وَ قَالَ الْإِمَامُ الْكَاظِمُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: الْقَائِمُ الَّذِي يُطَهِّرُ الْأَرْضَ مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ، وَ يَمْلَأُهَا عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً، هُوَ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِي «6».
"قائم" که زمین را از دشمنان خدا پاک می کند و آنرا از عدالت پر می کند همانطور که از ظلم پر شده است، او پنجمین امام از نسل من است.
________________________________________
ابن بابويه، على بن حسين، الإمامة و التبصرة من الحيرة، 1جلد، مدرسة الإمام المهدى عجّل الله تعالى فرجه الشريف - قم، چاپ: اول، 1404 ق.
و قال الامام الكاظم (عليه السّلام): «من عادى شيعتنا فقد عادانا و من والاهم فقد والانا».
و قال الامام الرضا (عليه السّلام): «شيعتنا المسلِّمون لأمرنا، و الآخذون بقولنا، المخالفون لأعدائنا، فمن لم يكن كذلك فليس منا».
امام کاظم (ع) فرمودند: هر کس با شیعه ما دشمنی کند با ما دشمنی کرده است و هر کس با شیعه ما دوستی کند با ما دوستی کرده است.
امام رضا (ع) فرمودند: شیعه ما کسانی هستند که امر ولایت ما را پذیرفته اند و سخن ما را گرفته اند (ملاک و معیار قرارداده اند) با دشمنان ما مخالفت می کنند، پس اگر کسی اینگونه نباشد از مانیست.
________________________________________
نورى، حسين بن محمد تقى، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، 28جلد، مؤسسة آل البيت عليهم السلام - قم، چاپ: اول، 1408ق.
1 النبي «ص»- قال الامام الكاظم «ع»: دخل رسول اللَّه المسجد، فإذا جماعة قد أطافوا برجل، فقال: ما هذا؟ فقيل: علّامة. فقال: و ما العلّامة؟فقالوا له: أعلم الناس بأنساب العرب و وقائعها و أيّام الجاهليّة و الأشعار العربيّة. قال: فقال النبيّ «ص»: ذاك علم لا يضرّ من جهله و لا ينفع من علمه. ثم قال النبيّ «ص»: إنّما العلم ثلاثة: آية محكمة، أو فريضة عادلة، أو سنّة قائمة، و ما خلاهنّ فهو فضل. «1»
پيامبر «ص»- به روايت امام موسى كاظم «ع»: پيامبر داخل مسجد شد، در آنجا مردمان را ديد كه در پيرامون مردى گرد آمدهاند. گفت: اين چيست؟
گفتند: علّامه است. گفت: علّامه چيست؟ گفتند: داناترين مردم به نسبهاى اعراب و رويدادهاى ايشان و جنگهاى جاهليّت و اشعار عرب.
پيغمبر «ص» گفت: اين دانشى است كه اگر كسى آن را نداند زيانى به او نمىرساند و چون كسى آن را بداند سودى برايش ندارد. سپس پيامبر «ص» گفت: «سه چيز علم است: آيتى استوار، يا فريضهاى عادلانه، يا سنتى برقرار، و آنچه جز اينها است فضل است».
________________________________________
حكيمى، محمدرضا و حكيمى، محمد و حكيمى، على - آرام، احمد، الحياة / ترجمه احمد آرام، 6جلد، دفتر نشر فرهنگ اسلامى - تهران، چاپ: اول، 1380ش.
مردى پارسى از امام كاظم عليه السلام پرسيد اطاعت شما واجبست؟ فرمود: آرى، گفت: مثل اطاعت على بن ابى طالب فرمود: آرى.
________________________________________
كلينى، محمد بن يعقوب - مصطفوى، سيد جواد، أصول الكافي / ترجمه مصطفوى، 4جلد، كتاب فروشى علميه اسلاميه - تهران، چاپ: اول، 1369 ش.
