بررسی علل و عوامل اختلاف بین عروس و مادر شوهر
با سلام خدمت کلیه دوستان و کاربران گرامی
در این تاپیک من جهت بررسی علل و عوامل اختلاف بین عروس خانم ها و مادر شوهر ها در این میان مطالبی رو تهیه و تقدیم حضورتون میکنم
مشکل اختلاف در این مقوله ظاهرا در بسیاری جوامع بشری و فرهنگ ها به چشم می خورد و صرفا مختص کشور ما نیست
تصور و دیدگاهی که از مادر شوهر یا مادر زن در ایران وجود دارد چنین استنباط میگردد که مخاطبین ایشان یعنی داماد و بیشتر عروس خانم ها را مغلوب خود و مطیع فرامین خود به گونه ای میگرداند که ارتباطات و روابطی بین آنان ایجاد و در نهایت منجر به اختلافات میگردد که در نتیجه پیامد ها و نا آرامی هایی را در کانون گرم زن و شوهر را دگر گون ساخته و منشا بروز اختلافات بزرگ میگردد .
عموما اینگونه دعواها و اختلافات از جایی شروع می شود که زن و شوهر گفتار و کردار و به طور کلی اعمال مادر زن و مادر شوهر را نوعی دخالت در زندگی خود محسوب نموده و رفتار ایشان را بی حرمتی و اهانت به خود تلقی می نمایند و از سوی دیگر مادر شوهر یا مادر زن هم چنین انتظار دارند که عضو جدید خانوادهحرمت آنها را حفظ و جایگاه مناسب و شایسته ای برایشان منظور نمایند
معمولا در چنین مسائل و اختلافاتی تعاملی سه جانبه وجود دارد :عروس ، داماد و مادر زن و یا مادر شوهر که بعنوان سوم شخص این ماجرا عموما خود را زیاد درگیر ماجرا نمی کندولی طرفین دیگر یعنی مادر زن یا مادر شوهر و عروس یا داماد سعی در جلب نظر و حمایت وی دارند.
در واقع آنان با این کار سعی در ائتلاف بر علیه و ضرر طرف مقابل دارند.
گاها ما شنیدیم و یا در خانواده هایی شاهد این موضوع بودیم
که اختلافات در روابط بین عروس و مادر شوهر گاهی حاد تر از اختلافات روابط بین مادر زن و داماد است. همانگونه که میدانیم یکی از زیبا ترین پیوند ها و ارتباطات موجود در عالم هستی و آفرینش بشر پیوند و ارتباط نا گسستنی مادر و فرزند است.
از طرفی، مادر طی سال ها زندگی، نوعی احساس هویت خاص و به نوعی مالکیت در خانه پیدا می کند و خانه را با ارزش ها و افکار و سلایق و خواست های ویژه خود اداره می کند او عشق فرزندان و همسرش را به خود احساس می کند و از سوی دیگر، با تمامی وجود عشق و محبت آسمانی و خدادادی خود را نثار آنها می سازد. (این سبک به خصوص در جوامع شرقی، از جمله در کشور ما به شکل محسوس و بارزتری نمایان است) اصولا مادر در کانونی که خود در شکل گیری و ایجادش نقش بسزایی داشته هویت خویش را می یابد در واقع هر زنی در حریم خود نوعی ضوابط و قوانینی که با مدیریت خودش اداره میگردد و دارای خط قر مز هایی هست به گونه ای هم از آن بعنوان یک گارد امنیتی استفاده می کند و طبیعتا هر موقعیت و شرایطی که این نقش را با مخاطرات و اشکالاتی مواجه کندو یا به شکلی عشق و عواطف فرزندان را از او به جانب دیگری سوق دهد نوعی احساس نا امنی و تهدید برای او، احساسات و عواطفش ، احساس ارزشمندی، هویت و در نهایت، حس مدیریتی و نظارتی او بر خانواده محسوب می شود. که با بروز چنین شرایطی شخص اقدام به واکنش هایی می نماید که نهایتا منجر به تنش و اختلافاتی در خانواده می گردد .
این موضوع علت اصلی رفتار روان شناختی مادرشوهر یا مادرزن است.
طبق نظریه های روانشناسی پسر از دیدگاه مادر ثمره تلاش ها و زحمات درگیری عاطفی اوست.
زمانی که مادر شاهد این واقعیت می شود که که پسرش به سمت زن دیگری رفته، در حالی که از بدو آفرینش فرزندش یگتنه مونس و زنی که پناه او بوده همین مادر است با خود می اندیشد که مبادا تأثیرش را بر فرزندش از دست داده باشد. او وجوه این تأثیر را در اطاعت قبلی فرزند از خود، در مراقبتی که فرزند از او می کرد و در احترامی که به وی می گذاشت می بیند و چون احساس می کند که پسرش دیگر به حد سابق از وی اطاعت نمی کند و برایش احترام قائل نیست یا به اندازه کافی از او حمایت و مراقبت نمی کند احساس می کند که فرزندش دیگر از وی تأثیر نمی پذیرد. و به گونه ای در سراب نگرانی از دست دادن پیوند با فرزندش دست و پا میزند.
