موشها و آدمها
جان استاینبک
سروش حبیبی
انتشارات ماهی
در جلد پشت کتاب میخوانیم:
جرج و لنی دو کارگر کوچندهاند. یکی زبر و رزرنگ
و حامیخصلت است و دیگری بسیار زورمند اما
سبکمغز، و در نتیجه خطرناک. این کتاب داستان
روابط آنها با هم است در کشاکش با قهر تقدیر.
شرح رؤیای زندگی باثبات و از حرمان تنهایی آزاد
آنهاست، که با توانایی وشیوهای بس دلنشین وصف
شده است. داستان این حرمان زمانی پایان میپذیرد
که گزند توانایی جسمانی لنی عاقبت از اختیار بیرون میشود
و دست سرنوشت رؤیای مشتاقان را درهم میمالد.
تصویر جلد پشت
- - - به روز رسانی شده - - -
رود سلینس1 در چند مایلی جنوب سلداد2 پای تپه میپیچد و جریانش کندی میگیرد. آبی سبز و عمیق. آبش گرم هم هست، زیرا پیش از آنکه پای تپه به آبگیری باریک برسد مسافتی را برقزنان زیر آفتاب بر ریگهای زرد طی کرده است. یک ساحل آبگیر سربالاست، تپهای زرینهرنگ، که خم پشتهی آن به جانب کوه سنگی بلند گبیلن3 سربرمیکشد، اما کنارهی دیگرش، در جانب دره، حاشیهای پردرخت است، درختهای بید سبز و شاداب، که هر سال بهار خاشاک سیل آورد زمستانی به شاخههای زیرین آنها بند میشود و نیز درختان افرا، که شاخههای سفید و پرخط و خال خوابیدهشان بر سر آبگیر طاق میزنند. بر ساحل شنی آن، زیر درختها، برگ بستری ضخیم گسترده است و چنان پوک و سبک، که اگر مارمولکی روی آن حرکت کند برگها را به هر طرف میپاشد و خرگوشها شبها از انبوهههای اطراف بیرون میآیند و روی بستر شن مینشینند و آثار پای راکنها و نیز جای پای پهنتر سگهای مزرعهها و دامداریهای اطراف و نشان شکاف سم دوشاخ گوزنها، که شب برای خوردن آب میآیند، بر پهنهی مرطوب آن میماند.
میان درختان بید و افرا کورهراهی هست، راهی کوبیده زیر پای نوجوانانی که غروبها از جاده سرازیر میشوند تا کنار آب تفریح کنند. پای شاخهی افقی افرای کهنی تلی خاکستر جمع شده، حاصل آتشهای فراوانی که آنجا روشن بوده است و شاخهی افقی افرا از نشستن آدمها ساییده و صاف شده است.
- - - به روز رسانی شده - - -
آقای حبیبی در مؤخرهی کتاب مینویسد:
... چنانکه گفته شد،استاینبک طرفدار افکار زولاست و شیوهی ناتورالیسم را برای سرودن داستان انتخاب کرده است؛
به این معنی که سرنوشت انسانها تابع دادههای موروثی و عوامل محیطی است.
اینجا درحالیکه همهی اسباب تحقق رؤیاهای لنی و کندی و جورج مهیاست، بیآنکه قصدی در میان باشد دست بدخواه تقدیر همه را ناکام میگذارد.
این حال پیش از همه در عنوان کتاب منعکس است که از بیتی از یکی از سرودههای رابرت برنز Robert Burns گرفته شده است: "دلپسندترین طرحهای موشها و آدمها اغلب شدنی نیست."
چون کسرهی اضافه را نمیتوان ترجمه کرد، Of Mice and Men به صورت موشها و آدمها ترجمه شد.
Robert Burns
و شعر :
To a Mouse
...
But little Mouse, you are not alone,l
In proving foresight may be vain:l
The best laid schemes of mice and men
Go often awry,l
And leave us nothing but grief and pain,l
For promised joy!l
...
علاقه مندی ها (Bookmarks)