على بن جعفر گويد: شنيدم امام كاظم عليه السّلام ميفرمود: چنين نيست كه هر كه بولايت ما معتقد شد مؤمن باشد، بلكه آنها همدم مؤمنين قرار داده شدهاند.
________________________________________
كلينى، محمد بن يعقوب - مصطفوى، سيد جواد، أصول الكافي / ترجمه مصطفوى، 4جلد، كتاب فروشى علميه اسلاميه - تهران، چاپ: اول، 1369 ش.
ابراهيم از پدرش روايت كرده از ابو الحسن (امام كاظم ع) گويد: به او عرض كردم: قربانت به من خبر ده كه پيغمبر وارث همه پيغمبران است؟ فرمود: آرى، گفتم: از دوران آدم تا به خود آن حضرت برسد؟ فرمود: خدا هيچ پيغمبرى مبعوث نكرده جز اينكه محمد از او اعلم است، گويد: گفتم: عيسى بن مريم مردهها را به اذن خدا زنده مىكرد؟ فرمود: راست گفتى و سليمان بن داود هم زبان پرندگان مىدانست، رسول خدا (ص) هم داراى اين مراتب بود؟ گويد: فرمود: به راستى سليمان بن داود وقتى هدهد را گم كرد و در بارهاش به شك افتاد گفت (20 سوره نمل): «چه شد مرا كه هدهد را نمىبينم با اينكه غيبت كرده است» وقتى ديد كه حاضر نيست به او خشم كرد و گفت (21 سوره نمل): «هر آينه او را شكنجه سختى دهم يا آنكه دليل و عذر روشنى براى غيبت خود بياورد» همانا به او خشم كرد براى آنكه رهنماى او بود براى آب.
بنا بر اين به همين پرنده كوچك چيزى عطا شده بود كه سليمان (ع) نداشت و با اينكه باد و مورچه و انس و جن و شياطين و سركشان همه مطيع او بودند، آب را زير هوا تشخيص نمىداد و آن پرنده تشخيص مىداد، به راستى خدا در كتاب خود مى فرمايد (30 سوره رعد): «اگر قرآن كوهها را به گردش آورد و زمين را به طى الارض درنوردد و مردهها را به سخن آرد».
ما وارث اين قرآنيم كه در آن است آنچه كوهها را به گردش آورد و كشورها را قطع مسافت كند و مردهها بدان زنده شوند، ما آب را زير هوا بشناسيم، و به راستى در كتاب خدا آياتى است كه هر چه به وسيله آن خواسته شود به اذن خدا مجرى گردد و با آنچه كه خدا بدان اجازه داد و در كتب گذشتگان ثبت شده و خدا همه را در امّ الكتاب براى ما مقرر داشته، به راستى خدا فرمايد (75 سوره نمل): «هيچ ناديده نباشد جز آنكه در كتاب مبين باشد» سپس فرموده است (29 سوره سبأ): «سپس به ارث داديم كتاب را به آن كسانى كه برگزيديم از بندگان خود» مائيم كه خداى عز و جل ما را برگزيده است و به ما به ارث داده اين كتابى را كه در آن شرح و بيان هر چيزى است.
________________________________________
كلينى، محمد بن يعقوب - كمره اى، محمد باقر، أصول الكافي / ترجمه كمرهاى، 6جلد، اسوه - ايران ؛ قم، چاپ: سوم، 1375 ش.
امام كاظم «ع»: عدالت را اجرا نمىكند مگر كسى كه عدالت را نيك بشناسد
________________________________________
حكيمى، محمدرضا و حكيمى، محمد و حكيمى، على - آرام، احمد، الحياة / ترجمه احمد آرام، 6جلد، دفتر نشر فرهنگ اسلامى - تهران، چاپ: اول، 1380ش.
