رفتارهايي هم هستند که زماني جلب توجه نميكردند ولي اينك كنار گذاشته شدهاند. اين تغييرات پرسشهايي به ظاهر مجزا ولي مرتبط با يكديگر را به وجود ميآورد كه محققان به دنبال يافتن پاسخ آنها هستند؛ اول اينكه چه چيزي باعث ميشود اخلاقيات در طول زمان تغيير كنند؟
بنمایههای اخلاقی ثابتند اما این موضوع سبب میشود بسياري تصور کنند خلقیات و خصوصیات اخلاقی هميشه ثابت مانده و به مرور زمان تغيير نمیکنند.
درحالي كه اگر دقيق تر نگاه كنيم متوجه ميشويم معيار اخلاقي يا غيراخلاقي بودن رفتارها به سرعت و در طول دههها تغيير كرده است.
محققان ميگويند تغيير اخلاقيات گاهي نوعي از شکوفايي را بازتاب ميدهد. اين شکوفايي اخلاقي تنها به تغيير رفتارهايي نظير بردهداري يا دوئل مربوط نميشود که بهطور مستقيم به ديگران آسيب ميرسانده است بلكه نقض انواع ديگري از اصول اخلاقي را هم شامل ميشود كه زماني تابو به شمار ميرفت.
رفتارهايي هم هستند که زماني جلب توجه نميكردند ولي اينك كنار گذاشته شدهاند. اين تغييرات پرسشهايي به ظاهر مجزا ولي مرتبط با يكديگر را به وجود ميآورد كه محققان به دنبال يافتن پاسخ آنها هستند؛ اول اينكه چه چيزي باعث ميشود اخلاقيات در طول زمان تغيير كنند؟
به گفته روانشناسان ارائه پاسخي مشخص به اين پرسش مشکل است. چراكه علم روانشناسي معمولاً در مقياسهاي زماني خيلي كوتاهتر كاربرد دارد درحالي كه تغييرات اخلاقي در مدتي طولاني به وجود ميآيند.
با اين حال بهترين پاسخي كه براي اين پرسش پيدا شده بيزاري روبه افزايش ما از آسيب رساندن به ديگران و افزايش همدلي ميان انسانها يا به قولي گسترش دايره اخلاقي است.
گسترش دايره اخلاقي به معني اين است كه اخلاق با روند تكاملي انسان رابطه دارد. محققان در پاسخ به اين پرسش كه چرا دايرههاي اخلاقي گسترش مييابند ميگويند تغييرات اخلاقي اغلب درنتيجه تماس با گروههاي اجتماعي جديد و قرار گرفتن در معرض هنجارهاي اجتماعي و اخلاقي به وجود ميآيد.
به عنوان نمونه زماني پاهاي زنان ژاپني براي كوچك شدن بسته ميشد و اين كار الزامآور تلقي ميشد اما وقتي حاميان اين رفتار با فرهنگهاي جديدي روبهرو شدند به ناگهان به تابو تبديل شد.
پرسش دومي كه مطرح ميشود اين است كه ميتوان موارد زيادي ذكر كرد و براساس آنها نشان داد اخلاقيات درحال شکوفايي هستند. اما آيا نشانههايي هم وجود دارد كه آنها در حال تنزلند؟
پاسخ به اين پرسش هم مشكل است و محققان براي دادن پاسخ به اين پرسش به تازگي مطالعهاي انجام دادهاند.
نتيجه اين تحقيق نشان داد سطح همدلي دانشجويان نسبت به ديگران در طول 40 سال گذشته بهطور پيوسته در حال کاهش بوده است و دانشجويان همدلي را يك صفت كم اهميت تر و درحال نزول ميبينند.
در نتيجه فشاري روي خود احساس نميكنند تا همدليشان را در پرسشنامه هايشان نشان دهند. اين نشان ميدهد كه جهت قطب نماي اخلاق جمعي ما ميتواند در خلاف جهت گسترش دايره اخلاق هم حركت كند.
در نهايت يک پرسش باقي ميماند كه نياز به تحقيق دارد و آن اين است كه آيا رفتارهايي كه امروزه پيش پا افتاده به نظر ميرسند ممكن است به عنوان مثال در 100 سال آينده غيراخلاقي تلقي شوند؟
حميده احمديان راد - ایران
علاقه مندی ها (Bookmarks)