غیبت و اثرات آن از نظر روایات:
سرمایه بزرگ انسان در زندگى حیثیت و آبرو و شخصیت او است و هر چیز آن را به خطر بیندازد مانند آن است كه جان او را به خطر انداخته باشد، بلكه گاه ترور شخصیت از ترور شخص مهمتر محسوب مى شود، و اینجا است كه گاه گناه آن از قتل نفس نیز سنگین تر است. یكى از فلسفه هاى تحریم غیبت این است كه این سرمایه بزرگ بر باد نرود و حرمت اشخاص در هم نشكند و حیثیت آنها را لكه دار نسازد، و این مطلبى است كه اسلام آن را با اهمیت بسیار تلقى مى كند. نكته دیگر اینكه غیبت بد بینى مى آفریند، پیوندهاى اجتماعى را سست مى كند، سرمایه اعتماد را از بین مى برد و پایه هاى تعاون و همكارى را متزلزل مى سازد.
اسلام براى مساله وحدت و یكپارچگى جامعه اسلامى و انسجام و استحكام آن اهمیت فوق العاده اى قائل شده است، هر چیز این وحدت را تحكیم كند مورد علاقه اسلام است و هر چیز آن را تضعیف نماید منفور است و غیبت یكى از عوامل مهم تضعیف است. اگر در اسلام غیبت به عنوان یكى از بزرگترین گناهان كبیره شمرده شده به خاطر آثار سوء فردى و اجتماعى آن است.
در روایات اسلامى تعبیراتى بسیار تكان دهنده در این زمینه دیده مى شود از جمله: در حدیثى از امام صادق علیه السلام در مورد مفهوم غیبت آمده: «الغیبة ان تقول فى اخیك ما ستره الله علیه، و اما الامر الظاهر فیه ، مثل الحدة و العجلة ، فلا ، و البهتان ان تقول ما لیس فیه؛ غیبت آن است كه در باره برادر مسلمانت چیزى را بگوئى كه خداوند پنهان داشته و اما چیزى كه ظاهر است مانند تندخوئى و عجله داخل در غیبت نیست، اما بهتان این است كه چیزى را بگوئى كه در او وجود ندارد». پیغمبر گرامى اسلام فرمود: «ان الدرهم یصیبه الرجل من الربا اعظم عند الله فى الخطیئة من ست و ثلاثین زنیة ، یزنیها الرجل ! و اربى الربا عرض الرجل المسلم ! ؛ درهمى كه انسان از ربا به دست مى آورد گناهش نزد خدا از سى و شش زنا بزرگتر است! و از هر ربا بالاتر آبروى مسلمان است!». این مقایسه به خاطر آن است كه زنا هر اندازه قبیح و زشت است جنبه حق الله دارد، ولى رباخوارى، و از آن بدتر ریختن آبروى مردم از طریق غیبت، یا غیر آن، جنبه حق الناس دارد.
در حدیث دیگرى آمده است: روزى پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم با صداى بلند خطبه خواند و فریاد زد: «یا معشر من آمن بلسانه و لم یؤمن بقلبه ! لا تغتابوا المسلمین ، و لا تتبعوا عوراتهم ، فانه من تتبع عورة اخیه تتبع الله عورته ، و من تتبع الله عورته یفضحه فى جوف بیته ! ؟؛ اى گروهى كه به زبان ایمان آورده اید و نه با قلب! غیبت مسلمانان نكنید، و از عیوب پنهانى آنها جستجو ننمائید، زیرا كسى كه در امور پنهانى برادر دینى خود جستجو كند خداوند اسرار او را فاش مى سازد، و در دل خانه اش رسوایش مى كند»!. و در حدیث دیگرى آمده است كه خداوند به موسى وحى فرستاد: «من مات تائبا من الغیبة فهو آخر من یدخل الجنة ، و من مات مصرا علیها فهو اول من یدخل النار ! ؛ كسى كه بمیرد در حالى كه از غیبت توبه كرده باشد آخرین كسى است كه وارد بهشت مى شود و كسى كه بمیرد در حالى كه اصرار بر آن داشته باشد اولین كسى است كه وارد دوزخ مى گردد!».