و در كافى (ج 1 ص 370) از امام كاظم عليه السّلام كه اين آيه را خواند و سپس فرمود: فتنه چيست! گفته شد فتنه در دين. و او فرموده: آزموده شوند چنانچه آزموده شود طلا وانگه بما طلا پاك شوند.
تا بداند خدا آنان را كه راستگويند در عالم وجود و ممتاز شوند از دروغگويان چنانچه ميدانست پيش از آن كه خواهند آمد خواهند آزموده شد.
________________________________________
مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى - كمره اى، محمد باقر، اخلاق اسلامى ( ترجمه جلد 64 بحار الأنوار)، 1جلد، مهر - تهران، چاپ: اول، بى تا.
معمّر بن خلّاد گويد: به ابو الحسن امام كاظم (ع) عرض كردم فدايت شوم عدّهاى با هم هستند و شوخى مىكنند و مىخندند، امام فرمود: اشكال ندارد اگر در آن نباشد؛ فهميدم منظور امام اين است كه در آن شوخى، فحش و هرزه گويى نباشد. سپس فرمود: عرب صحرانشينى هديهاى براى پيامبر (ص) آورد، و به پيامبر (ص) عرض كرد: پول هديه مرا بدهيد، رسول خدا (ص) خنديد، و هنگامى كه غمگين مىشد مىفرمود: آن عرب چه شد؟ اى كاش به نزد ما مىآمد.
ابو الحسن اول امام موسى كاظم (ع) فرمود: يحيى بن زكريّا گريه مىكرد و نمىخنديد، امّا عيسى بن مريم مىخنديد و گريه هم مىكرد و عمل حضرت عيسى (ع) بهتر از عمل حضرت يحيى (ع) بود.
________________________________________
شيخ حر عاملى، محمد بن حسن - فارابى، محمد على و عباسى على كمر، يعسوب، آداب معاشرت از ديدگاه معصومان عليهم السلام (ترجمه وسائل الشيعة)، 1جلد، آستان قدس رضوى. بنياد پژوهشهاى اسلامى - مشهد، چاپ: پنجم، 1380 ش.
امام كاظم عليه السّلام فرمود: كسى كه نفس خود را روزانه محاسبه نكند، از ما نيست، پس اگر عمل خيرى انجام داده باشد، از خدا توفيق عمل بيشتر را بطلبند، و اگر گناهى كرده باشد، از خدا برايش استغفار نمايد و توبه كند. «1» و فرمود: خيرى در زندگى دنيا نيست، مگر براى دو كس: كسى كه روزانه بر كار خيرش مىافزايد و كسى كه گناه را با توبه جبران مىكند، و كجا توبهاش قبول مىگردد؟ به خدا قسم اگر سجده كند، تا گردنش قطع شود، از او پذيرفته نمىشود، مگر با ولايت ما اهل بيت عليهم السّلام، آگاه باشيد كسى كه حق ما را بشناسد، و اميد ثواب داشته باشد، و به روزى خود قانع باشد، و عورت خود را بپوشاند، (و آبروى خود را حفظ كند و از كسى مالى نطلبد) و به وسيله محبّت ما به خدا نزديك شود، در روز قيامت (از عذاب حق) ايمن است.
______________________________
(1)
قال الصادق عليه السّلام: انّ العبد اذ اكثرت ذنوبه و لم يكن عنده من العمل ما يكفّرها ابتلاه اللَّه بالحزن ليكفّرها.
(2) يعنى: با بلا و مصيبت كفاره آن را از بين نمىبرد. (علامه شعرانى (ره))
(3)قال النبى صلّى اللَّه عليه و آله و سلم: لا يزال الغم و الهم بالمؤمن حتى لا يدع له ذنبا.
________________________________________
ديلمى، حسن بن محمد - سلگى نهاوندى، على، إرشاد القلوب / ترجمه سلگى، 2جلد، ناصر - قم، چاپ: اول، 1376ش.
njavan
علاقه مندی ها (Bookmarks)