از سویی دیگر عروس خانواده ک عضو جدید است هم با آرزو ها و آمالی که پیوسته برای رسیدن به آن دنیای رویا هایش بیصبرانه تلاش میکند هم نمی تواند بپذیرد که همسرش احساس امنیت روانی را که انتظارش را داشت از وی دریغ نماید و انتظار دارد همسرش تمام و کمال عشق و محبتش را نثار او کند و توقع دارد تنها فرد زندگیش باشد و اگر همسر چنین حرکات و کردار ها را در زندگی نداشته باشد باعث بروز احساس نا امنی در فضایی که این عروس با دیدگاه قبلی اش وارد آن شده نماید.
از این جاست که تعارضات و اختلافات فی ما بین مادرشوهر و عروس بروز می کند.
مطالعات و بررسی های بعمل آمده نشان می دهد که حتی چنانچه عروسی احترام بالایی برای مادرشوهرش قائل باشد و بین آنها کمترین حد تعارض و اختلاف وجود داشته باشد، باز هم از نظر روان شناسان و محققان نوعی گسست بین آنها وجود خواهد داشت.
لازم به ذکر است که این تعارض شخصی نیست، بلکه شخصیتی است.
و به نوعی تلاش برای حفظ موقعیت از یک سو و ایجاد موقعیتی جدید از سوی دیگر و جلب توجه شوهر است.
بعضی از روان شناسان اجتماعی بر این عقیده هستند که نوعی تعارض بین نسلی در این زمینه دخیل است. و فرهنگ و افکار و رفتار نسل ها با یکدیگر تفاوت دارد لذا این اختلاف سلایق و خواسته ها به تعارض مادرشوهر و عروس می انجامد.
اما زمینه های اختلاف مادر شوهر و عروس یا مادر زن و داماد با یکدیگر چیست ؟
دکتر تری آپتر، روان شناس دانشگاه کمبریج، در یک تحقیق با عده ای مادرشوهر و عروس و مادرزن و داماد طی مصاحباتی که با این افراد کردند نتایج آن را تحلیل نمودند وبا توجه به یافته های این بررسی چنین نتیجه گیری کردند که:
عروس ها
رابطه خود را با مادر شوهرا نشان
پر فشار و تنش زا
ناراحت کننده و غیر قابل تحمل
سخت و طاقت فرسا
توصیف کردند
مادر شوهرها
رابطه خود را با عروسهایشان
تنش زا و پر فشار
دشوار
ناراحت کننده
دانسته اند
تعداد کمی از مادرشوهرها
رابطه خود را با عروسان خود
عروسان را دوستی خوب و نازنین
و یاخوب مثل دختر خود
دانسته اند
دامادها
عمدتاً پدر زن خود را
«دوستی نزدیک»
دانسته اند
عروس ها
هم پدرشوهر خود را
«دوستی نزدیک»
توصیف کرده اند.
عمدتاً پدر زن خود را «دوستی نزدیک» دانسته اند، چنان که عروس ها هم پدرشوهر خود را این گونه توصیف کرده اند.
از سوی دیگر، پدرشوهرها هم عروس های خود را «به حد کافی خوب» دانسته اند.
دکتر آپتر، سپس، شکایت های عروس را از مادرشوهر بیان کرده است.
شکایت های عروس از مادرشوهر
* بی احترامی مادرشوهر و به رسمیت نشناختن هویت عروس به رغم عشق و محبت پسرشان.
* دخالت های نا بجا در زندگی زن و شوهر.
گویی آنها کودکند و مادرشوهر باید آنها را تر و خشک کند.
* شرایط ایجاد شده نامساعد در خانواده شوهر
* دخالت در نحوه تربیت فرزند و نحوه خانه داری او (عروس)
* تنش ناشی از خواسته مادرشوهر برای همه چیز در بهترین حالت خود بود.
شکایت های مادرشوهر از عروس
* عدم درک خصومت عروس به خود و رفتار خویش
* اشتباه دانستن نظرهای مادرشوهر
* اجبار به حرف زدن با او برای راهنمایی
* بی توجهی به شوهر
* بی توجهی به زندگی و آشفتگی خانه و خانواده اش
* گوش سپردن مدام به حرف های مادر و خواهر خودش
آیا راه کارهایی در این زمینه به نظر شما وجود دارد تا بتوان با این قضیه بهتر کنار آمد ؟ آن راهکار ها چیست ؟
نقش هر کدام از نقش آفرینان این ماجرا جهت بهتر شدن اوضاع چگو نه بایستی باشد تا به نتیجه مطلوب رسید ؟
گاهی لازم است خود را جای یکی از نقش آفرینان این ماجرا قرار دهیم و از جایگاه او نظرمان را اعلام کنیم پس منتظر نظرات سازنده شما برای حصول نتیجه مطلوب تر از این مبحث هستیم
در پایان از شما بزرگواران سپاسگزارم که از تجربیات ارزنده خویش در این تاپیک ما را بهره مند می سازید
و با تشکر تمامی عزیزان که برای نظرات کلیه دوستان احترام قائلند و با شکیبایی و کاملا منطقی در این بحث مشارکت دارند
شاد و پیروز باشید
علاقه مندی ها (Bookmarks)