و نیز در حدیثى از پیغمبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله و سلم مى خوانیم: «الغیبة اسرع فى دین الرجل المسلم من الا كلة فى جوفه!؛ تاثیر غیبت در دین مسلمان از خوره در جسم او سریعتر است!». این تشبیه نشان مى دهد كه غیبت همانند خوره كه گوشت تن را مى خورد و متلاشى مى كند به سرعت ایمان انسان را بر باد مى دهد، و با توجه به اینكه انگیزه هاى غیبت امورى هم چون حسد، تكبر، بخل، كینه توزى، انحصار طلبى و مانند این صفات زشت و نكوهیده است روشن مى شود كه چرا غیبت و از بین بردن آبرو و احترام مسلمانان از این طریق این چنین ایمان انسان را بر باد مى دهد.
روایات در این زمینه در منابع اسلامى بسیار زیاد است، امام صادق علیه السلام مى فرماید: «من روى على مؤمن روایة یرید بها شینه ، و هدم مروته ، لیسقط من اعین الناس ، اخرجه الله من ولایته الى ولایة الشیطان ، فلا یقبله الشیطان ! ؛ كسى كه به منظور عیبجوئى و آبروریزى مؤمنى سخنى نقل كند تا او را از نظر مردم بیندازد، خداوند او را از ولایت خودش بیرون كرده، به سوى ولایت شیطان مى فرستد، و اما شیطان هم او را نمى پذیرد!». و در حدیث است که زنی برای مسألهای به حضور رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مشرف شد، وی کوتاه قد بود، پس از رفتنش عایشه کوتاه قدی وی را با دست خویش تقلید کرد، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به وی فرمودند: خلال کن. عایشه گفت: مگر چیزی خوردم یا رسول الله؟! حضرت فرمود: خلال کن. عایشه خلال کرد و پاره گوشتی از دهانش افتاد.
تمام این تاكیدات و عبارات تكان دهنده به خاطر اهمیت فوق العاده اى است كه اسلام براى حفظ آبرو و حیثیت اجتماعى مؤمنان قائل است، و نیز به خاطر تاثیر مخربى است كه غیبت در وحدت جامعه و اعتماد متقابل و پیوند دلها دارد، و از آن بدتر اینكه غیبت عاملى است براى دامن زدن به آتش كینه و عداوت و دشمنى و نفاق و اشاعه فحشاء در سطح اجتماع، چرا كه وقتى عیوب پنهانى مردم از طریق غیبت آشكار شود اهمیت و عظمت گناه از میان مى رود و آلودگى به آن آسان مى شود.
این نکته حائز اهمیت است که از بعضی کلمات بزرگان گاه چنین استفاده میشود که غیبت در مورد همهی مؤمنان نیست بلکه تنها در مورد کسانی است که از گناه خود پشیمانند و یا توبه کردهاند و در سرحد اعتدالند. و اما غیبت افراد فاسق و گنهکار جایز است هر چند گناهشان پنهان باشد و گاه به این روایت از امام صادق علیهالسلام نیز استناد جستهاند که فرمود: کسی که در روابطش با مردم ستم نکند و در سخنانی که میگوید به مردم دروغ نگوید و از وعدههایش تخلف نجوید چنین کسی غیبتش حرام و شخصیتش کامل و عدالت او ظاهر و اخوتش واجب است.
امام صادق علیهالسلام میفرماید: هنگامی که فاسق تظاهر به فسق کند نه احترامی دارد و نه غیبتی و در حدیث دیگری از امام رضا علیه السلام آمده: «من القی جلباب الحیاء فلا غیبه له؛ کسی که چادر حیا را از سر برگیرد غیبت ندارد». احادیث متعدد به خوبی نشان میدهد که اگر شخصی گناه کند و مستور باشد، غیبت او جایز نیست و غیبت شخص متظاهر به فسق نیز در خصوص آن عملی که تظاهر به آن میکند جایز است نه نسبت به تمام اعمالش. از این گذشته حرمت غیبت با دلیل عقل نیز ثابت است چرا که نوعی ظلم و ستم و افشای اسرار و ریختن آبروی مردم محسوب میشود و بیشک فرقی میان فاسق و عادل در این زمینه نیست مگر در مواردی که غیبت سبب نهی از منکر یا دفع خطر و ضرر از جامعه مسلمین گردد و در آن هم میان فاسق و عادل تفاوتی نیست.
علاقه مندی ها (Bookmarks)