمام شود او جواب ميدهد در همان حالى كه دستهاى خود را روى زمين گذاشته ميگويد: «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ الْمَلائِكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ» وقتى اين جواب را داد خداوند دانش پيشينيان و آيندگان را باو ميبخشد و شايسته زيارت روح در شب قدر ميگردد.
گفتم مگر روح همان جبرئيل نيست. فرمود نه. روح مخلوقى است بزرگتر از جبرئيل زيرا جبرئيل از ملائكه است روح از ملائكه بزرگتر است مگر توجه باين آيه ندارى كه خداوند ميفرمايد: تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فرود مىآيند ملائكه و روح.
______________________________
(1) ابواء منزلى است بين مكه و مدينه از دهات اطراف مدينه است كه آمنه مادر پيغمبر اسلام در آنجا دفن شده.
(2) در ارشاد مفيد مىنويسد: شش روز قبل از تمام شدن ماه رجب موسى بن جعفر شهيد شد و در غرب بغداد در قبرستان معروف بقبرستان قريش دفن شد و باب الحوائج گرديد.
علاقه مندی ها (Bookmarks)